پشت صحنه صلات ظهر
به یاد “حسین زاهدی نامقی”
پشت صحنه “صلات ظهر” 1362
با بازی: حسین زاهدی
فیلمبردار: ناصر مرویان
مدیر تولید: حسین آقاییزاده
مشاور فنی و هنری: حسین محیط
با همکاری: شهاب ملتخواه
فیلمنامهنویس و کارگردان: مجید سیفالعلمایی
حسین زاهدی نامقی هم پرید و رفت.
ساعت ۵ صبح امروز،
جمعه ۱۶ مهر ۱۴۰۰
آسمانی شده است…
مراسم خاکسپاری فردا (شنبه) در خواجه ربیع برگزار خواهد شد.
صبح روز جمعه در سکوت و تنهایی بار سبک زندگی غریبانه اما پر ثمرش را بر زمین گذاشت و رفت.
انگار دیروز بود که در جمعه ای مشابه سید رضا کمال علوی رفت و در سالگرد آن هجرت، رفتنی دیگر از جامعه هنر شهر رقم خورد. رفتنهایی که انگار معمولی شده و دیگر کسی را تکانی نمیدهد. های و هویی از جانب هنرمندان برای تنهایی و غربت و عدم حمایت هنرمندان در زمان زنده بودن شان سر میگیرد و چند غروب که بگذرد این های و هوار جای خود را به روزمره گی میدهد و حسین عزیز هم مثل سیدرضا و حسن حامد و احمد حلوی و… دیگران جای خود را به خاطرهها میسپارد.
حسین زاهدی به مرد آرام تاتر مشهد مشهور بود. مردی مستقل و تنها که در تنهایی درویش گونه خود مینوشت، تحقیق میکرد و کتابهایش را به چاپ میرساند.
وی به کسی کاری نداشت، از کسی هم توقع کاری نداشت و در تنهایی خود هنرش را تجلی میداد. ولی چه خوب و شایسته بود که برای حضور پربارش در عرصه نمایش، خصوصا تلاشی که برای تاتر کودک و نوجوان انجام داد، از وی تقدیر درخوری میشد. افسوس که همیشه دیر میشود و آهش بر مسئولین (آنهم اگر صاحب آه و دغدغه باشند) میماند.
حسین زاهدی از اواخر دهه چهل و اوایل دهه پنجاه فعالیت خود را در زمینه نویسندگی و کارگردانی و در مواردی بازیگری در تاتر مشهد آغاز کرد. در اوایل انقلاب در اجرای اپرای نمایشی جشن خون همکاری داشت و بعد از آن بیشتر به تحقیق و نگارش پرداخت. چند نمایشنامه، تحقیق، مقاله و چندین جلد کتاب حاصل تلاش وی در عرصه فرهنگی و هنری است.
وی سالهای زیادی گوشه انزوا برگزیده و کمتر در محافل هنری حضور پیدا میکرد. در دیداری که به بهانه بزرگداشتش با او در منزل داشتیم، با آنکه از چهره خندان و گفته های پر از شعف و شادمانی اش میتوانستی به راحتی عمق خوشحالی او از این دیدار و از اینکه هنوز از یادها نرفته و دوستان بیادش هستند، را فهمید، باز با همان تواضع و فروتنی که شاخصه اخلاقی وی بود، خود را کوچکتر از آن میدانست که مورد تکریم و احترام قرار بگیرد. اما این حرفش هرگز فراموشمان نمیشود و امیدواریم مسیولین نیز بشنوند و از یاد و تکریم هنرمند فراموش نکنند که با لبخندی که بر لب داشت گفت: (امشب سر راحت بر زمین میگذارم که پیش خانواده ام روسپید شدم). او ثابت کرد که هنرمند برای محبوبیت و معروفیت نیاز به تبلیغ و جار و جنجال ندارد، هنرش او را پرآوازه خواهد کرد حتی اگر در چشمها و در برابر دید نباشد.
حسین با قلمش ثابت کرد در اوج تنهایی و انزوا میتوان همچنان محبوب و مشهور بود.
16 مهر 1400
حمیدرضا سعیلی
شاید از بین این محصولات، حداقل یکی برای شما مفید باشد!
تولید محتوا با موبایل
فرهنگستان سینمایی
کتابشناسی فیلمنامهنویسی
آفرینش شخصیت سینمایی
مطالب زیر را حتما مطالعه کنید
مترانپاز
امروز، روز فیلم کوتاه است!
معرفی ترم آموزشی فیلمنامهنویسی عمومی
فیلمنامهنویسی عمومی
فهرست ترم آموزشی
فیلمنامهنویسی عمومی
به روایت
مجید سیف العلمایی
معرفی مستر کلاس کارگردانی فیلم
فیلمنامهنویسی عمومی
فهرست ترم آموزشی
فیلمنامهنویسی عمومی
به روایت مجید سیف العلمایی
https://sayf.ir/
طراح لباس
لحن در فیلمنامه
این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش میشوند.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.