غافلان همسازند
- حسین عصاران
- غافلان همسازند
اکنون، در اوایل تابستان، میتوان در مورد فیلمهایی که از ابتدای سال تا بهحال اکران شدهاند، صحبت کرد. شاید مهمترین خصیصهی فیلمهای امسال، این باشد، که برآیند نهایی فیلمها کاملا برعکس ادعا و نیت سازندگانشان بوده است. اجازه بدهید هرچه سریعتر برویم سراغ نمونهها:
«خونبازی» بنا بوده، بدون هیچ ادعایی! نگاهی متفاوت به مسئلهی اعتیاد و شهرنشینی و طبقهی رو به رشد و … داشته باشد، اما حاصل کار چیزی جز «آینه عبرت ۲» نبود. «اخراجیها» بنا بوده آبرویی برای جبهه و جنگ و آدمهای آن مهیا سازد تا از پی آن بتوانیم به اسرار مگوی آن بیشتر بپردازیم، اما این فیلم قبل از هرچیز چنان آبرویی از سینما برد که شاید تا ابد باید در مورد این مسئله صحبت کرد تا فرصت به دیگر مسائل نرسد.
«سنگ، کاغذ، قیچی» خواسته که درامی روانشناسانه و جامعهشناسانه برای انسانهای جنگ و ارتباطشان با جامعهی امروزی، کمپلکسهای دو نسل متفاوت در مقابل قدرت و … باشد، اما در عمل و جهانبینی در حد «شهر موشها» متوقف شد، «پارکوی» خواسته بود شروع یک ژانر، در سینمای ایران باشد – آقای فریدون جیرانی حتما «شب بیست و نهم» را ندیدهاند- اما تنها چیزی که در سالنهای نمایش این فیلم رؤیت نشد، ترس و وحشت برای حتی یک لحظه در چهرهی تماشاگران بود و در عوض تماشاگران چیزی برابر «کلاه قرمزی و پسرخاله» خندیدند- واقعا که این فیلم شروع یک ژانر در سینمای ایران بود، ما که خیلی خندیدیم- حالا از همه مهمتر «روز سوم»، این فیلم بنا بوده بهترین فیلم امسال سینمای ایران باشد ولی در عمل و بدون شک به بدترین فیلم سال تبدیل خواهد شد. هیچکس نبود از آقای لطیفی و از همه مهمتر از هیأت محترم داوران جشنواره فیلم فجر بپرسد که آخر چرا این سربازان عراقی تا این حد تیراندازی بدی دارند؟ این معلم از کجا به آن درجهی نظامی رسید که فرماندهی تسخیر خرمشهر شد؟ اصلا این آدمها کی بودند؟ و از همه مهمتر اصلا آن دختر چرا به شوشتر نرفته بود که اگر رفته بود دیگر این فیلم ساخته نمیشد و دیگر این همه… در این فیلم قرار بوده، «باران کوثری» بهترین بازیگر سال باشد، اما یکی از بدترین بازیهای سال و این سالها، همین بازی «باران کوثری» بود- باور کنید لحظهای که او در چاله در مورد حضور عراقیها در منزلش گفت: «زندگیمون نجس کردید» حالم بد شد.
دوستان عزیز! باور کنید این سینما نیست، و اگر هم هست، سینمای مورد ادعایی نیست!
تیرماه است و از سینمای امسال ایران چیزی جز ادعا ندیدیم، اما در این میان دو نکته برایم به یادگار میماند: اول آن مصاحبهی حیرتانگیز «هوشنگ گلمکانی» عزیز با «مسعود دهنمکی» که به هیچوجه وارد چالش با او نشد و اجازه داد که آقای «دهنمکی» هرچه میخواهد بگوید- باور کنید این مصاحبه فقط برای ثبت در تاریخ و برای آیندگان انجام شده است، باور کنید- و دوم اثبات شباهت هرچه بیشتر هیأت داوران جشنواره فیلم پارسال با داوران لیگ برتر فوتبال کشورمان، ایران عزیز!
- تاریخ ارسال: ۳۱ تیر ۱۳۸۶
- منبع: سایت آگاه فیلم
بازدیدها: ۰
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.