احمد حلوی: “چارچوب هنر و زندگی را از استاد آموختهام.”
احمد حلوی: “چارچوب هنر و زندگی را از استاد آموختهام.”
احمد حلوی بازیگر و کارگردان تئاتر مشهد در هجدهم شهریور ۱۳۲۷ در خیابان سرسبیل تهران دیده به جهان گشود. پدرش نظامی و افسر ارتش بود و به همین دلیل تا ۱۵ سالگی در اکثر شهرهـای ایران زندگی کرده است. تحصیلات خود را در مقطع دیپلم به پایان رساند و در سال ۱۳۴۲ به مشهد آمد و یک سال بعد فعالیت هـای تئاتری خود را آغاز کرد و تا سال ۱۳۴۹ به صورت تجربی به نقش افرینی در نمایش هـای مختلف پرداخت که در همان سال از مرکز آموزش تئاتر اداره کل فرهنگ و هنـر خراسان فارغ التحصیل می شود. سال ۱۳۵۰ در دوره هـای آموزشی سینمای جوان را در اداره کل فرهنگ و هنر خراسان شرکت و با موفقیت سپری کرد. یک سال قبل از انقلاب با فیلم هزاره فردوسی به نویسندگی و کارگردانی منوچهر طیاب وارد سینمای حرفه ای شد و تـا به امروز به عنوان مدیـر تدارکات و مدیـر تولید در صنعت سینما فعالیت میکند.
با سپاس فراوان از جناب حلوی که در این گفت و شنود شرکت کردند.
ملیحه خاکنه
۱۳ اردیبهشت ۱۳۸۵
خود را معرفی و مختصری از آغاز فعالیتهای تئاتری خود بگویید؟
احمد حلوی هستم از دوران ابتدایی کار تئاتر و نمایش انجام میدادم تا اینکه از سال ۴۳ کار تئاتر را در سازمان جوانان شیر و خورشید شروع کردم و در سال ۴۷ رسماً بهعنوان اولین هنرجوی رشتهی تئاتر در اداره فرهنگ و هنر به سرپرستی استاد محمدعلی لطفی مقدم و در کنار هنرجویانی همچون بیژن امکانیان، فریدون جیرانی، مهدی صباغی و … تئاتر را دنبال کردم.
اولین نمایشی که بازی کردید را به خاطر دارید؟
بعد از فارغ التحصیل شدن در اولین نمایشی که بازی کردم نمایش (سیاه زنگی، مرد فرنگی، دایره زنگی) به کارگردانی استاد لطفی بود که در چندین شهرستان به روی صحنه رفت. بعد از آن هم گروه هنری پگاه را تشکیل دادم.
تعدادی از نمایشهایی را که کارگردانی و یا بازی کردهاید نام ببرید؟
از سال ۴۷ به بعد نمایشنامههای باغ – محکوم به اعدام – حالت چطوره مش رحیم – افعی طلایی – سیاه و… و نمایش چشم در برابر چشم را برای اولینبار و آخرینبار در ایران به روی صحنه بردم چون این نمایشنامه رنگ و بوی سیاسی داشت و در شرایط سیاسی آن زمان امکان اجرای دوباره پیدا نکرد. و در نمایشنامههای بیژن و منیژه – یعقوب لیث – ابوذر – خانم بازرس و… تنها بازی کردهام.
چه انگیزهای باعث شد که به سمت فیلمسازی بروید؟
دیدن یک فیلم. یادم هست در دوران ابتدایی همراه پدرم به سینما رفتیم و فیلم (شبنشینی در جهنم) به کارگردانی فرخ غفاری را دیدم و همین باعث شد تا تأثیر عمیقی در من بهوجود آید و باعث شد تا بعدها بهدنبال سینما بروم چون فهمیدم بسیاری از واقعیتها را میتوان بهوسیلهی فیلم و سینما بیان کرد، به همین منظور سال ۴۹ بهعنوان هنرجوی رشتهی فیلمسازی وارد سینمای جوان اداره کل فرهنگ و هنر به سرپرستی استاد علی اکبر مرادیان شدم.
اولین فیلمی که ساختید چه نام داشت؟
اولین فیلمی که کارگردانی و حتی در آن بازی کردم فیلم “وهم” بود.
بیشترین کسی که تأث یرات عمیق در فعالیتهای هنری شما داشت چه کسی بود؟
در گذشته هر فعالیت هنری که داشتیم خارج از سبک و سیاق و اصول فنی بود اما استاد محمدعلی لطفی مقدم چهارچوب هنر و زندگی کردن را به من آموخت، هماکنون نیز از وی بهعنوان یک مشاور و راهنمای بزرگ در تمامی مسائل هنری، زندگی و فیلمسازی بهره میبرم و با نظر وی برنامههایم را پیش میبرم.
آیا خانواده نیز مشوق فعالیتهای شما هستند؟
در دوران مجردی و کودکی والدینم مشوق اصلی بودند چون عشق و علاقهام را به کار میدیدند اما بعد از ازدواج بهخاطر خویشاوندیای که با همسرم دارم و او نیز از علاقهام به امور هنری مطلع بود و فعالیتهای مرا دوست داشت نقش مهمی در زندگی من داشت.
در حال حاظر بیشتر چه فعالیتهایی را انجام میدهید؟
بیشتر پشت صحنه کار میکنم و احساس میکنم اگر حرکت نداشته باشم از پا خواهم افتاد و میزان عشق و علاقهام به کار باعث شده با ۵۸ سال سن بیشتر و بهتر از جوانان کارکنم.
چه توصیهای به شاگردان و جوانانی که علاقمند به رشتههای هنری بهویژه بازیگری هستند دارید؟
ابتدا قبل از هرکاری بایستی از طریق تحصیل وارد این عرصه شوند و اگر هم میخواهند از طریق کسب تجارب عملی وارد دنیای بازیگری، تئاتر و سینما شوند بایستی با پشتکار و عاشقانه کار کنند. از طرفی فریب زرق و برقهای دوربین و پرژکتورها و….را نخورند چون سرابی بیش نیست و اینکه از سینما این هنر دوست داشتنی بهعنوان وسیلهای برای معروف شدن استفاده نکنند چون گذر است.
بازدیدها: ۰
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.