تئاتر مشهد بی صابری هرگز!
سلام!
امروز برای کاری به مجتمع امام رضا رفته بودم.
رضا صابری را دیدم.
یکی – دو ساعتی با هم بودیم.
یک گپ دوستانه داشتیم که ضبط شد.
تعدادی عکس هم برداشته شد.
عکس ها به انضمام گفتگوی بیست و پنج دقیقه ای به زودی در سایت رادیو توس قابل دسترس خواهد بود.
?
یک عکس نمادین از
رضا صابری
امروز ظهر
پارک ملت
یکشنبه ۳ آبان ۹۴
مطالب زیر را حتما مطالعه کنید
آشنایی با سامانه راهبردی و کاربردی “سیف دات آی آر”
دانلود رایگان کتاب صوتی سو و شون / سیمین دانشور
سید فیلد
ایست بازرسی
داستان کوتاه
“ایست بازرسی”
سایبان سمت راننده را تنظیم کردم تا غروب آفتاب کویر بیشتر از این کلافه ام نکند.
آفتاب از بینی به پایین را می سوزاند.
یخه ام را چفت کرده بودم تا گردنم آفتاب سوز نشود.
سرباز ایست بازرسی مهریز با تابلو دستی قرمز رنگِ “ایست” متوقفم کرد.
سلام کردم، جواب نداد.
مثل فوق تخصص قلب و کارشناس ارشد جرم شناسی دست روی قلبم گذاشت.
پرسید: “چرا ترسیدی؟”
بیسواد کیست؟
در زمانی نه چندان دور، “بیسواد” کسی بود که خواندن و نوشتن نمیدانست.
این تعریف، قرنها و هزاره های متوالی معتبر بود تا آن که به هزاره سوم رسیدیم.
از ابتدای قرن ۲۱ ، این تعریف از بیسواد رواج بسیار یافت:
بی سواد کسی است که عکاسی نمیداند و با رایانه و زبان انگلیسی آشنا نباشد، حتی اگر سواد خواندن و نوشتن داشته باشد.
نقد فیلم راز
اگر شما فکر بکنید که خیابون شلوغه ، در حالی که ممکنه سه بعد از نصف شب باشه ، که معمولاً خلوت ِ، خیابون شلوغ میشه! یعنی جهان خلقت یا Universe یه مقدار اتومبیل میریزه جلو شما، بخاطر شماv. واگر فکر بکنید که خیابون خلوتِv، در حالی که وقتی است که اتومبیل ها بیست برابر میشه و همیشه راه بندان ِ، اون روز که شما این فکر رو کردید راه باز میشه میره! من میخوام بدونم کی تا بحال تجربه کرده در وقت شلوغی تصورش راه رو باز کرده؟
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.