وصیتنامه کوروش کبیر
وصیتنامه کوروش کبیر
اکنون که من از دنیا میروم، بیست و پنج کشور جزء امپراتوری ایران است و در تمامی این کشورها پول ایران رواج دارد و ایرانیان در آن کشورها دارای احترام هستند و مردم آن کشورها نیز در ایران دارای احتراماند. جانشین من کمبوجیه باید مثل من در حفظ این کشورها کوشا باشد و راه نگهداری این کشورها این است که در امور داخلی آنها مداخله نکند و مذهب و شعائر آنان را محترم شمرد.
هرگز دوستان و ندیمان خود را به کارهای مملکتی نگمار و برای آنها همان مزیت دوست بودن با تو کافی است چون اگر دوستان و ندیمان خود را به کارهای مملکتی بگماری و آنان به مردم ظلم کنند و استفادهی نامشروع نمایند نخواهی توانست آنها را مجازات کنی چون با تو دوستاند و تو ناچاری رعایت دوستی نمایی.
توصیهی دیگر من به تو این است که هرگز دروغگو و متملق را به خود راه نده، چون هر دوی آنها آفت سلطنتاند و بدون ترحم دروغگو را از خود بران.
هرگز عمال دیوان را بر مردم مسلط نکن و برای اینکه عمال دیوان بر مردم مسلط نشوند، قانون وضع کردم.
افسران و سربازان ارتش را راضی نگاه دار و با آنها بدرفتاری نکن، اگر با آنها بدرفتاری نمایی آنها نخواهند توانست مقابله به مثل کنند، اما در میدان جنگ تلافی خواهند کرد ولو به قیمت کشته شدن خودشان باشد و تلافی آنها اینطور خواهد بود که دست روی دست میگذارند و تسلیم میشوند تا اینکه وسیلهی شکست خوردن تو را فراهم کنند.
امر آموزش را که من شروع کردم ادامه بده و بگذار اتباع تو بتوانند بخوانند و بنویسند تا اینکه فهم و عقل آنها بیشتر شود و هرچه فهم و عقل آنها بیشتر شود. تو با اطمینان بیشتری حکومت خواهی کرد.
همواره حامی کیش یزدانپرستی باش، اما هیچ قومی را مجبور نکن که از کیش تو پیروی نمایند و پیوسته و همیشه به خاطر داشته باش که هر کسی باید آزاد باشد تا از هر کیشی که میل دارد پیروی کند.
بعد از اینکه من زندگی را بدرود گفتم، بدن مرا بشوی و آنگاه کفنی را که خود فراهم کردهام بر من بپیچان و در تابوت سنگی قرار بده و در قبر بگذار، اما قبرم را مسدود مکن تا هر زمانی که میتوانی وارد قبر بشوی و تابوت سنگی من را آنجا ببینی و بفهمی من پدرت پادشاهی مقتدر بودم و بر بیست و پنج کشور سلطنت میکردم و تو نیز خواهی مرد زیرا که سرنوشت آدمی این است که بمیرد، خواه پادشاه بیست و پنج کشور باشد، خواه یک خوارکن و هیچکس در این جهان باقی نخواهد ماند، اگر تو هرزمان که فرصت بهدست میآوری وارد قبر من بشوی و تابوت مرا ببینی، غرور و خودخواهی بر تو غلبه نخواهد کرد، اما وقتی مرگ خود را نزدیک دیدی، بگو قبر مرا مسدود کنند و وصیت کن که پسرت قبر تو را باز نگه دارد تا اینکه بتواند تابوت حاوی جسدت را ببیند.
زنهار، زنهار! هرگز خودت هم مدعی و هم قاضی نشو، اگر از کسی ادعایی داری موافقت کن که یک قاضی بیطرف آن ادعا را مورد رسیدگی قرار دهد و رأی صادر کند، زیرا کسی که مدعی است، اگر قضاوت کند ظلم خواهد کرد.
هرگز از آباد کردن دست برندار زیرا اگر از آباد کردن دست برداری کشور تو رو به ویرانی خواهد گذاشت، زیرا قائده این است که وقتی کشوری آباد نمیشود به طرف ویرانی میرود، در آباد کردن؛ حفر قنات، احداث جاده و شهرسازی را در درجه اول قرار بده.
عفو و دوست را فراموش مکن و بدان بعد از عدالت برجستهترین صفت پادشاهان عفو است و سخاوت، ولی عفو باید فقط موقعی باشد که کسی نسبت به تو خطایی کرده باشد و اگر به دیگری خطایی کرده باشد و تو عفو کنی ظلم کردهای زیرا حق دیگری را پایمال نمودهای.
بیش از این چیزی نمیگویم، این اظهارات را با حضور کسانی که غیر از تو اینجا حاضرند کردم تا اینکه بدانند قبل از مرگ، من این توصیهها را کردهام و اینک بروید و مرا تنها بگذارید زیرا احساس میکنم مرگم نزدیک شده است…
منشور حقوق بشر کوروش بزرگ موسوم به استوانه کوروش استوانهای سفالین است که در سال ۵۳۹ پیش از میلاد به فرمان کوروش دوم هخامنشی شاهنشاه ایران ساخته شده و دور تا دور آن مجموعهای از سخنان و دستورات شاهنشاه به خط میخی بابلی نقش گردیده است. این استوانه که به عنوان «اولین منشور حقوق بشر» در جهان شناخته میشود[۱][۲][۳]، در پایههای شهر بابل قرار داده شده بوده است.
این سند به عنوان نخستین منشور حقوق بشر شناخته میشود[۲] و در سال ۱۹۷۱ میلادی، سازمان ملل آن را به شش زبان رسمی سازمان منتشر کرد[نیازمند منبع]. بدلی از این منشور در مقر سازمان ملل متحد در شهر نیویورک نگهداری میشود
منشور حقوق بشر کوروش بزرگ موسوم به استوانه کوروش استوانهای سفالین است که در سال ۵۳۹ پیش از میلاد به فرمان کوروش بزرگ شاهنشاه ایران ساخته شده و دور تا دور آن مجموعهای از سخنان و دستورات شاهنشاه به خط میخی نقش گردیده است. این استوانه که به عنوان «اولین منشور حقوق بشر» در جهان شناخته میشود، در پایههای شهر بابل قرار داده شده بوده است.
در حدود سال ۱۲۸۵ خورشیدی (۱۸۷۹-۱۸۸۲) به هنگام کاوشهای باستانشناسی دربابل در میان رودان (بینالنهرین)، هرمز رسام، باستان شناس ایرانی یک استوانهٔ سفالین کوچک یافت که شامل نوشتههایی به خط میخی بود. جنس این استوانه از گل رس است، ۲۳ سانتیمتر طول و ۱۱ سانتیمتر عرض دارد و دور تا دور آن در حدود ۴۰ خط نوشته شدهاست. بررسیها نشان داد که نوشتههای استوانه در سال ۵۳۹ پیش از میلاد مسیح به دستور کوروش بزرگ پس از شکست نبونید ( بخت النصر) و گشوده شدن شهر بابل ، نوشته شده و به عنوان سنگ بنای یادبودی در پایههای شهر بابل قرار داده شدهاست. در حال حاضر این لوح سفالین استوانهای در موزه بریتانیا در شهر لندن نگاهداری میشود.
بیانیه حقوق بشر کوروش کبیر
اینک که به یاری مزدا پادشاهی ایران و بابل و کشورهای چهارگوشهی جهان را بر سر گذاشتهام، اعلام میکنم:
دینها و آیینهای ملتهایی که من پادشاه آنها هستم گرامی خواهند بود و من نخواهم گذاشت که فرمانداران و زیردستان من دین و آیین ملتهایی را که من پادشاه آنها هستم کوچکنمایی کنند یا به آنها توهین کنند.
من از امروز که تاج بر سر نهادهام، تا روزی که زنده هستم و مزدا پادشاهی را بر من روا دارد، هرگز پادشاهی خود را بر کسی تحمیل نخواهم کرد، و هر ملت آزاد است که مرا به پادشاهی خود بپذیرد یا نپذیرد و هرگاه مرا پادشاه خود نخواهد، من برای پادشاهی بر آن ملت جنگ نخواهم کرد.
من تا روزی که پادشاه ایران و کشورهای چهارگانه هستم، نخواهم گذاشت زمین و خانه یا دارایی دیگری را به زور یا جور دیگری بیپرداخت بهای آن و خشنودی دارندهی دارایی از آن خود کند. من تا روزی که پادشاه هستم، نخواهم گذاشت که کسی کس دیگری را به بیگاری بگیرد و بیپرداخت مزد، وی را به کار وادارد.
من امروز اعلام میکنم که هرکس آزاد است که هر دینی را که گرایش دارد بپرستد و در جایی که خواستار است سکونت کند، به شرط اینکه در آنجا حق کسی را غصب ننماید.
و هر شغلی را که میل دارد پیشه کند و دارایی خود را هرجور که خواستار است به مصرف برساند، به شرط اینکه آسیبی به حقوق دیگران نزند.
من اعلام میکنم که هرکس پاسخگوی کردار خود میباشد و هیچکس را نباید برای گناهی که یکی از خویشاوندان کرده مجازات کرد. مجازات برادر گناهکار و وارونهی آن غدغن است. و اگر یک فرد از خانواده یا طایفهای گناهی کرد، فقط گناهکار باید مجازات گردد نه دیگران.
من تا روزی که به یاری مزدا پادشاهی میکنم، نخواهم گذاشت که مردان و زنان را به غلامی و کنیزی بفروشند و فرمانداران زیر دست من بایستی که حوزهی فرمانروایی و مأموریت خود از خرید و فروش مردان و زنان به غلامی و کنیزی جلوگیری کنند و رسم بردگی باید به کلی از جهان برافتد.
و از مزدا خواهانم که مرا در راه اجرای تعهداتی که نسبت به ملتهای ایران و بابل و ملتهای چهارگوشهی جهان بر دوش گرفتهام پیروز گرداند.
بازدیدها: ۰
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.