تئاتر شهرستان را از نظر دور نگه ندارید
- رضا صابری:
تئاتر شهرستان را از نظر دور نگه ندارید
از پیامهای هنرمندان ایرانی به جشنواره بیست و سوم تئاتر فجر
سلام و صد سلام من به نمایشگران اندیشهورز، به تماشگران مراسم جادویی نمایش، به سیاستگزاران، خردمندان و خادمان خستهنفس، به منتقدان جوینده، به زنان و مردان غیرتمندی که تماشاخانهها – نشانههای نمایشی کشور ارجمند من – را در همهجای این سرزمین مقدس و پهناور نگهبانی میکنند. من در چشمان بیدار و دلهای شورانگیز شما با خشوع و خضوع تمام تعظیم میکنم و برای شما که هنر پیامبخش تئاتر را برای همه آماده میکنید و سامان میبخشید، عزت بسیار و احترام عمیق و از سویدای جان قائلم.
عزیزانم! در دنیای بیدادگر و فتنهانگیز اکنون که آدمی در محل ارجمند تماشاکنان محزون و خستهدل، جشنگونهی جادویی قتلعام او را یکجانبه و ریاکارانه مینویسند، تدارک میبینند و به تماشای جهان میگذراند. ما اینسوی عالم در طلیعهگاه هنر که آراسته به روح و جوهرهی شرقی است، صاحب سرمایههای عظیم انسانی هستیم؛ با پایگاهها و جایگاههای بلند معرفت، شعور و شوریدگی، با بنمایههای عمیق اخلاق و دین. و حضور فعال و خلاق حوزههای مشترک – نمایشگران، تماشاگران، خادمان و منتقدان که چنانچه گرفتار خیرگی و چیرگی تئاتر غریزهگرای لجامگسیخته و بیهدف و تماشاگرگریز به بهانههای واهی مدرنیتهخواهی “نواندیشی و نوگرایی” بشو یم؛ بیشک موج هجوم بلند و بلعندهی افکار سیاستنویسان قدرت و ثروت جهانی، ما را خواهد بلعید. در اوضاع و احوال اکنون جهان، بیش از هر امری به روح همدلی، همآوایی و هماندیشی نیازمندیم. در سرزمینی نفس میکشیم که وابسته به چند تمدن پرشکوه عظیم انسانی است؛ با ثروتهای گران و کلان در حوزههای فرهنگ، هنر و مردم. در قالب آیینها، بازیها و تظاهرات نمایشی و حجم سترگ اسطورهها، ادبیات نثر و نظم کهن که در برگیرندهی اجتماع طبا یع بشری از نیک و بد است. سرشار از جلوههای بدیع و چشمنواز نمایشی است که متأسفانه در اعماق ادبیات شفاهی سینه به سینهی ملت ما پنهان مانده. برای تدارک بخشی به طلیعهی تئاتر آرمانی – ایرانی بایستی این ثروتهای گران نمایشی را از اعماق بیرون بکشیم و با نوگرایی و نواندیشی و با روح خلاقهی امروز، ابعادی انسانی و جهانی بخشیم. و با روحیهی علمگرایی به حقیقت هنر نمایش بنگریم و از دایرهی محدود مرام روشنفکری جدا کرده و در گسترهی تودههای بزرگ و دردمند مردم و افکاری آگاه و فهیم ببریم. نمایش ایرانی امروز به جهانبینی، پیدایی و کشف زبان فخیم، فهیم و باورپذیر در حوزهی فرهنگ و حوصلهی تماشاگر محتاج است. قلم و مرکب را با احتیاط بهدست هر درامنویس از راه رسیدهای بسپاریم که مبادا برپایهی کجفهمی و یکجانبهگرایی او، ایمان تماشاگر را نشانه گیریم. لذت تماشا را از آنچه برایش به تماشا گذاشتهایم، تلخ کنیم. روح و روانش را به انگیزهی ملغمهنویسی مضحک و مدرنگرایی غلط و بیپایه به بازی بگیریم و فهم و درایت او را ملعبه کنیم.
تئاتر دیروز با بیدقتی و بیبرنامگی تمام، تماشاکنان مشتاق و عاشق به هنر نمایش را که عنصر هویتبخش و بهمعنایی دیگر، ثروت عظیم هدایت و حمایت از تئاتر هستند از خود رانده و متعاقباً برای جذب مجدد او با آثاری بعضاً نازل، سخیف و بیمایه، شأنیت و شخصیت نمایشگران و نمایش ما را زیر سؤال برده و همینطور در حوزهی جشنوارههای ریز و درشت، عمدتاً جوانان جویای نام ما را به هنرمندان رؤیاپردازی که رؤیای شیرین جوانی را به رؤیای شیرین صید سکههای درخشان و گران و نقدینگیهای دندانگیر جشنوارهها پیوند زده! و اینگونه سرمایههای امیدبخش آیندهی تئاتر، ابزار الگوسازیهای دروغین شده و از کیفیتبخشی به هنر نمایش اصیل و گزینش راهبردهای صحیح علمی و آموزشی به سطحیگری و بینش بیلانی سقوط کرده! و تماشاخانههایی که دیروز سمبل هنر مردمی ما بودند، امروز رو به ویرانی است و با هر پسلرزهای فرو خواهند ریخت و بیدرنگ به پاساژهای چندمرتبه و گرانقیمت تبدیل خواهند شد.
هر تماشاخانهای که به هر انگیزه و بهانهای بسته شود و یا بهکاربری تازهای تغییر ماهیت دهد، به مفهوم فروپاشی فرهنگ و هنر مردمی است که در خاطرهی تلخ تاریخ خواهد ماند؛ و در این کشمکشها و کوششهای بسیار، تئاتر شهرستان را از نظر دور نگه ندارید. تئاتر شهرستان نیمی از هویت و ثروت تئاتر کشور است. هماکنون مردان و زنان بسیاری در سنین گوناگون در قالب گروههای بیشمار اما کوچک و بزرگ، در اینجا و آنجای وطن گرانسنگ من و شما در گم گوشههایی که حتی از نظرها پنهان است، در فضایی تهی از هرگونه امکانات اما سرشار از روح پایداری و استواری بهکار تئاتر مشغولند. در فضای تهی از تشویق و ترغیب؛ بیهیچ چشمداشتی و به دور از آلودگیهای حرفهای. بیآنکه چشم طمع به جذابیتهای چشمنواز پایتخت دوخته باشند، عرقریز صحنههای کوچک جغرافیای خود هستند. و با همهی عشق و شوریدگی، پاسدار چراغ فروزان تئاتر ایرانزمیناند. در حفظ قدوسیت حریم هنرمند و فروغ تئاتر مملکتمان همهی ما مسئولیم.
برای شما، فرهیختگان، برپادارندگان و خادمان بیست و سومین جشنواره ی جهانی تئاتر فجر توانی مضاعف و روحی سرشار از معرفت به تئاتر وطنم آرزو می کنم.
برقرار باشید.
رضا صابری
- تاریخ ارسال: دوشنبه ۲۸ دی ۱۳۸۳
- منبع: سایت آگاه فیلم
بازدیدها: ۰
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.