من یکی از طرفداران “کرو” هستم
مرد سیندرلایی
cinderella man
من یکی از طرفداران “کرو” هستم
وقتی “راسل کرو” را در لحظهی شروع فیلم در رینگ بوکس میبینیم، نوعی اعتماد به نفس جسورانه که در شخصیت این کاراکتر وجود دارد به ما القا میشود، که از همان ابتدا میشود حدس زد که سمت و سو و پیام فیلم چیست؟ اگر من اطلاعات زیادی راجع به “برادوک” نداشته باشم و فقط چیزهایی راجع به قهرمانی او و دورهی ثروت، فقر و دوباره ثروتمندی او بدانم؛ دوستم “بیل ناک” که نویسندهی ورزشی و برندهی جایزهی ا. ج لیبلینگ است هم میتواند راجع به او به من بگوید اما هیچکدام از اینها نمیتواند من را به همان اندازه که از اجرای “کرو” انتظار داشتم مهیج کند.
من که یکی از طرفداران پروپاقرص “کرو” هستم، او را در اجرای فیلمهای “خودی” و “ذهن زیبا” به عنوان کاراکتری پیچیده و درونگر که سروصدای کمی دارد یا به عنوان مردی باهوش و آرام در فیلم “فرمانده و استاد” میشناسم. و فکر می کنم نه او و نه هیچکس دیگر در هیچ زمانی نمیتواند نقش چنین مرد نازنینی که در عین حال بوکسور خشنی است- یعنی “برادوک”- را به خوبی ایفا کند. شما اینچنین خوبی و اصالت را در اجرای بازیگرانی چون “جیمز استوارت” و “اسپنسر” هم میتوانید ببینید، همینطور “تام هنکس” هم از این قاعده مستثنی نیست اما آیا هیچکدام از اینها میتوانند بوکسور خوبی هم باشند؟
در ابتدای فیلم، “برادوک” در اوج پیروزی است؛ پیروزیهایی که باعث میشود او زندگی راحت، اما نه زیبا، را برای همسرش “می” و بچههایش “هاوارد”، “رزماری” و “جی” فراهم آورد. همچنین برای مربی وفادار “برادوک”، “جو گلد”. سپس او دست راستش می شکند و مسابقات بسیار مهمی را از دست میدهد و به همراه خانوادهاش به تنگدستی وحشتناکی میافتد و روزهای افسردگی شروع میشود.
چهچیزی در شخصیت “برادوک” وجود دارد که باعث میشود او در این شرایط سخت، مدیریت در خانواده و اضطراب و در عین حال خوشخلقی و علاقمندی خود را همچنان حفظ کند. شاید شخصیت خشکی مانند “کرو” است که خوبی “کرو” را برای ما قابل باور میسازد. “می” تنها کسی است که میتواند همسر شایستهای برای “برادوک” باشد، آکنده از عشق و وفاداری و چنان از صدمه دیدن همسرش وحشت دارد که به صحنهی مسابقه نمیرود و حتی اخبار رادیو را هم گوش نمیدهد.
فقر و تنگدستی، آنها را از خانهای زیبا به یک آپارتمان کوچک و سرد میکشاند و رفته رفته چیزی برای خوردن پیدا نمیکنند. “برادوک” شغلی در بارانداز در “هابوکن” پیدا میکند و کیسههای زغالسنگ و حبوبات را با دست چپش حمل میکند چون دست راستش صدمه دیده. با اینکه شغل بسیار بد بود، او راز ضربهی آرنج دست را مخفی میکرد دلیلی که “دایمون” [نویسندهی ورزشی مجلات و روزنامههای آنزمان] به او لقب “مرد سیندرلایی” داده است.
گروه سازندهی این فیلم در فیلم “ذهن زیبا” هم همگروه بودند “گلدزمن” (نویسنده) و یقیهی عوامل فیلم که بهنظر میآید آنها میخواهند بشر را به عنوان نسلی معرفی کنند که آینهی ناامیدی همدیگر هستند. تنگدستی خانوادهی “برادوک” بیشتر روی شانههای پسر بزرگ خانواده، “جی” سنگینی میکند “کانور پرایز” از اینکه برای زندگی نزد یکی از فامیلهای ثروتمندشان فرستاده شود وحشت دارد، ثروت در اینجا برای او فقط به معنی چیزی برای خوردن است برای همین او از مغازه سوسیس میدزدد و بعد هم دستگیر میشود اما “برادوک” با رفتاری توام با وقاری خاص با او صحبت میکند و او را تنبیه نمیکند چون میداند که او چرا این کار را انجام داده است و این شجاعت بچهها برای او بسیار با شکوه ا ست.
“برادوک” شانس دیگری را در نبرد با تحریک “گلد” پیدا میکند و در مقابل یک قهرمان پراقتدار قرار میگیرد به نام “مکس بیر”، کسی که دو نفر را تا آن موفع کشته بود و آرزویش این بود که یک حریف قویتر مانند “برادوک” را هلاک کند.
“ران هاوارد”، “راسل کرو” و “کریج بیوکو” و همینطور “سالواتور توتینو” (فیلمبردار) و “دانیل دیهنلی “(ویراستار) برای ساخت فیلم قدم را داخل رینگ نهادند، رینگی که پیش از این برای فیلمهای بزن بزن بیشماری مثل “گاو غرنده”، “بچهی یک میلیون دلاری” و “راکی” استفاده شده است. عوامل این فیلم قصدشان این نیست که این فیلمها را از رده خارج کنند، بلکه فقط از نظر احساسی از آنها پیشی گرفتند. البته “بچهی یک میلیون دلاری” کمی از نظر محتوا نزدیک به این فیلم است؛ جنگی که انگیزهی اصلی آن ترس از فقر است (“براودک” در یک مصاحبهی مطبوعاتی گفته برای این میجنگد که بتواند برای خانوادهاش شیر تهیه کند). استراتژی بصری جنگ خشونت و بیرحمی است اما پیشرفت دوئل احساسات را در تماس با رینگ هم میشود مشاهده کرد. و یک جنگ که فقط از نظر زور و استعداد برنده باشد، غیر متقاعد خواهد بود، البته نه همیشه.
“مرد سیندرلایی”، تصاویر بوکسزنی فوقالعادهای را ارائه میدهد و در عین حال نمای تمام قدی از یک مرد مهربان را. در بیشتر فیلمهای خشن و جدی به طور کنایی ما افرادی خوشقلب و مهربان را در بدترین شرایط انسانی مییابیم و این هم فیلمی است که یک مرد خوب را در جهانی که هر روز جنگ و دعوا بر پا است و در دنیایی که خشم و رنجش دیگران امری کاملا توجیهشده است و جایی که انجام کارهای درست بهنظر بیخود میرسد، مییابیم.
چیزی که باعث میشود بازی نقش “برادوک” غیرممکن باشد همین شفافیت، خوبی و سادگی است که در شخصیتش به چشم میخورد، و “راسل کرو” تا حدودی توانست این مسئله که در یک لحظه دو عقیده مختلف را القا کند را به تصویر بکشد.
مترجم: فرزانه قنبری
محصولات و تولیدات آموزشی آنلاین و مجازی:
اینجاست شروع آینده شغلی شما:
برچسب تولیدات و محصولات آموزشی:
مشاورۀ رایگان:
مطالب زیر را حتما مطالعه کنید
تحلیل کوتاه: دوازده مرد خشمگین 1 و 2
رتبه: 8 دوازده مرد خشمگین 1957 12 Angry Men امتیاز: 8.9 به روایت مجید سیفالعلمایی
ده فیلم احساسی برتر تاریخ سینما
ده فیلم احساسی برتر تاریخ سینما
قصد داریم شما را با ۱۰ فیلم احساسی برتر سینما آشنا کنیم که به بهترین شکل ممکن تراژدی و کمدی را با با هم ترکیب کرده اند.
در خانه بمانیم
پیشنهاد، مشاوره و دریافت فیلم را از دست ندهید
فیلمسازان بزرگ
زبان سینما به زبان ساده
این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش میشوند.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.