مدفن کرم های شب تاب
مدفن کرمهای شبتاب (به ژاپنی: 火垂るの墓) یک فیلم تراژدی انیمه به کارگردانی و نویسندگی ایسائو تاکاهاتا است.
این نخستین فیلم تولیدشده توسط شینچوشا است که کارهای تولیدی انیمهٔ آن در استودیو جیبلی انجام شده است.
این اثر یک فیلم اقتباسی از رمانِ شبهخودزندگینامهٔ مدفن کرمهای شبتاب نوشتهٔ آکیوکی نوساکا است که با هدف عذرخواهی شخصی او از خواهرش که در جنگ جهانی دوم بر اثر سوء تغذیه جان باخت نوشته شده است.
این انیمه اغلب به عنوان یک فیلم ضدجنگ شناخته میشود اما این برداشت مورد نقد برخی نقادان و کارگردان آن قرار گرفته.
مدفن کرمهای شبتاب نقدهای مثبتی از ناقدان فیلم کسب کرد. راجر ایبرت از شیکاگو سان-تایمز از این فیلم به عنوان یکی از بهترین و قویترین فیلمهای جنگی در طول تاریخ یاد میکند و در سال ۲۰۰۰ میلادی آن را در فهرست بهترین فیلمهایش جای داد.
داستان فیلم :
ماجرای فیلم که عمدتاً در ژاپن و در زمان جنگ جهانی دوم رخ میدهد، روایت پسری جوانی به نام سیتا، است که پس از مرگ مادرش میخواهد از خواهر کوچکترش ستسوکو مراقبت کند.
سیتا و ستسوکو مادر خود را از دست دادهاند و پدرشان نیز در خدمت نیروی دریایی ارتش است.
روستای محل زندگی آنها هدف بمباران قرار میگیرد و آنها ناچار میشوند با عمهشان زندگی کنند اما رفتار عمه با آنها خوب نیست و آنها ترجیح میدهند در یک پناهگاه مخصوص بمبارانهای هوایی زندگی کنند.
خریدن و پیدا کردن غذا برای آنها دشوار است و نهایتاً خواهر کوچکتر سیتا بر اثر گرسنگی جانش را از دست میدهد.
تاریخ(های) انتشار ۱۶ آوریل ۱۹۸۸ (ژاپن)
زمان ۸۹ دقیقه
کشور ژاپن
زبان ژاپنی
مدفن کرم های شب تاب
GRAVE OF THE FIREFLIES
ترجمه: سعید عابدی
در روزهای پایانی جنگ جهانی دوم بمب افکن های امریکایی شهرهای ژاپن را بمباران می کنند. بمب های آتش زا باعث ایجاد طوفانی آتشین می شوند. این بمب ها از قوطی کنسرو بلندترند اما قطرشان تقریبا به همان اندازه است و وقتی به سوی زمین رها می شوند دنباله ای که مثل بال های پارچه ای است در پشتشان شکل می گیرد و منظره ی نسبتا زیبایی ایجاد می کند. فاصله ی بین برخوردشان با زمین تا انفجار را لحظه ای سکوت پر می کند. سپس بارقه هایی از آتش اطرافشان را در بر می گیرد. در محله ای که خانه هایش از کاغذ و الوار ساخته شده است، راهی برای گریز از شله های آتش نیست.
انیمه ی مدفن کرم های شب تاب داستان دوکودک اهل شهر بندری کوبه را می گوید که در پی بمب باران خانه و کاشانه شان را از دست داده اند. سیتا نوجوانی کم سن وسال است و خواهرش نیز حدودا پنج سال دارد. پدرشان در نیروی دریایی ژاپن خدمت می کند و مادرشان نیز قربانی بمباران است. سیتا در بیمارستان اورژانش در کنار بدن مادرش که پوشیده از جراحات ناشی از سوختگی است زانو می زند. خانه شان، همسایه هایشان و مدرسه شان همه ویران شده اند. برای مدتی عمه شان از آن ها نگهداری می کند، اما او از اینکه مجبور است خورد و خوراک آن ها را تامین کند خشمگین است و با آن ها بدرفتاری می کند. سیتا بالاخره غاری را دردامنه ی تپه ای پیدا می کند تا در آن زندگی کنند. او تمام تلاشش را برای پیدا کردن غذا و نیز پاسخ دادن به سوال های ستسوکو در مورد والدینشان می کند. برداشت آغازین فیلم پیکر بی جان سیتا را در ایستگاه مترو نشان می دهد، و در نتیجه ی آن سرنوشت ستسوکو نیز به صورت غیر مستقیم مشخص می شود؛ روح ستسوکو در طول فلش بک ها بیننده را همراهی می کند.
مدفن کرم های شب تاب آنقدر تجربه ی احساسی قوی است که نظر ما را درباره ی چیستی فیلم های کارتونی تغییر می دهد. از نخستین روزهای تولد فیلم های کارتونی تا کنون، آن ها چیزی فراتر از سرگرمی برای کودکان و خانواده ها نبوده اند. فیلم های کارتونی اخیر همچون شیرشاه، شاهزاده مونونوکه و غول آهنی به موضوعات جدی پرداخته اند؛ مجموعه داستان اسباب بازی و آثار کلاسیکی چون بامبی لحظه هایی داشته اند که اشک بیننده در آمده است. اما این فیلم ها از محدوده ی امن خارج نشده اند، به عبارتی اشک بیننده را درآورده اند اما او را ناراحت و غمگین نکرده اند. مدفن کرم های شب تاب فیلم درام بسیار تاثیرگذاری است که در قالب کارتون خلق شده است؛ می فهمم چرا منتقد سینما ارنست ریستر این اثر را با فیلم فهرست شیندلر مقایسه می کند و می گوید: این انسانی ترین فیلم کارتونی است که تا کنون دیده ام.
این انیمه حکایتگر تنازع و بقاست. این برادر و خواهر باید غذایی برای خوردن و مکانی برای ماندن بیابند. در زمان جنگ خویشاوندانشان با آن ها خوشرفتار نیستند، و زمانی که عمه شان کیمونوهای مادرشان را در ازای دریافت برنج می فروشد تقریبا تمام آن برنج را برای خودش نگه می دارد. سیتا بالاخره متوجه می شود که باید آنجا را ترک کند. او مقداری پول برای خرید غذا دارد، اما دیری نمی گذرد که غذا نایاب می شود. خواهرش ضعیف و لاغر می شود. داستان آن ها از منظر ملودرام بیان نمی شود، بلکه ساده و صریح و در قالبی نورئالیستی است. در این فیلم زمانی هم به صحنه های صامت اختصاص داده می شود. یکی از ویژگی های عالی این اثر صبر و بردباری حاضر در آن است: برداشت ها آن قدر طول می کشند تا بتوانیم درموردشان تامل کنیم، زمانی که شخصیت های داستان تنها هستند نگاهی کوتاه به آن ها می شود، و جو و فضای فیلم فرصت کافی برای شکل گیری را پیدا می کنند.
شعرای ژاپنی از کلمات مخده استفاده می کنند، چیزی مابین مکث و واوک، و کارگردان بزرگ اوزو نیز از صحنه های مخده استفاده می کند – مثلا لحظه ای کوتاه از طبیعت نشان داده می شود تا برداشت ها و پلان ها را از یکدیگر جدا کنند. در مدفن کرم های شب تاب نیز از این تکنیک استفاده شده است. جلوه های بصری این اثر شعرگونه اند. این فیلم دارای صحنه های اکشن است، مثل زمانی که بمب ها چون قطرات باران از آسمان فرو می ریزند و مردم وحشت زده به درون خیابان ها هجوم می آورند. چیزی که این اثر به آن توجه دارد ماحصل صحنه های اکشن است نه خود آن ها. کارگردان این اثر ایسائو تاکاهاتا آن را با همکاری استودیو جیبلی ساخته است. استودیو جیبلی محل تولد مهمترین انیمه های ژاپنی است. همکار تاکاهاتا در استودیو جیبلی نیز هایائو میازاکی سازنده ی انیمه هایی چون شاهزاده مونونوکه، سرویس تحویل کیکی، و همسایه من توتورو است. معمولا فیلم های تاکاهاتا اینقدر جدی نیستند، اما مدفن کرم های شب تاب داستان خاص خودش را دارد. این فیلم اقتباسی است از رمانی نیمه شرح حالی به قلم آکیوکی نوساکا. آکیوکی نوساکا در زمان بمباران ها پسری جوان بود. خواهر او از گرسنگی جان می دهد و پس از آن احساس گناه بر زندگی او سایه می افکند.
این کتاب در ژاپن شناخته شده است و می توانست منبع اقتباس یک فیلم سینمایی غیر کارتونی باشد. انیمه هایی با چنین داستان و محتوایی خیلی معمول نیستند. اما به نظر من انتخاب این قالب و ژانر، یعنی انیمه، انتخاب بسیار به جایی بوده است. ممکن بود جلوه های ویژه، اکشن و خشونت موجود در یک اقتباس غیر کارتونی اصل داستان را به حاشیه براند. قالب انیمه باعث شده است تا کارگردان بتواند بر درون مایه ی داستان تمرکز کند، و عدم واقع گرایی بصری در شخصیت های داستان به تخیل بیننده وسعت می بخشد. این که می بینیم شخصیت های فیلم کارتونی اند و بازیگران واقعی نیستند باعث می شود تا بهتر بتوانیم با آن ها ارتباط برقرار کنیم.
دهه هاست که هالیوود به دنبال کارتون های واقع گرایانه است، هرچند که بین کارتون و واقع گرایی تضاد است. انسان های عکاسی شده شباهتی به انسان های نقاشی شده ندارند. نقاشی ها سبک وارتر، نمادین تر و همان طور که دیسنی در آزمایشات دقیقش بدان پی برده، دارای حرکات و زبان بدن مبالغه آمیز برای بیان حس و حال هستند. مدفن کرم های شب تاب حتی اندک تلاشی برای رسیدن به سطحی از واقع نمایی مانند آنچه در شیرشاه و یا شاهزاده مونونوکه شاهدش هستیم نمی کند، اما در کمال شگفتی واقع گرایانه ترین فیلم پویانمایی از لحاظ حسی است که تا کنون دیده ام.
تصاویر پس زمینه و لوکیشن ها به سبک هنمرمند ژاپنی قرن نوزدهم هیروشیگه یا پیرو مدرنش هرژه (خالق تن تن) کشیده شده اند. زیبایی مناظر نقاشی شده کارتونی نیست، بلکه زیبایی تهییج کننده است که قالب انیمه به خود گرفته است. شخصیت های داستان مانند شخصیت های انیمه های ژاپنی مدرن دارای چشم هایی بسیار بزرگ، بدن هایی کودک وار و ویژگی هایی بسیار متغیر (دهان شخصیت ها در حالت معمولی و بسته کوچک است اما زمانی که دهانشان گشوده می شود، مثل زمانی که کودکی گریه می کند، به صورت اغراق آمیزی دهانشان بزرگ می شود – حتی لوزه ستسوکو دیده می شود). این فیلم ثابت می کند که انیمه ها با ساده نگاری و بسط واقعیات احساسات بیننده را تحریک می کنند و نه با بازآفرینی واقعیات؛ اکثر سکانس های این اثر درباره ی تصور است نه تجربه.
این اثر حاوی صحنه های نابی است. یکی از این صحنه ها شبی اتفاق می افتد که بچه ها با کرم های شب تابی که گرفته اند پناهگاهشان در غار را روشن و نورانی می کنند. سیتا روز بعد خواهرش را در حالی می بیند که او به دقت مشغول به خاک سپاری کرم های شب تاب مرده است – همان گونه که تصور می کند مادرش را به خاک سپرده اند. یکی دیگر از این صحنه های ناب آنجاست که سیتا برای برادرش شام تهیه می کند؛ او با گل کوفته های برنجی و مقداری مخلفات لذیذ ولی خیالی درست می کند. سکوت و ضرباهنگ یکی از صحنه ها نیز قابل تامل است؛ صحنه ای که در آن کودکان جسدی را در ساحل پیدا می کنند و بمب افکن های زیادی در افقی دور دست در آسمان پدیدار می گردند. ریستر در مورد یکی از صحنه ها می گوید: لحظه ای در فیلم وجود دارد که سیتا حبابی را درون پارچه ی حمام محبوس می کند، آن را به زیر آب می برد وسپس به سوی صورت خوشحال خواهرش ستسوکو رها می کند – اینجا بود که فهمیدم به تماشای اثری خاص نشسته ام.
فرهنگ باستانی ژاپن در لایه های زیرین مدفن کرم های شب تاب جریان دارد، و منتقدی به نام دنیس اچ فوکوشیما جی آر در باره ی آن توضیحاتی ارائه می کند. او معتقد است که این داستان در نمایشنامه های «خودکشی دوگانه» ژاپنی ریشه دارد. سیتا و ستسوکو آشکارا دست به خودکشی نمی زنند، بلکه زندگانی رمقشان برای ادامه ی حیات را از آن ها سلب می کند. او همچنین پناهگاهشان در غار را نیز به مقبره های واقع در دامنه ی تپه ها شبیه می داند. او به مصاحبه ای که با نویسنده ی رمان نوساکا داشته است اشاره می کند و نقل می کند: از این که خواهرش جانش را از دست داده بود و خودش زنده مانده بود احساس گناه می کرد. زمانی که در تلاش برای پیدا کردن غذا بود، اغلب ابتدا خودش غذا می خورد و بعد خواهرش. خواهرش بدون تردید از گرسنگی جان داده بود، و این مساله سال ها بود که عذابش می داد. امید به رهایی از این احساس گناه طاقت فرسا باعث شد تا دست به قلم شود و تجربیاتش را به رشته ی تحریر در آورد.
مدفن کرم های شب تاب به این دلیل که انیمه و ساخت ژاپن است کمتر دیده شده است. وقتی که طرفداران انیمه از این اثر تعریف می کنند، کمتر کسی حرفشان را جدی می گیرد. شاید الآن که دی وی دی اش به همراه دوبله و زیرنویس انگلیسی موجود است، آنقدر که شایسته است مورد توجه قرار بگیرد. درست است که این یک اثر کارتونی است وکودکان در آن چشم هایی به اندازه ی نعلبکی دارند، اما در ردیف بهترین فیلم های جنگی قرار می گیرد که تا کنون ساخته شده اند.
بازدیدها: ۰
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.