منصور واحدی: “درخشش” The Shining ، فیلمسازی با اندیشههای بزرگ
درخشش
The Shining
فیلمساری با اندیشههای بزرگ
درخشش
۱٫ “استانلی کوبریک” یکی از فیلمسازان برجستهی عالم سینماست، فیلمسازی با اندیشههای بزرگ که اکثر فیلمهایش در هالهای از رمز و راز قرار دارد.
۲٫ این کارگردان در تاریخ سینما جایگاه ویژهای دارد. هم بهخاطر فیلمهای مهم و خلاقانهاش، تکنیک منحصر بهفردش و هم بهخاطر مبارزه با دخالتهای بیجای تهیهکنندگان
۳٫ یکی از مهمترین شرایط فیلمسازی “کوبریک” همواره این بود که تهیهکنندگان باید به او آزادی عمل کافی و بدون قید و شرط بدهند وگرنه کار نخواهد کرد.
۴٫ “کوبریک” یکی از مستقلترین کارگردانان سینماست که طرحهایش اکثرا نامتعارف و جدای از بازار و گیشه است.
درخشش۵٫ “کوبریک” جزو فیلمسازانی است که اکثر فیلمهایش از تکنیک ناب سینمایی بهرهمند است.
۶٫ “کوبریک” همهرقم فیلم ساخت، از کمهزینهترین (روز نبرد) تا پرهزینهترین (اسپارتاکوس)، کلاسیک (لولیت)، علمی- تخیلی (اودیسه فضایی ۲۰۰۱)، کمدی سیاه (دکتر استرنجلاو)، مسائل اجتماعی (چشمان کاملا بسته)، جنگی (غلاف تمام فلزی)، دراماتیک (بری لیندون)، وحشت (تلألو) و …
۷٫ “کوبریک” در سال ۱۹۲۸ در نیویورک بهدنیا آمد، در دانشگاه نیویورک تحصیل کرد، به عکاسی پرداخت و بعد وارد عرصهی فیلمسازی شد.
۸٫ اولین فیلم “کوبریک”، “روز نبرد” نام دارد که در سال ۱۹۵۰ با هزینهای بسیار کم ساخته شد.
۹٫ “کوبریک” در سال ۱۹۵۳ دو فیلم کمهزینهی دیگر بهنام “هراس و هوس” و “دریانوردان” را ساخت که علاوه بر کارگردانی، فیلمبرداری، صدابرداری و تدوین آنها را نیز بهعهده داشت.
۱۰٫ این کارگردان “بوسهی قاتل” را در سال ۱۹۵۵ ساخت و در همینسال با یکی از تهیهکنندگان بزرگ عالم سینما که افکار بلندپروازانهای داشت بهنام “جیمز هاریس” آشنا شد و فیلم “قتل” را در ۱۹۵۶ برای او ساخت که توجه منتقدان را به خود جلب کرد و همکاری خود را در سالیان بعد نیز با این تهیهکننده ادامه داد.
درخشش۱۱٫ در سال ۱۹۵۷ “کوبریک” که دیگر در عالم سینما بهقدر کافی مشهور شده بود و مسیر موفقیت را طی میکرد فیلم “راههای افتخار” را با شرکت “کرک داگلاس” یکی از مشهورترین هنرپیشههای مرد آن زمان ساخت که باز هم مورد توجه منتقدان سینما قرار گرفت.
۱۲٫ در سال ۱۹۶۰ “کوبریک” پرخرجترین فیلم کارنامهی سینماییاش “اسپارتاکوس” را با شرکت و تهیهکنندگی کرک داگلاس ساخت، ولی هیچگاه این فیلم را بهعلت دخالت بیش از اندازهی تهیهکننده (کرک داگلاس) متعلق به خود ندانست.
۱۳٫ “کوبریک” در سال ۱۹۶۲ اولین فیلم طنز تلخ خود را با نام “لولیتا” بر اساس نوشتهی “ولادیمیر ناباکف” نویسندهی مشهور روسی ساخت که برای چندمینبار فیلم او مورد توجه منتقدان قرار گرفت.
درخشش۱۴٫ در سال ۱۹۶۴ “کوبریک” یکی از بهترین نمونههای کمدی سیاه را با نام “دکتر استرنجلاو” عرضه نمود که موجب سروصدای بسیاری گردید. در آن فیلم “پیتر سلرز” بهترین نقش سینمایی خویش را ارائه نمود.
۱۵٫ در سال ۱۹۶۸ “کوبریک” با فیلم علمی- تخیلی خود “اودیسه فضایی ۲۰۰۱” همه را حیرتزده کرد. فیلمی فلسفی دربارهی کائنات، جستوجویی در عالم وجود و راز هستی. فیلم در سراسر جهان مورد ستایش قرار گرفت و منتقدان بسیاری این فیلم را بهترین ساختهی “کوبریک” میدانند. فیلمی که کارگردان برای جلوههای ویژهی آن زحمات فراوانی کشید.
۱۶٫ “کوبریک” پس از ساختن “پرتقال کوکی” در سال ۱۹۷۰ بهعلت فشارهای فراوان تهیهکنندگان امریکایی که بر او وارد میساختند، دیگر حاضر نشد در امریکا فیلم بسازد و به انگلستان رفت و بعد از آن در سال ۱۹۷۵ فیلم “بری لیندون” را ساخت، “بری لیندون” درامی تلخ بود که در اوائل، به آن توجهی نشد ولی در سالهای بعد مورد توجه منتقدان قرار گرفت.
۱۷٫ در سال ۱۹۸۰ “کوبریک” با اقتباسی از رمان رعبانگیز “استفان کینگ”، “تلألو” (درخشش) را ساخت که هیچ شباهتی با نوشتهی اصلی نداشت و ساخته و پرداختهی ذهن خلاق کارگردان بود.
منصور واحدی۱۸٫ “کوبریک” بعد از وقفهای هفتساله در سال ۱۹۸۷ فیلم بحثانگیز “غلاف تمامفلزی” را دربارهی جنگ ویتنام ساخت و مثل همیشه مورد تحسین منتقدان سینما قرار گرفت.
۱۹٫ و بالاخره “کوبریک” آخرین فیلمش را با نام “چشمان کاملا بسته” در سال ۱۹۹۹ ساخت و پیش از آنکه فیلماش به نمایش عمومی درآید با زندگی وداع گفت، فیلم انتقاد تندی داشت دربارهی سست بودن پایههای خانواده در قرن حاضر مخصوصا زندگی خانوادههای امریکایی. فیلم بحثهای فراوانی را موجب گردید و انتقادات شدیدی به صحنههای عریان و بیپردهی آن شد تا جاییکه اداره سانسور امریکا بخشهایی از فیلم را حذف کرد.
۲۰٫ اما فیلم “تلألو” (درخشش) تنها فیلم “کوبریک” در ژانر وحشت محسوب میشود.
۲۱٫ برداشتهای مکرر “کوبریک” در این فیلم در صنعت سینما بیسابقه است. مثلا او ۱۳۷ بار از “شلی دووال” هنرپیشهی زن فیلم برای یکی از سکانسهای فیلم فیلمبرداری کرد و همین موجب عصبانیت “شلی دووال” گردید و به او چهرهای عصبی داد. همان چیزی که فیلم، سخت به آن نیاز داشت.
۲۲٫ فیلم در مورد انسانی صحبت میکند که مردد است و در فاصلهی بین یک انسان و یک هیولا قرار دارد، و هرچه از هویت انسانی خویش فاصله میگیرد به خوی هیولایی نزدیک میشود.
کانون تحلیلگران سینما
۲۳٫ حرف نهایی فیلم این است که، نبوغ و جنون دو روی یک سکهاند و منشاء آنها رؤیاها و بلندپروازی و توهم است، در آغاز فیلم، نویسنده در جهت رؤیاهایش برای نوشتن کتاب رمانش به متلی زیبا و کوهستانی پناه میبرد، اما در اثر توهماتی که دچار آن میشود به یک جانی مبدل میشود و آنجا که با تبر بهدنبال زن و فرزند خود میافتد یک انسان درندهخو میشود.
۲۴٫ از نکات مثبت فیلم، باید از فیلمبرداری بسیار درخشان آن نام برد، میتوان به چرخش دورانی دوربین در صحنههایی اشاره کرد، با آدمهایی خسته، به دام افتاده در یک دایره بسته.
۲۵٫ بازی “جک نیکلسون” در نقش نویسنده، خارقالعاده و از امتیازات مثبت فیلم است. بازیگری که یازده بار کاندیدای جایزه اسکار شده است و بهخاطر فیلم “پرواز برفراز آشیانه فاخته” آنرا دریافت کرد.
۲۶٫ از موسیقی بینظیر فیلم باید یاد کرد که “کوبریک” با استفاده از سمفونیهای چند آهنگساز لهستانی آنرا با سکانسهای فیلم هماهنگ نموده است.
بازدیدها: ۰
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.