حسین عصاران:

“فرزند زمانه‌ی خود بودن” مهم‌ترین مشخصه‌ی فیلم‌های “مسعود کیمیایی”


شاید مهم‌ترین مشخصه‌ی فیلم‌های “مسعود کیمیایی”، “فرزند زمانه‌ی خود بودن” باشد. این مشخصه حتی در فیلم “سرب”، باتوجه به اینکه زمان ساخت فیلم و تاریخ داستان بر هم منطبق نیستند نیز به‌شدت نمود دارد. به محاق رفتن انسان کنش‌مند سابق و حاشیه‌نشین فعلی و تلاش از جانب او برای اثبات مجدد خود.

اما این مشخصه، که به زعم نگارنده، امتیازی برای سینمای “کیمیایی” به‌شمار می‌رود، صرفا به انطباق ساده تاریخ تولید و داستان فیلم برنمی‌گردد. برای سینمایی از جنس سینمای “مسعود کیمیایی”، که داعیه‌ی اجتماعی/سیاسی بودن در تمام ابعاد را دارد، توقف در این ایستگاه اولیه، یک شکست کامل محسوب می‌شود. “مسعود کیمیایی” به‌درستی و بنا به نظریات اکتسابی حاصل از چهل سال فیلم‌سازی در این سرزمین با تمام تحولات دفعی‌اش، که بارها سعی در تبین آنها داشته و بنا به دلایلی مورد بی‌توجهی منتقدان سینمایی‌اش قرار گرفته، دریافته که تصور هرگونه کارکرد اجتماعی برای یک اثر هنری، حاصل نمی‌شود مگر با حصول این شرط لازم و نه البته تماما کافی، که نوع پرداخت و نگاه به موضوع مورد نظر ـ فرم ـ در انطباق کامل با محتوا که در مورد او با مسائل روزانه و تحلیل‌های ناشی از آن همجوار است قرار گیرد.

بدیهی است فرآیند این آفرینش در این نوع سینما که مشتمل بر نگاه به جامعه (انتخاب موضوع)، تحلیل موضوع و جامعه متن آن و روان‌شناسی و جامعه‌شناسی شخصیت‌های برگزیده‌اش (نگارش فیلم‌نامه) و چگونگی پردازش قصه و تبدیل آن به زبان تصویر (کارگردانی) در کلیت همزاد هم هستند و به هیچ وجه مستقل از یکدیگر تصور نمی‌شوند.

چنین است که این سینما، در تمام ابعاد و گوشه‌هایش، امضا و بوی مؤلف خود را داشته و به‌عنوان آیینه‌ای تمام نما از ذهنیت او به‌شمار می‌رود. شاید منشا ترکیب مأنوس و آشنای سینمای “مسعود کیمیایی”، در همین انطباق و تجانس لحظه شکل‌گیری ظرف و مظروف و از آن مهم‌تر تداوم و تعهد به آن از جانب “کیمیایی” باشد.

بنابراین فیلم‌های او به‌دلیل تعهد به جامعه‌نگاری از دریچه‌ی ذهن سازنده‌اش، کارکردی دوگانه می‌یابند، آنها در عین به‌شدت مؤلف محور بودنشان، در نوع پردازش و ارائه و بر حسب شرایط، بسیار متفاوت از هم هستند که این خود می‌تواند نشانه‌ای از کیفیت قوه‌ی خلاقیت آفرینندگی “کیمیایی” باشد چیزی که متأسفانه و به اشتباه از سوی برخی به قوه‌ی غریزه ترجمه شده است.

اگر فعلا از بحث خوب یا بد بودن آثار گذشته‌ی ایشان عبور کنیم – که البته با گذر زمان و بنا به تاریخ ادبیات سینمایی‌مان اجماع بر سر چگونگی و کیفیت مثبت اکثر آنها بیشتر شکل گرفته و این وعده‌ی “کیمیایی” که در جایی گفته بود “روزی سینمای مرا دوست خواهید داشت” روز به روز محقق‌تر می‌شود- می‌توان با مرور سریع فیلم‌های ایشان و با در نظر گرفتن زمان و شرایط اجتماعی ساختشان، به این تفاوت‌ها پی برد.

پردازش فردمحورانه در “قیصر”، “بلوچ”، “خاک” و “داش آکل”، حماسه‌ی جمعی در “سفر سنگ”، شاعرانگی در “غزل”، گزارش‌گونگی و التزام به ثبت شرایط یک دوران به اجبار تک‌صدایی در “تیغ و ابریشم”، آشفتگی عامدانه در بیان سینمایی با توجه به عدم تطابق عینیت و ذهنیت جامعه در دوران گذار بعد از جنگ در “ردپای گرگ”،ساختار شاهنامه‌ای بر حسب اسطوره‌سازی همگانی از یک واقعه در “مرسدس” و فرم ژورنالیستی و شعاری فیلم “اعتراض” با توجه به جامعه‌ی شعارزده‌ی بعد از دوم خرداد، صرفا نمونه‌هایی از این دست می‌باشند.

حال و در صورت قائل بودن به این کلیات، می‌توان گفت که در فرآیند لحاظ شدن متن جامعه در این دنیای شخصی و یا بالعکس، همه‌ی مؤلفه‌های تکراری و همیشگی دنیا و فیلم‌های او، اعم از ظاهری (چاقو، کفش، زخم و….) و یا ساختاری (گفت‌وگونویسی، دکوپاژ، موسیقی و ترانه و …) نیز بر اساس شرایط وقوع قصه و نوع نگاه “کیمیایی” و تحلیل او از آن، در پناه همان قوه‌ی خلاقیت، رنگ و بوی معاصر می‌گیرند و به‌عنوان ابزاری در تحلیل فیلم و نزدیکتر شدن به دنیای خاص او به کار می‌آیند.

کانون تحلیل‌گران سینما

شاید به همین دلیل باشد که تا فیلمی از “مسعود کیمیایی” به روی پرده می‌افتد ناخودآگاه تمامی آدم‌های فیلم‌های او نیز، از “قیصر” گرفته تا “رضا”هایش، از آب منگل‌ها تا رییس و از فاطی تا فروزنده، در ناخودآگاه ما جان می‌گیرند و در کنار شخصیت‌های این فیلم معاصر، خود را از پرده آویزان می‌کنند، به‌نحوی که هرگونه شباهت شخصیتی، ظاهری و حتی شنیداری میان آنها، ما را به مقایسه‌ی تفاوتها و شباهت‌هایشان رهنمون می‌سازد. این همان نکته‌ی بسیار مهمی است که “هوشنگ گلمکانی” در نقدی بر فیلم “سلطان”، به‌درستی از آن به‌عنوان ارجاع به خود یا حدیث نفس یاد کرد و تکرار و تعدد آن‌را نشانه‌ی شجاعت “کیمیایی” دانست.

  • ارسال: ۱۰ دی ۱۳۸۸
  • منبع: سایت آگاه فیلم
5/5

مطالب مرتبط:

تی وی توس
شهاب ملت خواه

منو شهاب و طرقبه

منو شهاب و طرقبه منو شهاب و طرقبه1394.02.23 به روایت مجید سیف العلمایی “مربی و مشاور فیلم‌نامه‌نویسی و فیلم‌سازی” از “سیف دات آی آر” (دانشنامۀ

ادامه مطلب »
تی وی توس
مجید سیف‌العلمایی

فروش محصولات هنری

فروش محصولات هنری “فروش محصولات هنری“05:09به روایت مجید سیف‌العلماییمربی و مشاور فیلم‌نامه‌نویسی و فیلم‌سازیاز سیف دات آی آرمهارت آموزی سینما روی خط(دانشنامۀ آنلاین مطالعات سینمایی)رکورد:

ادامه مطلب »
تی وی توس
مجید سیف‌العلمایی

در انتظار قاسم

در انتظار قاسمگزارشی کوتاه در صبح جمعه 24 شهریور 1402 در گلستان به وقت انتظار استاد قاسم گلمکانی که بیاید تا برای تهیه فیلم مستند

ادامه مطلب »
تی وی توس
مجید سیف‌العلمایی

فعالان هنری، بهترست بدانید!

فعالان هنری، بهترست بدانید! “فعالان هنری، بهترست بدانید!“مدت: 11:59به روایت مجید سیف‌العلماییمربی و مشاور فیلم‌نامه‌نویسی و فیلم‌سازیاز سیف دات آی آرمهارت آموزی سینما روی خط(دانشنامۀ

ادامه مطلب »