اگر کلیدهای پیانو بی انتها باشند
- منصور واحدی:
افسانه ۱۹۰۰ ؛ اگر کلیدهای پیانو بی انتها باشند
- کانون تحلیل گران سینما ۱۴ : آگاه فیلم ۸۵۰۴۱۶
۱٫ فیلم “افسانهی ۱۹۰۰” فیلمی است خوش ساخت، زیبا و تأثیرگذار که بیننده را وادار به تفکر میکند و برحسب سلیقه و توان خویش میتواند برداشتهای گوناگونی بنماید. از جمله؛ فلسفی، عرفانی، اجتماعی، روانشناختی و حتی سیاسی.
۲٫ “افسانه ۱۹۰۰” یا نام دیگر آن “افسانه نوازنده پیانو بر اقیانوس”، فیلمی است پرشور، عمیق و زیبا که مملو از درسهای سینمایی است که “تورناتوره” با کمک آنها عشق، هنر و فلسفهی زندگی را در هم میآمیزد.
۳٫ فیلم، داستانی سمبلیک اما غیرواقعی دارد، گرچه تا حدی تراژیک میباشد اما میتواند امیدبخش هم باشد و میل به زندگی در هر شرایطی را بیان میکند.
۴٫ فیلم میتواند بهنوعی سمبل سرخوردگی انسان اندیشمند قرن معاصر باشد و شاید هم انسان معترض.
۵٫ بهنوعی فیلم میتواند نماد انسانهایی باشد که بهدنبال حقیقت هستند یعنی آنچه باید باشد، نه واقعیت یعنی آنچه هست، در صحنههای پایانی فیلم، ۱۹۰۰ به دوستش ماکس میگوید، آنچه که او را برای رفتن به خشکی و شهر متوقف کرد، آنچه را که دیده بود، نبود، بلکه آنچه را که ندیده بود.
۶٫ فیلم تمثیلی از تنهایی بعضی انسانهاست که نمیتوانند خود را با جهان بیانتها و مردمان آن وفق دهند.
۷٫ ۱۹۰۰ میتواند با ۸۸ کلید کیبورد پیانو شاهکارهای بیانتها بیافریند و اعتراف میکند اگر کلیدهای پیانو بیانتها باشند، دیگر نمیتوان آهنگ ساخت و پیانوزن در جایی اشتباه نشسته است و آن پیانوی خداست.
۸٫ در صحنهای از فیلم ۱۹۰۰ برای دوستش ماکس تمام خصوصیات شهری را بهنام نیولانزی تعریف میکند که موجب تعجب ماکس میشود، چون میداند ۱۹۰۰ هیچگاه پای در خشکی ننهاده است، اما حرکتهای مداوم و دایرهوار دوربین دورنمایی زیبا حرکت ۱۹۰۰ و ماکس با پیانو را نشان میدهد، شاید ۱۹۰۰ جسما ساکن باشد اما روح و نوای او به همهجا سفر کرده است.
۹٫ سبک فیلمسازی “تورناتوره” مختص خودش میباشد و در فیلمهای او مسألهی عشق، دوستی و دلبستگی جایگاه ویژهی خود را دارند. در “سینما پارادیزو”، پسرک عاشق سینماست و در کنار آن دختری را دوست دارد در “مالنا” پسرک ۱۲ سالهای عاشق زنی بزرگتر از خود میشود و در “افسانه ۱۹۰۰” قهرمان داستان عاشق موسیقی و دلبستهی دختری میشود. اما قهرمانان هر سه فیلم در رسیدن به عشق و تمایلات انسانی خویش ناکام میمانند.
۱۰٫ فیلم با یک نگاه نوستالژیک ادای دینی دارد نسبت به هنر موسیقی و ارادت خاص کارگردان نسبت به “انیو موریکونه”، دوئل ۱۹۰۰ با نوازندهی سیاهپوست جاز، جزء صحنههای زیبا و بهیاد ماندنی فیلم است، مخصوصا در آخر مسابقه که ۱۹۰۰ سیگاری را با حرارت کیبوردهای پیانویش روشن میکند.
۱۱٫ در فیلم، ۱۹۰۰ چنان تبحری در موسیقی پیدا میکند که حرکات و احساسات آدمیان را به شکل موسیقی میبیند، تا آنجا که خود زیباترین اثرش را در یک برخورد عاشقانه میسازد، درست در نقطهی اوج احساسات آدمی یعنی عشق.
۱۲٫ حرکتهای مداوم دوربین، جریانی از پویایی و روان شدن را القا میکند. تابخوردن گهوارهی کودکی ۱۹۰۰ و تاب خوردن تسمهی سنگین کشتی که موجب مرگ “دنی” میشود، که بودن و نبودن، از زندگی کردن تا مرگ انسانها را بیان میکند.
۱۳٫ گرچه ۱۹۰۰ برای تنهایی خویش دلائلی دارد و دارای فلسفه است اما با توجه به زندگی او میتوان نوعی ترس را در او مشاهده کرد که ریشه در دوران کودکی او دارد.
۱۴٫ بهنظر میرسد فیلم، ترس از تغییرات را در وجود بعضی انسانها به نمایش میگذارد و اینکه چگونه برخی از افراد شهامت غلبه بر این ترس را پیدا میکنند و بعضی نمیتوانند.
۱۵٫ با دیدن فیلم ممکن است برای بعضی بینندگان این سؤال ایجاد شود، آیا ۱۹۰۰ دچار تنش روانی است؟ چرا او از زندگی در شهر و بودن در میان مردمان واهمه دارد؟ آیا این بهخاطر تنها و پنهان زیستن او در زمان کودکی نمیتواند باشد؟ خصوصا آنجا که از “دنی” میپرسد چه چیزهایی بد است؟ و پاسخ میشنود هر چیزی که خارج از کشتی و در خشکی باشد بد است همچنین “دنی” به او میگوید: “در خشکی کوسهها زندگی میکنند که تو را زنده، زنده میخورند.” یا در صحنهای که ۱۹۰۰ بهدنبال یافتن دخترکی که روی عرشه دیده، تصمیم به ترک کشتی میگیرد، آنگاه که روی پلههای کشتی چهره کدر، خشن و غبارآلود شهر را در حالیکه پرندهای شبیه لاشخور بالای آن در حال پرواز است، را میبیند، دچار ترس و دودلی میشود و به کشتی برمیگردد.
۱۶٫ در فیلم ۱۹۰۰، بدون ریشه است، پدر و مادر او مشخص نیست، نامش در جایی ثبت نشده است و مردم دنیا او را فراموش کردهاند، دوست ندارد یادگاری از او بماند و همانطور که دوست دارد فنا میشود، اما از ثمرهی عشق او یک صفحهی ترمیم شده باقی میماند در آن لحظات عاشقانه که نیمهی گمشدهی خود را مییابد، زیباترین آهنگاش را میسازد.
۱۷٫ “تورناتوره” در فیلم “افسانه ۱۹۰۰” به سیاست و مذهب چه با جد و یا طنز تلنگری میزند، ازجمله هجوم بیرویهی مردم اروپا به امریکا که مصائبی (وجود نوزادان نامشروع) بهبار میآورد و یا در صحنهای که ۱۹۰۰ به ماکس میگوید در زمان جنگ هم برای مردم در کشتی پیانو میزده است حتی زمانیکه مردم نمیرقصیدند (مصائب جنگ). در صحنهای دیگر به طنز به ماکس میگوید:” اسمش در لیست بهشت نیست چون اسمش در جایی ثبت نشده است. تازه اگر در اثر انفجار کشتی دست چپش را از دست بدهد، چون در بهشت دست راست وجود دارد، او با دو دست راست چگونه صلیب بسازد.”
۱۸٫ در نهایت، فیلم دارای صحنهی پایانی بسیار زیباست، ماکس در حالیکه سازش را فروخته و داستانش را گفته در حال خروج از مغازه است، در همانحال مردی دیگر برای فروش سازش و بیان قصهای دیگر وارد مغازه میشود.
۱۹٫ فیلم یکی از زیباترین و خوشساختترین فیلمها در زمینهی موسیقی است، با موسیقی بسیار زیبا و فوقالعاده ساخته شده توسط “انیو موریکونه”، در این فیلم “موریکونه” بهخوبی احساسات و هیجانات بینندگان را تحریک و آنها را وادار به تحسین میکند، ضمن اینکه آهنگ پایانی فیلم توسط غول بزرگ موسیقی راک “راجر واترز” ساخته شده است.
۲۰٫ از نکات مثبت فیلم میتوان به فیلمبرداری زیبای آن و بازی بازیگران خصوصا “تیم روث” در نقش ۱۹۰۰ اشاره کرد.
والسلام
- با همکاری: مهندس احسان واحدی، دکتر پیمان واحدی، دکتر یزدان واحدی
- ارسال: ۸۵/۰۴/۱۶
بازدیدها: ۰
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.