او در معرض خیانت و اتهام واقع می شود
- دکتر جواد ابوالفضلی اصفهانی:
او در معرض خیانت و اتهام واقع میشود
- چهارشنبه سوری
“روحانگیز” در آغاز روز از دل طبیعت حرکت خود را آغاز میکند. حرکتی که همراه با نشاط و صمیمیت است. چادرش که از سرش میافتد نگران آن است که دیگران شامل نامزدش او را ببینند. او در دل شهر بینظم و شلوغ وارد میشود که این بینظمی و شلوغی در دفتر کار کاملاً مشهود است. این بینظمی و شلوغی در ساختمان محل کارش نیز آشکار است. او با زنی دارای روحی ناآرام بهعنوان نشانی از شهرنشینی و مدرنیته روبهرو میشود. در همان اوان تعاملش میآموزد که نیاز به همدلی و صداقت نیست و میتوان بدون اجازه نامزدش، سرخود به آرایشگاه برود، میآموزد که از زیبایی خود بهعنوان ابزار سلطه بر همسر استفاده کند. چادرش را به سادگی از دست میدهد و به سادگی به دروغگویی تمرین میکند و میآموزد که زن صاحبخانه چگونه ماهرانه او را میکارد و از خانه خارج میشود. کمکم شخصیت داستان به زن صاحبخانه منتقل میشود که میتواند آینده “روحانگیز” باشد. او مداوم به کندوکاو زندگی همسر خویش مشغول است به گونهای که لحظهای نمیتواند خود را از این قید رها کند تا کار به منازعه میکشد و عاقبت با عذرخواهی همسر، او قانع میشود زیرا در مییابد همه چیز در سلطه او است. تا این لحظه با تاکیدهای پیدرپی، همسرش تبرئه یافته مینماید. این عمل با حضور در فروشگاه و استراحت در ماشین کامل میشود. ناگاه درب ماشین باز میشود و با حضور سیمین، او در معرض خیانت و اتهام واقع میشود. آیا او متهم است یا بازیچه دو زن شده است؟!
گرچه مشخص نیست که آغاز پیوند زندگی چگونه است آیا پیوندشان، عاشقانه، همزیستی مسالمتآمیز، شهوانی، معاملاتی و یا … است؟ بهرحال یکسال است که زن زندگی را ناآرام و ناگوار کرده است گرچه قبل از آن بیخبریم! لیکن حداقل یکسال است که صفا از خانه آنان گریخته است و کدورت لانه کرده است. او نیز بهجایی دیگر پناه برده است. آیا او مجبور نشده است که از خانه بگریزد؟ حال مجرم کیست؟ چه کسی محیط را ناامن کرده است؟ آیا مجازیم که برای شادی لحظهای خویش محیط را ناامن کنیم؟ آیا آثار ناامنی ایجاد شده به خودمان بازمیگردد؟
“روحانگیز” که موضوع روابط را کاملاً درک نموده است به خانم منتقل میکند. در انتها، او در شب تاریک ناامن با مردی متهم بهسوی خانه خود در خارج شهر راهی میشود. نامزدش منتظر است تقاضا میکند تا جلوتر پیاده شود و نامزدش با مرد متهم روبهرو نشود و یا نامزدش دچار سوءظن نشود. ابتدا نامزدش میپرسد چادرت کجاست؟ او حواله به بعد میدهد و نامزد به زیبایی آرایش او فریفته میشود. “روح انگیز” چادر از دست داده و آموزش دیده، با نامزد خویش در دل سیاهی میروند تا …
فیلم در یک کلام اثرپذیری فرد از اجتماع و گسترش رذالتهای اجتماعی در محیط شهرنشینی نوین را به نمایش میگذارد.
- تاریخ : پنجشنبه بیست و چهارم فروردین ۱۳۸۵
- منبع: سایت آگاه فیلم
بازدیدها: ۰
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.