علی حاتمی؛ شاعر سینمای ایران در چنین روزی سکانس مرگ را کلید زد
علی حاتمیعلی حاتمی، کارگردان شاعرانههای سینمای ایران، ۱۰ سال پیش، در چنین روزی، روی در نقاب خاک کشید.
علی حاتمی در سال ۱۳۲۳ در تهران متولد شد. در اواخر دوره متوسطه به اداره هنرهای دراماتیک رفت و کلاسهای نمایشنامه نویسی این اداره را با موفقیت پشت سر گذاشت. این اداره که در آن زمان بهعنوان مهمترین محمل تربیت علمی اهالی تئاتر در کشور فعالیت میکرد، چند سال بعد به دانشکده هنرهای دراماتیک تغییر نام داد و حاتمی به این دانشکده راه یافت و در رشته تئاتر مقطع کارشناسی از آن دانش آموخته شد.
وی فعالیت حرفهای در زمینه هنر را از نخستین سال تحصیلش در دانشگاه آغاز کرد و نخستین نمایشنامهای که نوشت دیب نام گرفت. نگارش این متن نمایشی، شروعی برای فعالیتهای حاتمی در زمینه ادب و هنر فلکلور و سنتی کشورمان و احیای قصههایی قدیمی با رویکردهای امروزی و افزایش شاخ و برگ دراماتیک بود. او بعدها این نمایش را بر صحنه برد. حاتمی پس از این اثر، نمایشنامههای دیگری همانند خاتون خورشیدباف، آدم و حوا، حسن کچل و چهل گیس، قصه حریر و مرد ماهیگیر، شهر آفتاب و مهتاب و ساتن را به نگارش درآورد و به شکلهای مختلف آنرا بر صحنه نمایش آورد که در زمان خود مورد استقبال مخاطبان قرار گرفت. این نوع نگارش نمایشنامه پس از مدتی تبدیل به یک نوع تکنیک و سنت نمایشنامهنویسی و اجرای تئاتر شد. نوع کلام، دیالوگنویسی، قصهپردازی، توجه به سنتهای نمایشی و داستانگویی سنتی ایران، توجه به آداب و رسوم و اشعار فولکلوریک، بیان صفات خوب و فراگیر انسانی که در گذشته از قوت و اهمیت بیشتری برخوردار بوده است، مجموعه ویژگیهایی را فراهم میآورد که شیوه خاصی از ارایه دراماتیک و نمایشی قصههای ایرانی را در پی داشت و به وسیله این هنرمند پایهریزی شد.
علی حاتمی پس از مدتی کار تئاتر را رها کرد و با اتمام تحصیل به تلویزیون روی آورد. در آن زمان برنامهسازی در تلویزیون چندان باب نبود و اجرای تله تئاتر و نمایش فیلمهای سینمایی خارجی بیشترین حجم برنامههای شبکههای آن دوره را به خود اختصاص میداد. حاتمی به سراغ ساخت فیلمهای تبلیغاتی رفت. از همین دوران او تجربه استفاده از زبانی آهنگین (ریتمیک) و بهکارگیری همزمان شعر و موسیقی را تجربه کرد. البته طی این مدت متن یک فیلم کوتاه با عنوان حماسه عشقی شب جمعه را به نگارش درآورد که کارگردانی آن را هژیر داریوش برعهده داشت. وی پس از مدتی فعالیت رسمی خود با تلویزیون را آغاز کرد. نخستین مجموعه تلویزیونی که علی حاتمی بهعنوان مولف به تولید آن دست زد، سریال جنگل در سال ۱۳۴۷ بود. حاتمی متن این مجموعه تلویزیونی را به نگارش درآورد و یکی از نقشهای اصلی سریال را نیز بر عهده گرفت. این سریال از مضمونی کودکانه برخوردار بود.
حضور در تلویزیون حاتمی را اغنا نکرد و این هنرمند خیلی زود به سمت تولید فیلمهای سینمایی سوق پیدا کرد. آشنایی او با علی عباسی که یکی از تهیهکنندگان شناخته شده آن زمان و علاقمند به فرهنگ ایرانی بود، شرایطی را فراهم آورد تا نخستین تجربه سینمایی علی حاتمی در سال ۱۳۴۹ بهعنوان نویسنده و کارگردان با فیلم حسن کچل شکل بگیرد. حاتمی فیلمنامهی این اثر را از روی یکی از نمایشنامههای خودش با عنوان حسن کچل و چهل گیس اقتباس کرده بود و با تغییراتی به شکل یک فیلمنامه کامل درآورد.
علی حاتمیحسن کچل نخستین فیلم موزیکال سینمای ایران به مفهوم واقعی بهشمار میرود. چون در آن زمان چند فیلم به تقلید از آثار کلاسیک غربی در سینمای ایران ساخته شد. اما این آثار از کیفیت بسیار پایینی برخوردار بودند و کپیبرداری از آثار غربی بهشمار میرفتند و حرفی برای گفتن نداشتند. در حالی که حسن کچل از قصه و پرداختی کامل ایرانی برخوردار بود و حاتمی بهوسیله این فیلم دلبستگیاش به داستانهای ایرانی و مهارتش در روایت قصههای کهن در قالب امروزی را نمایان ساخت. حاتمی در جایی راجع به این فیلم گفته بود: … مثل ممکن است که یک نفر در خانه آدم باشد و قصه بگوید مثل یک مادر بزرگ… یعنی بهطور کلی خط مشی هر کس در کودکیش معلوم میشود. این موضوع در مورد من بیشتر صدق میکند. چون من در کارم دنبال قصههای قدیمی میروم و قصه، آدم را خود به خود به دنیای با صفای کودکی میبرد. البته این فیلم بیشتر بر کلام استوار بود و سطح کیفی تصویرسازی سینمایی آن چندان درخور توجهی نبود. هر چند که نوآوری و کلام شیرین و روان فیلم، ارایه یک فیلم موزیکال ایرانی و تفاوت حال و هوای فیلم با عموم ساختههای سینمایی آن زمان، فیلم را با فروش خوبی مواجه ساخت و منتقدین هم به این فیلم نظر خوبی داشتند. حسن کچل جایزه بهترین فیلمنامه در نخستین جشنواره فیلمهای ایرانی وزارت فرهنگ و هنر و جایزه دوم بهترین فیلم سال جشنواره سپاس در سال ۱۳۵۰ را به خود اختصاص داد.
علی حاتمی با فاصله کوتاهی از ساخت فیلم نخست خود دست به تولید فیلم سینمایی طوقی بهعنوان دومین ساخته سینماییاش زد که در سال ۱۳۴۹ بر پرده سینماها قرار گرفت. او در این فیلم نگارش فیلمنامه، ساخت تیتراژ و طراحی صحنه و لباس را به همراه کارگردانی برعهده داشت. این فیلم در مدت زمان کوتاهی از فیلم قیصر تولید و اکران شد و از عوامل تولید همان فیلم شامل بازیگران، فیلمبردار ( مازیار پرتو) و آهنگساز (اسفندیار منفردزاده) استفاده کرد. طوقی در نخستین هفته اکران عمومیاش، رکورد فروش تمامی فیلمهای پیش از خود را شکست. اما ویژگی منحصر به فرد این فیلم که از مضمونی جاهلی و مطابق با اصول فیلمفارسی برخوردار بود و این خصوصیت آنرا از تمامی فیلمفارسیهای زمان خود متمایز میکرد، داستان زیبا و بکر حاتمی بود که داستان عشقی جسورانه و بدفرجام را مطرح میکرد و اساس داستان از قصههای محلی کاشان گرفته شده بود. همچنین فضاسازی استادانه علی حاتمی که از تمامی فیلمهای آن زمان برتر بود، در کنار بهکارگیری ظرافتهای شیرین در گفتوگونویسی، ایجاد گرهها و تعلیقهای داستان که بهخاطر مخفی کردن یک عشق پاک به وجود آمده بود و به وسیله مادر نابینای شخصیت اصلی داستان ( آ سید مرتضی ) لو رفت، داستان را از پیچیدگیها و زیباییهای خاصی برخوردار ساخته بود.
علی حاتمیاز طرف دیگر، فیلم علی حاتمی نخستین اثری بود که در یک شهرستان کویری و بهطور مشخص در کاشان فیلمبرداری شده بود. استفاده ابتکاری و خلاقانهی حاتمی از معماری سنتی و کوچههای زیبا و تصاویر استفاده نشده کاشان و خانهای که با شیوه معماری سنتی ایرانی ساخته شده بود، زیبایی بصری خاصی به داستان میداد. این تصاویر به اندازهای از نظر سینماگران زیبا بود که پس از آن فیلمهای زیادی در اصفهان، یزد، کاشان و سایر شهرهای حاشیه کویر ساخته شد. حاتمی در این فیلم به مراسم کهن و مذهبی قالیشویان در مشهد اردهال (اطراف کاشان) نیز اشاره میکند که البته در آنزمان زیر تیغ سانسور قرار میگیرد و حتی کلمه مشهد اردهال از دیالوگ بازیگران حذف میشود. پرویز دوایی در قالب نقدی که برای این فیلم در یکی از مجلات سینمایی آن زمان نوشته بود، میآورد: … فرو رفتن یک دختر به جلد یک کبوتر از آن افکار نازک و لطیف شاعرانهای است که در قصههای قدیم ما سابقه بسیار داشته است. طوبی در قالب طوقی به زندگی خود ادامه میدهد. عشق آ سید مرتضی از طوقی به طوبی و باز هم به طوقی منتقل میشود…
برخورداری نخستین ساختههای سینمایی این سینماگر از موفقیت تجاری و جلب نظر منتقدان شرایطی را فراهم آورد که ساخت سایر فیلمهای او را تضمین کرد. پس از آن تهیهکنندگان زیادی به علی حاتمی رجوع کردند تا فیلمهایی بر اساس همان مضامین و استفاده از عناصری بسازد که تا آن روز به موفقیت آثار وی منجر شده بود. این روند و سبک خاص از سوی حاتمی ادامه یافت و او در سال ۱۳۵۰ فیلم سینمایی بابا شمل را روانه سینماها کرد. این فیلم هر چند که فضای کلی آثار او را در بر داشت، اما از موفقیت چندانی برخوردار نشد. زیرا ابهامهای داستان و تا حدودی مشکلات مالی که آرام آرام بر سینمای ایران سایه میانداخت، در مجموع مانع از تولید فیلمی شاخص شد. با این حال علی حاتمی در سال ۱۳۵۱ سه فیلم را تولید و روانه سینماها کرد. خواستگار ، ستارخان و قلندر فیلمهایی بودند که بر اساس سبک و سیاق حاتمی ساخته شدند. اما خواستگار و قلندر نتوانستند با مخاطب ارتباط برقرار کنند. به این دلیل که کم و بیش از همان فرمولهای رایج در فیلمفارسی بهره میبردند و قصههای کهن آنها بهدلیل برخورداری از ریتمی کند و نداشتن جذابیت بصری لازم در گیشه شکست خوردند. فیلم سینمایی ستارخان هم با آنکه از داستان زندگی یکی از قهرمانان ملی ایران گرفته شده بود، اما به دلیل ضعف در امکانات و شرایط تولید و عدم انطباق صحنههای زد و خورد و درگیری و وفاداری به نسبت زیاد متن به تاریخ و دوری از عناصر دراماتیک جذابیت ساز، این فیلم را هم با موفقیت در گیشه و نظر منتقدان مواجه نساخت.
توفیق نیافتن این فیلمها از یک طرف و افزایش مشکلات بخش خصوصی سینمای ایران از سوی دیگر، وضعیتی را بهوجود آورد که علی حاتمی ۵ سال پس از تولید آخرین ساختهاش دست به تولید یک اثر سینمایی بزند. فیلم سینمایی سوتهدلان که در سال ۱۳۵۶ تولید و اکران شد و حاتمی علاوه بر کارگردانی، طراحی صحنه و لباس آن را نیز عهدهدار بود. این فیلم در گیشه موفق عمل کرد اما منتقدان به او حمله کردند که در آثار این فیلمساز گذشتهگرایی وجود دارد و او دچار نوعی کهنهپرستی است. حاتمی در جایی راجع به این فیلم گفته بود: تعلق خاطر من به گذشته باعث شده که بیشتر درباره مسایل گذشته فیلم بسازم. من بیشتر به مسایلی میپردازم که شناختی از آن داشته باشم.
مادراین فیلم از ویژگیهایی برخوردار بود که اثر را در زمان خود شاخص میساخت. یکی از این خصوصیات، کیفیت بسیار بالای چهرهپردازی فیلم بود که به وسیلهی یکی از طراحان گریم ایتالیایی روی سر و صورت شخصیت اصلی داستان اعمال شد و در زمان خود ۵۰۰ هزار تومان هزینه در برداشت که برای چهرهپردازی مبلغ قابل توجهی به شمار میرفت. این فیلم یکی از زیباترین روایتهای فیلمساز از عشق پاک و آسمانی بهشمار میرود. چنان که در مقایسه با فیلم طوقی این اثر از داستان بهتری برخوردار است. حاتمی در این فیلم هم از دیالوگهای زیبا و روان و تکگوییهای قابل تاملی بهره گرفت که بههمین خاطر نظر مخاطبان خاص و عام را به خود معطوف ساخت. این فیلم موفق شد دیپلم افتخار با امتیاز مخصوص ششمین جشنواره جهانی فیلم تهران در سال ۵۶ را از آن خود کند.
در سال ۱۳۵۶ تلویزیون ملی ایران پیشنهاد پروژه بزرگی را به علی حاتمی داد که بر اساس آن بازسازی از تهران قدیم انجام بدهد و بر اساس سیاستهای آن زمان تلویزیون، با طرح مسایل سیاسی که به رسوایی و نشاندادن بیکفایتی حکومت قاجارها میانجامد، یک مجموعه تلویزیونی ماندگار خلق کند. حاتمی فیلمنامهای طولانی با عنوان هزار دستان به نگارش درآورد که پس از مدتها بررسی مورد تایید قرار گرفت. اما حاتمی برای ساخت سریال خود نیاز به یک لوکیشن کامل و مجهز داشت تا تهران قدیم را خلق کند. به همین خاطر دست به کار طراحی و ساخت شهرک سینمایی شد. ساخت این شهرک گامهای نخست را بر میداشت که در سال ۱۳۵۷ انقلاب اسلامی به پیروزی رسید. پس از انقلاب این پروژه ادامه پیدا کرد و همزمان با تولید هزار دستان شهرک سینمایی هم کامل میشد. پس از حدود ۸ سال این شهرک به اتمام رسید و سریال هزار داستان هم در حدود سالهای ۱۳۶۵ از شبکه یک پخش شد.
کار روی شهرک سینمایی و ساخت این سریال مدتی حاتمی را از سینما دور کرد. تا اینکه در سال ۱۳۶۱ فیلم سینمایی حاجی واشنگتن را تولید کرد. این فیلم داستان مردی درباری در دورهی رضاخان را تصویر میکرد که برای انجام یک ماموریت اداری و کسب تجربه و دانش راهی امریکا شد. اما مشکلات فراوان پیش روی این مامور قرار میگیرد و کار به جنون و آوارگی او منجر میشود. این فیلم در آن سالها از اکران عمومی باز ماند و طی سالهای اخیر چند اکران بسیار محدود و مختصر داشت و به بایگانی سپرده شد. سال بعد از آن یعنی در سال ۱۳۶۲ حاتمی فیلم سینمایی کمالالملک را جلوی دوربین برد که سرمایهگذار اصلی آن تلویزیون محسوب میشد. این فیلم بهدلیل استفاده بسیار خوب از فضای کاخها و نیز بازی درخشان عزتالله انتظامی، جمشید مشایخی، محمد علی کشاورز و علی نصیریان اثری به یادماندنی شد که تصویر بسیار خوبی از شرایط نابسامان دوره قاجار و مشکلات کمالالملک، نقاش برجسته و چیرهدست ایرانی ارایه کرد. این فیلم از سوی منتقدان و مخاطبان با استقبال بسیار خوبی مواجه شد و اثری شاخص در کارنامه سینمایی حاتمی محسوب میشود.
علی حاتمی پس از این فیلم، حدود ۶ سال از تولید فیلم بازماند و به تحقیق و نگارش فیلمنامه مشغول بود. او فیلم سینمایی مادر را در سال ۱۳۶۸ تولید کرد و علاوه بر کارگردانی، طراحی صحنه و لباس را نیز عهدهدار شد. این فیلم با آنکه از جرح و تعدیلهای به نسبت زیادی برخوردار شد و همین مساله تا حدودی فیلم را گنگ کرده و از کیفیت لازم کم بهره شده بود، با استقبال نسبی مخاطبان مواجه شد، اما کارشناسان نظرهای متفاوتی داشتند. البته بیشتر نویسندگان و کارشناسان سینمایی معتقد بودند که این فیلم در حد و اندازههای حاتمی نیست و نقطه مثبتی در کارنامه فعالیتهای سینماییاش بهشمار نمیرود. خودش درباره فیلم گفته است: ساختن این فیلم واقعا حسی بود. بیشتر یک حس و عاطفه بود. احساس اینکه خانه من کجاست؟ من متعلق به کی هستم؟ چه کسی از من حمایت میکند؟ … در مدت ساختن فیلم به یاد مادرم بود که نامش ایران است. البته حاتمی بهدلیل اینکه استفاده از نام ایران مفهومی دیگر به خود بگیرد، نام شخصیت اصلی داستان را ایران نگذاشت.
علی حاتمیمسعود اوحدی در یکی از شمارههای هفتهنامه سروش در آن زمان راجع به فیلم نوشته است: … مادر با روی خوش و در عین آگاهی در یک بستر بورژوایی به سبک ایرانی از مرگ استقبال میکند. معلوم نیست فرق مادر با بقیه مادران ایران چیست که او میتواند چنین سپید و عارفانه همچون قدیسان به عالم باقی بشتابد؟ ظاهرا سپیدی جامه و بستر و داشتن یک دختر نه چندان سپید بخت، پسرانی عارفپیشه، جنون پیشه، عربپیشه و … همان کارت سپید او برای پیوست به نور و معنویت است!؟
علی حاتمی دو سال پس از این فیلم، یعنی در سال ۱۳۷۰ دلشدگان را کلید زد و علاوه بر کارگردانی، تهیهکنندگی و طراحی صحنه و لباس را نیز عهدهدار بود. این فیلم داستان یک گروه از نوازندگان سنتی است که به خرج خود و برای ماندگار شدن نوای موسیقی و آواز ایرانی به فرانسه میروند. اما مشکلات سفر و مخارج، آنها را مشکلات زیادی مواجه میسازد و آنها را در رسیدن به مقصود ناکام میگذارد. این فیلم از استقبال نسبی مخاطبان برخوردار شد. این کارگردان پس از این فیلم با بیماری و مشکلات دیگری در راه پیدا کردن تهیهکننده مواجه شد و از تولید بازماند. البته فیلم سینمایی کمیته مجازات که بخشی از مجموعه تلویزیونی هزار دستان بود، با تدوین مجدد و بهصورت یک اثر مستقل تولید شد.
علی حاتمی از اواخر سال ۱۳۷۴ ساخت فیلمی با عنوان جهان پهلوان تختی را آغاز کرد که به زندگی این کشتیگیر نامآور ایرانی میپرداخت. اما افزایش بیماری اثر را با کندی زیادی مواجه ساخت تا اینکه در چهاردهم آذر ماه ۱۳۷۵ پس از یک دوره بیماری طولانی در نیمههای تولید این فیلم بر اثر بیماری سرطان جان به جان آفرین تسلیم کرد.
بازدیدها: ۰
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.