نقد شفاهی دکتر محمدرضا صباغ بر فیلم: انجیل به روایت متا / IL Vangelo Secondo Mateo / پیرپائولو پازولینی

78337328650522421820.jpg
دکتر صباغ

نقد شفاهی: انجیل به روایت متا

کارشناس: آقای دکتر محمدرضا صباغ

زمان: ۱۷ مرداد ۱۳۸۵

فیلم‌هایی که ما راجع به زندگی حضرت مسیح (ع) داریم دو دسته هستند: یکی آن‌هایی که مستقیما به زندگی حضرت مسیح (ع) از تولد تا مصلوب‌شدنش اشاره می‌کنند و یکی آن‌هایی که به مسائل جنبی اشاره می‌کنند. دسته‌ی اول؛ شاید از تعداد انگشتان دست بیشتر نباشد یا کمتر است. مثل: “شاه شاهان” ساخته “نیکلاس ری”، “مسیح نازارتی” ساخته‌ی “فرانکو زفیره‌لی”، “انجیل به روایت متا” ساخته “پیر پائولو پازولینی”. اما آن‌هایی که حوادث جنبی را مطرح می‌کنند بسیار زیاد هستند و گاهی فیلم‌هایی در قالب یک فیلم خانوادگی معمولی هم، در زمان حاضر و در دنیای مدرن اشاره‌ای به حوادث جنبی زندگی یک پیامبر دارد. مسلما فیلم‌هایی که از کسانی مثل “فرانکو زفیره‌لی”، “نیکلاس ری” یا “مل گیبسون” به‌عنوان کارگردان می‌بینیم، از کارهای برگزیده‌شان نیست. “زفیره‌لی” مسیحی را به تصویر می‌کشد که از ابعاد شاعرانه و عاطفی به آن نگاه می‌کرده. “فرانکو زفیره‌لی”کارگردان ارزشمندی است ولی فیلم مسیح نازاراتی بهترین فیلم‌اش نیست. “نیکلاس ری” کارگردان ارزشمندی است اما فیلم “شاه شاهان” علی‌رغم نکات بسیار ارزشمندی که دارد بهترین فیلمش است. “مل گیبسون” فیلمش راجع به زندگی حضرت مسیح(ع) نیست. دوازده ساعت از ساعات انتهایی زندگی حضرت مسیح(ع) تا مصلوب شدن اوست. اما مطمئنا به شهادت تاریخ‌نگاران سینما، فیلم “انجیل به روایت متا” بهترین فیلم “پازولینی” است. اگر از این منظر نگاه کنیم دلایل متعددی را می‌توانیم برایش قائل شویم. علی‌رغم این‌که بسیاری از تئوریسین‌های مذهبی کلیسا و بسیاری از سینماگران، بسیاری از نقاشان سعی کردند در طول چند قرن تاریخ چهره‌ای از حضرت مسیح (ع) را ارائه بکنند که به اسطوره‌های تاریخی اروپایی‌ها و غربی‌ها بخورد یعنی چهره‌ای با چشم‌های روشن با موهای بلوند پوست روشن و یک تفاوت کلی فیلم “پازولینی” دارد که در اول به آن باید توجه کنیم و آن ساختارشکنی در ارائه‌ی شکل حضرت مسیح (ع) است که همین هم مباحثی را در کلیسا و در زمان “پازولینی” ایجاد کرد چهره‌ی یک آدم که بیشتر شرقی است به اصالت نژادی حضرت مسیح (ع) با توجه به این‌که در نواحی‌ای که به‌دنیا آمده و اصالت سرزمین ناصریه و آن قسمت چهره‌ای ترسیم می‌شود با موهایی تیره، ابروانی درهم نگاهی بسیار جست‌وجوگر و خشن و اصولا مسیح دیگری به‌وجود آورده این‌را آیا باید به‌عنوان نقطه‌ی قوت تنها از فیلم “پازولینی” گفت نه اجازه بدیهد به تدریج از منظر دیگر به کار نگاه کنیم تا ببینیم که چرا “پازولینی” یا انجیل به روایت متا از درخشان‌ترین فیلم‌هایی است که راجع به حضرت مسیح (ع) ساخته شده فیلمی است که کلیسا در آن سرمایه‌گذاری کره به پاپ تقدیم شده علی‌رغم این‌که تعداد زیادی جایزه گرفته و علی‌رغم این‌که هنوز بهترین فیلم و بهترین روایت از زندگی حضرت مسیح (ع) است اما باز هم بسیاری از اهالی کلیسا در مقابلش موضع گیری کردند این آیا برمی‌گردد به فیلم “پازولینی” یا خود “پازولینی”، “پیرپائولو پازولینی” در ۱۳۲۲ در یکی از شهرستان‌های نزدیک رم به‌دنیا آمد وقتی می‌گوییم ۱۳۲۲ یک معنی خاص در آن مستتر است یعنی چندسال بعد از جنگ جهانی اول و نوجوانی و سال‌های اول جوانی‌اش را در جنگ دوم جهانی سپری کرده طبیعتا این کشتار، این وضعیت به هم‌ریخته‌ی اروپا، به‌وجود آمدن حکومت‌های فاشیست، تشکیل یک حاکمیت بسیار آپارتایت مثل موسولینی، شرایطی را در ایتالیا ایجاد کرده بود که به شدت می‌توانست در “پازولینی” جوان اثرگذار باشد این آدم در طی این سال‌ها با آن نازک‌بینی‌ای که داشت با حساسیت‌هایی که داشت با همه‌ی این‌ها فقر، فحشا، بی‌خانمانی، زجر روبه‌رو شد و طبیعتا می‌بایست در ساختار روحی‌اش تأثیر به‌سزایی داشته باشد “پازولینی” پدرش یک ارتشی و مادرش یک آموزگار بود یک پارادوکسی وجود داشت می‌توانست سنتزی را به‌وجود بیاورد که این سنتز “پازولینی” است ، “پازولینی”‌ای که تحت‌تأثیر آموزش‌های مادرش و زندگی پدری که همیشه در جنگ بود بیشتر از این‌که ما “پازولینی” را به‌عنوان یک فیلم‌ساز بشناسیم خود ایتالیایی‌ها به‌عنوان یک شاعر می‌شناسند “پازولینی” شاعر بود، نویسنده بود داستان کوتاه می‌نوشت، داستان بلند می‌نوشت روزنامه‌نگار بود و بالاخره فیلم‌ساز همه‌ی این‌ها را تجربه کرده بود و در همه‌ی این‌ها موفق بود حال در مورد شعر، در مورد سینما چه نظر داشت؟ چه تفکر سیاسی‌ای داشت؟ چه‌جور به مسائل نگاه می‌کرد؟ آن چیزی که بسیار در سینمای “پازولینی” آن چیزی که “پازولینی” را مشهور کرده و به همین دلیل هم هست که در تاریخ سینما، فصلی به “پازولینی” اختصاص داده می‌شود تفکر “پازولینی” راجع به سینما و تئوری سینما- شعر او است “پازولینی” سینما را آمیزه‌ای از شعر و استعاره و نماد می‌داند و طبیعتا چون یک تفکرات خاص سیاسی داشته این شعر و استعاره و نماد را با دیالکتیک مارکسیستی هم قاطی می‌کند و از درون این‌ها تئوری‌ای را ارائه می‌دهد که به آن سینمای شعر می‌گویند، “پازولینی” معتقد است که سینما درست مثل شعر لایه‌های متفاوتی دارد و معانی و محتوای متفائت که از هر متن معانی و محتوای خاصی را می‌شود بیرون آورد باتوجه به این‌که ما و حداقل من مآخذ زیادی را از “پازولینی” نداریم در این‌که دستیابی پیدا کنیم به این‌که “پازولینی” چه‌جور سینمایی را داشته در کتاب تئوری‌های سینما، اشاره‌ای به تئوری “پازولینی” نمی‌شود این هم شاید علت خاصی دارد من عرض کردم “پازولینی” یک مارکسیست بود اما خیلی جالب است به گفته‌ی خودش مارکسیستی بود که هیچ‌وقت از مارکس چیزی نخوانده بود عضو حزب کمونیست ایتالیا بود اما به‌دلیل مقالات و انتقادات بسیار سختی که از سران حزب می‌کرد و از فساد حاکم بر جامعه‌ی ایتالیا می‌کرد و دست به‌گونه‌ای ماجراجویی از نظر حزب زده بود که از چارچوب‌های حزبی بیرون می‌زد و به اصطلاح حزب مسأله‌برانگیز شده بود . در ۱۹۴۹ او را از حزب بیرونش کردند بلافاصله بعد از بیرون کردنش از حزب بیرون کردنش از حزب همان‌طوری که رسم هست در کشورهایی که تفکرات ایدئولوژیک این جوری حاکم است مقداری تهمت و حرف و اترا در به‌دنبال خودش آورد محکوم به این شد که هموسکچوال است محکوم به این شد که تفکرات انحرافی دارد متهم به این شد که سادومازوخیست هست و تمام این‌ها چیزهایی بود که به‌دنبال بیرون کردنش از حزب ایجاد کرد. خودش می‌گوید (بعد از این که از حزب بیرونش کردند) ما از حزب بیرون نکردند بلکه این تهمت‌ها را برایم درست کردند که مرا از حزب بیرون کنند به این دلیل مرا از حزب بیرون کردند که من به یک حقیقت پی برده بودم و آن حقیقت این بود که حاکمان حزب مارکسیست حزب کمونیست ایتالیا به‌دنبال این بودند که از جوانان ابزارهایی درست کنند تا در به قدرت رسیدنشان کمک کنند و به‌گونه‌ای استفاده‌ی ابزاری از جوان می‌کردند.

http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/a/aa/Matera01_B_w.jpg/220px-Matera01_B_w.jpgچیزی را من عرض کنم که فیلم‌های “پازولینی” مخصوصا چند فیلمش مثل هزار و یک‌شب و فیلم ۱۲۰ روز سودوم (سالو) و بعضی فیلم‌هایش به‌علت داشتن صحنه‌های خلاف اخلاق، مستهجن یا پورنوگرافی مورد انتقاد قرار می‌گرفت یعنی او را بیشتر به این دلیل متهم می‌کردند که آزاردهنده است و صحنه‌های سادومازوخیستی در آن هست اما خودش معتقد است که در تمام این‌ها من یک روایت را داشتم من یک آدم را نشان دادم این‌ها مرحله‌ای از مراحل مختلف زندگی یک انسان است که این انسان از اولین فیلم من تا آخرین فیلم من یکی است و تفاوتی نکرده چیزی که در این‌جا هست نمایش دادن صحنه‌هایی هست که این صحنه‌ها حاکمیت یا تفکرات حاکم بر جامعه ایتالیا را برآشفته. درصورتی که خود این‌ها این اعمال را انجام می‌دهند “پازولینی” معتقد بود که آن نهضت جوانانی که ایجاد می‌کنند و جوانان را به‌طرف یک‌نوع اخلاق‌های ضداجتماعی هدایت می‌کنند این‌جور در جوان القا می‌کنند که تو خودت خواستی دنبلا این‌جور چیزها بروی این‌جور آزادی‌ها را داشته باشی و در مسائل عاطفی این‌جور باشی در صورتی‌که در واقع این زمینه را ایجاد کردند تا بتوانند استفاده‌های سیاسی شان را از مسئله بکنند خوب این از طرف احزاب کمونیست بود از طرف کلیسا و از طرف تفکرات مذهبی که حاکم بود بر ایتالیا یا مسائل اجتماعی‌ای که بود مورد طعن و لعن ضداخلاقی‌بودن قرار می‌گیرد باز به همین دلیل که چرا فیل‌هایش حاوی این جور مسائل هست و طبیعتا چون نفوذ احزاب دیدار ایتالیا در مردم زیادتر بود مبارزه‌ای که “پازولینی” می‌توانست با این‌ها بکند خیلی سخت‌تر بود به‌خاطر این‌که آن‌ها روی عامه‌ی مردم اثر داشتند و مارکسیست‌ها فقط می‌توانستن طبقه‌ی روشنفکر را تحت‌تأثیر قرار دهند حالا این تضادی که ایجاد می‌شود به‌عنوان این‌که یک آدم مارکسیت بوده یا آدم ماتریالیست و ضد دین بوده به قول خودش هیچ‌وقت مارکس را نخواند و فقط یک آرمانگرایی بوده با ساختن فیلم انجیل به روایت متا یک تضادی را ایجاد کرد چه‌طور یک ماتریالیست می‌تواند فیلمی بسازد که یک روایت وفادار به متن در زندگی یک پیامبر باشد می‌دانید انجیل به روایت متا اولین انجیلی هست انجیلی که در سال ۳۸ میلادی نوشته شد توسط سنت ماتیوس اون‌های دیگر برداشتی از این هست و کلیسا بیشتر به این انجیل اهمیت می‌دهد و البته علاوه بر این‌ ۴ انجیل (مرقس، یوحنا، متا) انجیل دیگری پیدا شده به‌نام انجیل بارثاوا که مسلمانان آن‌را انجیل اصلی می‌دانند اما بسیاری از حوزه‌های علمیه همان را تحریف شده می‌دانند چی شده که یک آدم مارکسیست یک فیلم مذهبی می‌سازد که کلیسا هم قبولش می‌کند بهش جایزه می‌دهد و کمک مالی می‌کند>

89241337491431585093.gif

گفتم که “پازولینی” معتقد به سینما شعر بود سینما مثل شعر هست برخلاف بسیاری از نظریه‌پردازان اصلا به سینمای صامت و بدون کلام اعتقاد نداشت معتقد بود سینما یک تکنیک سمعی بصری است و این کلام معنی‌ای را بیان می‌کند که می‌تواند با تصویر در تضاد باشد یا می‌تواند تصویر را توجیه کند معتقد بود که تفاوت سینما با شعر و با ادبیات در همین است ادبیات از واژگان به دو شکل شعر و نثر استفاده می‌کند که این‌ها هرکدام حتی تاریخ جداگانه دارد اما در سینما این امکان‌پذیر نیست شما از واحد سینما یک فیلم می‌سازید و این فیلمی که می‌سازید که کدام به چه شکلی هست و چه تأثیری بگذارد تأویل و تحلیل‌اش بستگی به این دارد که از چه دیدگاهی به این فیلم نگاه بکنید شما اگر از دیدگاه ماتریالیستی به فیلم نگاه کنید بسیاری از المان‌ها ماتریالیستی می‌بیند اگر از دیدگاه مذهبی نگاه کنید بسیاری المان‌های مذهبی درش می‌بینید و هر سینمایی همین کار را می‌کند یکی از کارهای خارق‌العاده‌ای که در فیلم انجیل به روایت متا انجام داده استفاده‌ای بود که همه‌ی فیلم‌های مذهبی که شما می‌بینید فیلم‌هایی هستند که با لوکیشن‌ها خاص، با دکورهای بزرگ و مفخم با لباس‌های فاخر با جواهرات برای نماینده‌ی سزار، فرماندار یا حتی کاهنان بزرگ درست شده هنرپیشه‌هایی مثل رابرت پاول یا کسانی دیگر ساخته شده در صورتی که این فیلم از هیچ کدام استفاده نکرده از آدم‌های معمولی استفاده می‌کند از لوکیشن‌های طبیعی استفاده می‌کند و فیلم را به طریقه‌ی سیاه و سفید گرفته “پازولینی” به شدت تحت تأثیر ویتوریو دسیکا بود خودش می‌گوید بارها از همان شهرستانی که بوده با دوچرخه به رم آمده تا دزد دوچرخه‌ی دسیکا را ببینم و بارها فیلم رم شهر بی‌دفاع را دیدم بسیار تحت تأثیر نئورئالیسم ایتالیا هست و می‌بینم که به شکل بسیار موفقی از یک متن تاریخی از یک متنی که آن‌قدر باید دقیق ساخته شود که هیچ‌کس نتواند به آن ایرادی بگیرد یک فیلم نئورئالیستی بسازد یعنی از تولد و بعثت یک پیامبر تا مصلوب‌شدنش فیلمی می‌سازد که نئورئالیست است یک تفکری را القا می‌کند به روز کردن یک تفکر هزار و چندساله (۱۹۶۵ ساله) یعنی می‌آید مسیح را به‌روز می‌کند در تمام کارهایی که کرده همین روش را ادامه می‌دهد در فیلم مده‌آ در فیلم هزار و یک‌شب در دکامرون حتی در فیلم آخرش ۱۲۰ روز سادوم که براساس قصه‌ی مارکی دوسات ساخته شده حوادث تاریخی را مدرن می‌کند که به خورد تفکر مدرن که امروزه بر تفکر اروپا حاکم بوده بنشیند از این نظر موفقیت دیگری فیلم دارد آن قوانین سینماشعر را در فیلمش رعایت می‌کند فیلم انجیل به روایت متا از زمانی شروع می‌شود که شوهر مریم، یوسف نجار با زن حامله‌اش روبه‌رو می‌شود قبلا را نمی‌گوید در صورتی که واقعه‌ی تاریخی در این هست که روح‌القدس بر مریم ظاهر می‌شود و به او می‌گوید که خداوند چه تصمیمی گرفته بعد این حادثه اتفاق می‌افتد ولی فیلم از برخورد مریم با شوهرش یوسف شروع می‌شود این برخورد آرام، ساکت، بدون هیچ کلام و به‌صورت میمیک‌هایی که سؤال‌کننده است و پاسخی نمی‌تواند بدهد سر به بیابان گذاشتن یوسف نجار و ملاقاتش با فرشته‌ای که بهش می‌گه خداوند این‌طور خواسته و برگشتش هر کدام از نماهایی که می‌بینیم که یک سکانس را می‌سازند اگر دوباره نگاه کنید این حادثه‌ی تاریخی را همه می‌دانند اما چه جاذبه‌ای باید داشته باشد که بیننده بتواند نگاه کند اول تئوری‌ای هست که “پازولینی” دارد و دقیقا مثل این‌که هر شات مصراعی از یک بیت است که این ابیات قصیده‌ای را که یک سکانس است تشکیل می‌دهند و این قصیده تبدیل به دیوانی می‌شود که انجیل به روایت متاست شما برخورد مریم با شوهرش یوسف نجار از نطر سینمایی خارق‌العاده است. فیلم را سیاه و سفید ساخته در صورتی که می‌توانسته رنگی بسازد از این نظر سیاه و سفید می‌سازد که از یک طرف صحنه‌هایی که به نئورئال نزدیک است بتواند بسازد هم به زمان نزدیک‌تر باشد یعنی بیننده خودش را در زمان ۱۹۰۰ سال پیش زمان تولد حضرت عیسی حس کند.

The Gospel According to St. Matthew

“پازولینی” معتقد است که سینمای سیاسی نمی‌تواند وجود داشته باشد چون سینما زمان می‌برد و زمان با سیاست در تضاد است سیاست هر روز عوض می‌شود و موضع‌گیری‌هایش عوض می‌شود و سینما در طولانی‌مدت که ساخته می‌شود نمی‌تواند یک مطلب سیاسی را برای کوتاه‌مدت یعنی وارد مسائل سیاسی شود. سینما می‌تواند سیاسی باشد اما در طولانی‌مدت تأثیر بر بیننده‌اش بگذارد خوب طبیعتا در این فیلم “پازولینی” دنبال سیاست نیست دنبال این نیست که مسائل روز ایتالیا را (کارهایی که کلیسا با مسیحیت میکند را بیان کند) فکری که می‌کند این است که چه چهره‌ای از مسیح بسازد تا تأثیری که “پازولینی” می‌خواهد هنگام تماشای فیلم بر بیننده بگذارد فیلم را که دنبال می‌کنیم نگاه صورت مرم، نگاه پرسش‌گری که یوسف دارد و وقتی به حومه‌ی شهر می‌رسد و بچه‌ها را می‌بیند وقتی در بین جامعه هست نمی‌بیند که بچه وجود نداشته باشد مگر صحنه‌هایی که حضرت، با حواریون در گذر است و شما هرجا بچه‌ها را می‌بینید وقتی یوسف می‌آبد در چایی که بچه‌ها دارند بازی می‌کنند حالا این بچه‌ها چرا بازی می‌کنند برمی‌گردد به همان اعتقادات “پازولینی” که معتقد بود رژیم‌های حاکم برای به قدرت رسیدن برای این‌که قدرتشان را حفظ کند تأثیرشان را بر کودکان می‌گذارند بر نسل جوان می‌گذارند و به نوعی سعی می‌کنند این آزادی را برای کودکان وامی‌گذارند و آن چیزی که عیسی دارد تأثیری که می‌خواهد بر کودکان بگذارند فیلم زیرنویس داشت اما زیرنویش بسیار سخت است مخصوصا گفتار حضرت عیسی از یک زبان انگلیسی خیلی کلاسیک استفاده کرده که شاید شماها بلد بودید ولی برای من خیلی سخت بود نظری که راجع به کودکان و وجود آن‌ها در بهشت دارد و این‌که این دنیا را کودکان می‌توانند بهشت کنند کودکان به خداوند نزدیک کنند و خوب این لحظه‌ای که وارد شهر می‌شود یک نمای کلی شما از شهر دارید احساسی که می‌کنید انگار تمام این شهر دارد بر سر یوسف خراب می‌شود برخوردش با فرشته در جایی است که بچه‌ها دارند بازی می‌کنند که پیام خداوند را می‌رساند و به او می‌گوید که این کار را باید بکند بقیه‌ی تاریخ همین‌طور ادامه پیدا می‌کند اما در هر لحظه‌ی فیلم که می‌بینید آن تفکر “پازولینی” به‌عنوان استفاده از شات‌ها به‌عنوان مصراعی از فیلم خودش را نشان می‌دهد و طبیعتا انتخابی که فیلم انجیل به روایت متا را می‌سازد باتوجه به این‌که بالاخره آیات زیادی هست می‌تواند آیات مختلفی را انتخاب کند پس بستگی به دیدگاه سازنده‌ی فیلم دارد که چه نظری داشته باشد حالا ماتریالیست باشد که خودش نیست.

حتی کشیشان پاپ هم مسائل اجتماعی را با دیدگاه مارکسیستی تفسیر و تأویل می‌کنند آن مطالب و آیاتی که انتخاب می‌کند بستگی به دیدگاه کارگردان دارد فرض کنید وقتی که یکی از اشراف می‌آبد که می‌گوید من اگر بخواهم دنبال تو باشم چه کار باید بکنم می‌گوید می‌توانی این‌ها را داشته باشی اما آدم نکشی، انفاق کنی…

بعد اشراف‌زاده می‌گوید خوب من این کارها را می‌کنم بعد عیسی برمی‌گردد و به حواریونش می‌گوید به شما گفتم که ایمان آوردن یک آدم ثروتمند مثل این است که یک شتر از سوراخ سوزنی رد شود. خوب این برمی‌گردد به آن تفکرات خاص “پازولینی” شاید به همین دلیل بعضی از منتقدان ایرانی فیلم “پازولینی” را یک فیلم مادی‌گرای هجوآلود می‌نامند اما در ساختار کارش هیچ‌کس نمی‌تواند شکی ببرد که این فیلم ساختار بسیار ارزشمندی دارد. آن چیزی که بیشتر در فیلم “پازولینی” کار را ارزشمند می‌کند استفاده‌ی مستندگونه از دوربین است شما خیلی وقت‌ها دوربین را در فیلم دوربین ثابتی نمی‌بینید دوربین زوایای مستندگونه دارد دقیقا مثل این‌که به‌خاطر سیاه و سفید بودن فیلم به زمان حضرت مسیح برگشته و آدم‌ها همان آدم‌ها هستند با چهره‌های مردم معمولی که در بعضی‌هایشان نشانه‌های فقر عمیق اقتصادی احساس می‌شود اما من گمان می‌کنم که صحبت کردن از فیلم انجیل به روایت متا به‌دلیل این‌که به اصل قصه نگاه می‌کند چیز خاصی در آن نیست کارگردان نمی‌تواند چیزی اضافه کند و در فیلم‌های دیگر “پازولینی” می‌شود تفکراتش را کشف کرد می‌شود تأثیرات ناخودآگاهی که سینما بر تماشاچی‌اش دارد دید اما در انجیل به روایت متا نباید دنبال این جور چیزها برویم گرچه من همیشه با خودم فکر می‌کنم وقتی می‌گویند یک فیلم، مادی‌گراست یعنی چی اگر کسی می‌آید و زندگی یک پیامبر را تصویر می‌کند می‌تواند بهش بگوییم که التقاطی به پیامبر نگاه کرده پیامبر را نمی‌توانیم بهش مادی‌گرایانه نگاه کنیم؟ “پازولینی” کارگردانی است که کم شناخته شده و تفکرات مردم‌گرایانه‌ای که داشت و این تفکرات بالاخره منجر به قتلش شد که خود قتلش مشکوک بود و معتقد بودند که این‌ها را حزب کمونیست درست کرد به‌خاطر این‌که بتواند جلوی او را بگیرد و در مقالات تندی که برای حزب کمونیست می‌نوشت.

اما اگر معتقد هستند که یک سادومازوخیست بود به قول مارکسیست‌هایی که بود یا نهادهای مذهبی و به‌دلیل ۱۲۰ روز سادومی که از کتاب مارکی دو سات ساخت ساخت و صحنه‌هایی که در این هست ممکن است صحنه‌های پورنوگرافی باشد ولی زوایایی به انسان‌ها داده که بیشتر آن‌ها مجسمه می‌بیند تا انسان آدم‌های لاستیکی‌ای که چین و شکن‌هایی ندارند اگر فکر می‌کنند این دیگر آزاری است چه‌طور می‌توانیم توجیه کنیم با مصائب مسیح که ۱۲ ساعت از زندگی حضرت مسیح را به شکل بسیار آزاردهنده‌ای نمایش می‌دهیم مصائب مسیح وقتی که آدم شاه شاهان و … نگاه کنیم شاید “پازولینی” بهترین فیلم را ساخته و نزدیک‌ترین به زبان مردم.

اصلا اسم این سینما را سینمای دینی نگذارید چون سینمای دینی مفهوم دیگری را می‌رساند سینمای دینی باید از شروعش یعنی سناریست، تهیه‌کننده و .. دیندار باشند.

اگر می‌گوییم فیلم دینی، این چیز دیگری است اگر می‌گوییم روایت تاریخی این فیلم دینی نیست حالا فیلم دینی خوب چی هست این است که یک دیندار بسازدش

ما تا حالا فیلم دینی نساختیم اگر هم فیلم دینی ساختیم این قدر سبک بوده و سطحی و مشکلاتی در آن داشته که به جای این‌که شخصیت‌های دینی‌مان درش مورد توجه قرار بگیرند شخصیت منفی درش مورد توجه قرار گرفته یعنی به جای این‌که علی (ع) مورد توجه قرار بگیرد ولید و قطام مورد توجه بودند به‌جای این‌که امام حسن مورد توجه قرار بگیرد شخصیت منفی‌اش مورد توجه قرار گرفته چرا که سینما وسیله‌ی تصویری است شما در سینما تصویر آدم‌هاست که تأثیر می‌گذارد جوان‌های ما همه‌چیز را تصویری می‌بیند هر چیزی که می‌گویید در ذهنشان تصویر می‌کنند همیشه همین بوده شما قصه‌های کودکی‌تان کاملا با تصویر یادتان هست ما به‌دلیل اعتقادات مذهبی‌مان این مشکل را داریم که نمی‌توانیم تصویر را نشان دهیم از قدیسین‌مان. شما می‌دانید که در مساجد نمی‌توانید تصویر بگذارید به‌علت این‌که وجوه تصویر از یک سو حضور ایجاد می‌کند و این حضور اختلال در عبادت ایجاد می‌کند و اما آیا در سینمای ما آیا در سینمای ما نمی‌توانند مسائل جنبی را نشان دهند که یک‌نوع قرائت از دین و مذهب باشد که نه کار ماست و نه حرف ماست که این‌ها را متخصصان حوزه‌های علمیه و سینمایی باید بگویند.

https://sites.google.com/site/firoozehmag1/matthew003f.jpg


  • ۱۷ مرداد ۱۳۸۵
5/5

مطالب مرتبط:

تی وی توس
شهاب ملت خواه

منو شهاب و طرقبه

منو شهاب و طرقبه منو شهاب و طرقبه1394.02.23 به روایت مجید سیف العلمایی “مربی و مشاور فیلم‌نامه‌نویسی و فیلم‌سازی” از “سیف دات آی آر” (دانشنامۀ

ادامه مطلب »
تی وی توس
مجید سیف‌العلمایی

فروش محصولات هنری

فروش محصولات هنری “فروش محصولات هنری“05:09به روایت مجید سیف‌العلماییمربی و مشاور فیلم‌نامه‌نویسی و فیلم‌سازیاز سیف دات آی آرمهارت آموزی سینما روی خط(دانشنامۀ آنلاین مطالعات سینمایی)رکورد:

ادامه مطلب »
تی وی توس
مجید سیف‌العلمایی

در انتظار قاسم

در انتظار قاسمگزارشی کوتاه در صبح جمعه 24 شهریور 1402 در گلستان به وقت انتظار استاد قاسم گلمکانی که بیاید تا برای تهیه فیلم مستند

ادامه مطلب »
تی وی توس
مجید سیف‌العلمایی

فعالان هنری، بهترست بدانید!

فعالان هنری، بهترست بدانید! “فعالان هنری، بهترست بدانید!“مدت: 11:59به روایت مجید سیف‌العلماییمربی و مشاور فیلم‌نامه‌نویسی و فیلم‌سازیاز سیف دات آی آرمهارت آموزی سینما روی خط(دانشنامۀ

ادامه مطلب »