صنعت سینما در ایران با کوهی از مشکلات فنی، آموزشی و باند مافیای توزیعی رو به رو است
- شهاب ملت خواه:
صنعت سینما در ایران با کوهی از مشکلات فنی، آموزشی و باند مافیای توزیعی روبهرو است
- در خراسان چه فعالیتهایی داشتید و چه عاملی باعث مهاجرت شما شد؟
عمده فعالیتهای من در خراسان، همکاری با صدا و سیمای مرکز خراسان در گروههای مختلف در زمینهی تولید برنامههای تلویزیونی بود. همچنین نویسندگی فیلمنامه، همکاری با شورای طرح و برنامه و نوشتن ۲۵۰ نمایشنامهی رادیویی برای صدای خراسان و ساخت فیلم سینمایی- ویدئویی “آتا”. مؤسسهی سینمایی “حکیم توس” با هدف تبدیل این مؤسسه به آکادمی خلاقیتهای «حکیم توس» را تأسیس کردم اما بهدلیل عدم همکاری لازم سیستمهای اجرایی عرصهی فرهنگ و هنر خراسان ناچار شدم که همهی خواستههایم را در ین شهر زیرپا بگذارم و به تهران مهاجرت کنم هرچند که این مهاجرت باعث شد تا توفیقات زیادی را کسب کنم.
- نظر شما راجع به سینمای قبل از انقلاب چیست؟
در یکی از مقالههایی که به تحلیل سینمای ایران پرداختم به این موضوع اشاره کردم که حقیقتاَ تا امروز چیزی بهعنوان سینما نداشته ایم. آن تعریفی که از سینما در سطح جهانی و تولیدات سینمای جهان داریم، متأسفانه در ایران تا به امروز اتفاق نیافتاده، و اگر آثاری در قبل و بعد از انقلاب موفق شدهاند در بعضی از جشنوارهها حضور پیدا کنند و نقش مثبتی از سینمای ایران نشان دهند دلیلش این بود که بر امواج سیاسی سوار شده بودند که سیستمهای حکومتی له و یا علیه خودشان در جشنوارهها استفاده میکردند که ادامه هم دارد. سینمای قبل از انقلاب تنها توفیقی که داشت در بخش تولید انبوه توانسته بود از صنعت سینما در بخش تجاری موفقیتی را کسب کند. که آنهم منوط به استفادهی داخلی بود. در بخش برونمرزی تنها توفیقی که در عرصهی سینما داشته ایم تشکیل جشنوارهی سینمایی آن دوره بود که با ایجاد ارتباط و جذب آثار سینمایی و جشنواره ای دنیا در ایران باعث شد شاه به بهرهبرداریهای سیاسی و امتیازاتی دست پیدا کند اما از لحاظ مبانی فرهنگی، سینمای ایران چیزی نبود که بتوانیم برای آن حساب باز کنیم.
- سینمای بعد از انقلاب را چگونه ارزیابی میکنید؟
بعد از انقلاب قرار بود اهداف فرهنگی انقلاب و نظام، با پشتوانهی هزاران شهیدی که بهای انقلاب بود در قالب فرهنگ اسلامی ظهور پیدا کند و از رسانهی سینما که ابزاری برای تولید و صدور فرهنگ انقلاب است استفاده شود که البته حرکتهای مثبتی هم انجام شد، اما عمر آن تا دههی ۷۰ بیشتر طول نکشید. از آن به بعد سینمای ما دچار نوعی اعوجاج شد؛ بهدلیل روی آوردن تولیدکنندکان و دستاندکاران سینما به گیشه که نوعی بازگشت به قبل بود و تا به امروز نیز کماکان ادامه دارد.
- چرا با گذشت سالیان طولانی هنوز نتوانسته ایم سینمای ایران را به کیفیتی والا برسانیم؟
عمده دلیل این عدم توفیق به ریشهیابی نگاه مغشوش فرهنگی و خارج از استاندارهای سینمای جهان به پدیدهی سینما برمیگردد. سینمایی که ضمن برخورداری از عنوان هنر، جنبهی صنعتی خودش را هم در کنار ین پدیده باید حفظ کند. محوریت نگاه تولیدکنندگان سینمای ایران در بخش گیشه متمرکز شده است، آنهم بدون پشتوانهی چشماندازهای مخاطبشناسانه، روانشناسانه و کلاَ جامعهشناختی و زیباییشناختی هنر که باز هم متأسفانه در بحث مقولات کلاسیک سینما نتوانستهایم ارزشگذاری خاصی برای تولیدات داشته باشیم و یا تعریف جامعی برای مباحث فنی و حرفهای پدیدهی سینما.
- به عقیدهی شما برای بهتر شدن وضعیت کیفی سینمای ایران چه باید کرد؟
سینمای ایران برای رسیدن به نقطهی مطلوب قطعاَ باید از گذرگاههایی که دیگران و بهخصوص صنعت سینمای غرب از آنها عبور کرده بگذرد که ما هنوز اندر خم یک کوچهایم بهگونهای که هنوز بهطور رسمی با بخش صنعتی سینما رابطهای برقرار نکردهایم.
- وضعیت مباحث آموزشی و آموزشگاههای سینمایی را چگونه میبینید؟
در بحث آموزش همچنان که در سیر قسمتهای بدنهی سینمای ایران- سرمایهگذاری کافی نشده است. متأسفانه مراکز دانشگاهای موجود با اساتیدی که در این مراکز فعالیت میکنند پاسخگوی نیازهای علمی و اطلاعاتی جامعهی فرهنگی ایران نسبت به رسانهی سینما نیست. دانشجویی که در شرایط سخت مالی و بدون داشتن پشتوانهی کاری در آینده، در دانشکدهای که فاقد امکانات فنی است و اساتیدی که بهدور از دسترسی به امکانات کافی آموزش، در بخش نرمافزاری و سختافزاری میخواهند سیستم آموزشی کشور را در بعد سینما شکل دهند قطعاَ با مشکلات بنیادی روبهرو هستند که در آیندهای نزدیک و زمانی که هنرجو و دانشجوی رشتهی سینما میخواهد در این عرصه فعالیت مفید داشته باشد پاسخگوی او نیست. در بخش نشر و تحقیقات، با اینکه کتابهای زیادی نوشته و منتشر شده باز هم متأسفانه کمبود شدیدی نسبت به اطلاعات روز دنیا احساس میشود. بنابراین نیازمند تحول عمیقی در بخش سینما چه در سیستم دهی دولتی و دانشگاهی و چه، خصوصی هستیم و این نیازمند سرمایهگذاری سنگین بخش دولتی برای مباحث آموزشی سینما است. هرچند که متأسفانه مدیران بخش آموزش دچار روزمرگی شدهاند و کمتر به این مسأله توجه جدی نشان میدهند و کمتر تلاش میکنند تا به نیازهای نسل جوان پاسخ دهند.
- یا در بخش تحقیقات سینمایی توفیقاتی را داشتهایم یا نه؟
نقطهی شروع هرکاری تحقیقات است و البته در وزارت ارشاد هم تحقیقات سینمایی وجود دارد اما چهقدر فنی و علمی بوده و چهقدر دستاوردهای مثبت برای نیازمندان این بخش داشته است؟ متأسفانه ساختار وزارتی ایران بیشتر در حیطهی تبلیغات شخصی بوده تا در حیطهی علمی و فنی، بنیاد سینمایی فارابی هم اگر ترجمههایی را داشته عمدتاَ قابل استفاده نبوده چون گزارش فعالیتهای سینمای غرب بود، که با فرهنگ بومی ما سازگاری نداشته است. نقطهی نهایی آنهم بخش تجاری سینما است که بایستی بازگردان مالی داشته باشد که آنهم به نحوهی توزیع برمیگردد، چون چگونگی توزیع، حالت حیاتی بری بخش تجاری سینما دارد.
- چرا بخش توزیع سینمای ایران هیچگاه نتوانسته خوب عمل کند؟
متأسفانه بخش توزیع سینمای ایران دچار آفت مافیایی شده. مافیایی که حاضر نیست از سیستم سنتی خودش خارج شود سیستم سنتی برمبنی ارزشها و سنتها نیست بلکه برمبنای ضدارزشهای رقابتی ناسالم شکلگرفته و به مجموعهای برای ناکاوت کردن حریف تبدیل شده به هر وسیلهای قصد خارج کردن رقیب را دارند و البته در این دور باطل تنها کسی که زیان میبیند مخاطب سینماست، چون زمانیکه مخاطب وارد این میدان رقابتی ناسالم میشود از سینما بهجای آنکه احساس نیاز کند احساس نفرت میکند بههمین دلیل با کاهش قابل توجه تماشاچی روبهرو شدهیم.
- دو رسانهی سینما و تلویزیون چه تأثیراتی را بر هم میگذارند؟
هر رسانهای تعاریف خاص خود را دارد ضمن اینکه هرکدام نقش پیامرسانی و تأثیرگذاری خودشان را خواهند داشت. تعریف ما از رسانهها برلی جامعه اگر تعریف صحیحی باشد و عملکرد مثبتی نیز داشته باشند هرکدام داری ارزش خاص خود هستند اما متأسفانه با توجه بهاینکه این تعاریف درست انجام نشده هر رسانهای میخواهد بهصورت رقابتی ناسالم دیگری را از میدان خارج کند در ضمن سوءاستفادههایی که از عناوین این رسانهها میشود هیچکدام از رسانهها نتوانستهاند جایگاه پیامرسانی حقیقی خود را بیابند. نواقصی که در سینما ملاحظه میشود و مشکلاتی که در عرصهی تولیدات تلویزیونی وجود دارد و در کنار اینها تأثیرات مخرب ماهواره و رسانههای تصویری غیرمجاز باعث شده تا هیچکدام از این مقولات به جایگاه اساسی خود نرسند کما اینکه سینما و تلویزیون نسبت به هم منافاتی ندارند.
- تکنولوژی روز و عمدتاَ اینترنت چه تأثیری بر سینما میگذارد؟
ما در بخش خطرناک بودن این پدیدههای جدید قرارگرفته و ماندهایم وگرنه اینترنت کار شاقتری از ماهواره و ویدئو انجام نمیدهد و اگر تمام تکنولوژیهای دنیا در کنار هم مقابل سینما صفآرایی کنند نمیتوانند تحول سینما را از پی درآورند اما در جامعهی ما چون از هیچکدام ابزار و رسانهها تعریف صحیحی وجود ندارد مورچهی هم میتواند فیل سینما را از پی درآورد. متأسفانه سیستم مدیریت کشور بهگونهای بوده که همیشه از دنیا عقب هستیم اگر جواب هر ابزاری را با همان ابزار بدهند بیشتر موفق میشوند. مدیران بهدلیل عدم آشنایی عمیق فرهنگی دچار تصمیمگیریهای عجولانه میشوند که نمیتواند پیوند صحیحی بین رسانهها بهوجود آورند چون خود مدیران تعاریف صحیحی از رسانهها ندارند.
- شبکه آموزش مجازی آگاه فیلم را که یک حرکت نوین آموزشی در ایران است چگونه ارزیابی میکنید؟
این حرکت بایستی بهطور جدی دنبال شود و دامنهی فعالیت آنرا گسترش داد و باتوجه به اینکه مسائل گوناگون آموزشی را در برمیگیرد میتواند برای ایجاد ارتباط بین سیستمهای هنری داخل و خارج کشور که به نوعی بهرهبرداری از امکانات بهروز در دنیاست استفاده کند و برای ایجاد ارتباطات فکری و فرهنگی میتواند با برنامهریزی صحیح به نقطهی مطلوب برسد.
- تاریخ ارسال: ۸۵/۰۲/۲۷
- منبع: سایت آگاه فیلم
بازدیدها: ۰
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.