کمال الدین غراب
کمال الدین غراب در سال ۱۳۳۵ در شهر مشهد متولد شد. او در حوزههای علوم اجتماعی ، تاریخی، قرآن پژوهی و نمایشنامه نویسی آثاری منتشر نموده است. در حوزه تحقیقات اجتماعی به کتاب بلوچستان یادگار مطرود قرون (انتشارات کیهان،۱۳۶۴) و از ساریگا تا سرخس و نهبندان نگین کویر (چاپ نشده)، و نگاهی به اوضاع اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی کهکیلویه (روزنامه کیهان، به صورت پاورقی،۱۳۶۴) می توان اشاره کرد.
راه های بیان هنر متفاوت اند
کمال الدین غراب : به نظر من برای اینکه ما به پاسخ این سؤال برسیم باید نخست تعریفی از خود هنر ارائه دهیم. هنر به اعتقاد من بخشی جدایی ناپذیر از روح و وجود انسان است. هنر ، جهان زیبای معنوی و الهام بخش و آرامش بخش به روح انسان است. هنر برای برخی اساساً بهانه ی زندگی است که اگر نباشد، شاید زندگی نیز برایشان قابل تحمل نباشد. هنر، زندگی را از زمختی و سختی بیرون میآورد. روابط را لطیف میکند، ذهن را، روح را، فکر را و جهان را زیبا میکند، زیباییای که خود انسان هم در آفرینش آن شریک است. وقتی آدم هنرنمایی بزرگ خدا را در هستی میبیند، آنهم بهعنوان موجودی که روح خدا را درخودش دارد، به هنر احساس نزدیکی کرده و احساس توانایی می کند که او نیز مانند خدا بیافریند.