جستجو برای:
سبد خرید 0
  • خانه
  • آموزش روی خط
    • فیلم‌سازی
    • فیلم‌نامه‌نویسی
    • نویسندگی
    • عکاسی
  • آموزش آنلاین
    • فن تدریس
    • آموزش راهبردی
    • عضویت الماسی
  • آموزش رایگان
    • هنر انتخاب
    • کتاب‌های ما
    • عکاسی و فیلم‌سازی با موبایل
    • سینمای جوان، از دیروز تا فردا
  • بلاگ
    • دمو
    • الماسی
    • تی وی توس
    • شرح احوال
    • مقاله – یادداشت
    • کانون تحلیل‌گران سینما
  • خوبه بدونید
    • درباره ما
    • تماس با ما
    • مدیر مسئول
    • مجید سیف‌العلمایی
    • مدرسان
    • قوانین و مقررات
    • سیاست حریم خصوصی
"مجید سیف‌العلمایی" هستم، “مربی و مشاور فیلم‌نامه‌نویسی و فیلم‌سازی” از “سیف‌دات‌آی‌آر”. ماموریتم کمک به مشتاقان و فعالان سینمایی است تا بتوانند بهتر فیلم‌نامه بنویسند و اصولی فیلم بسازند، به روش کاملاً کاربردی و نتیجه محور.
  • 05135420705
  • sayfdotir@gmail.com
  • محصولات آموزشی
  • تماس با ما
  • پرداخت / تسویه حساب
SAYF.IR
  • خانه
  • آموزش روی خط
    • فیلم‌سازی
    • فیلم‌نامه‌نویسی
    • نویسندگی
    • عکاسی
  • آموزش آنلاین
    • فن تدریس
    • آموزش راهبردی
    • عضویت الماسی
  • آموزش رایگان
    • هنر انتخاب
    • کتاب‌های ما
    • عکاسی و فیلم‌سازی با موبایل
    • سینمای جوان، از دیروز تا فردا
  • بلاگ
    • دمو
    • الماسی
    • تی وی توس
    • شرح احوال
    • مقاله – یادداشت
    • کانون تحلیل‌گران سینما
  • خوبه بدونید
    • درباره ما
    • تماس با ما
    • مدیر مسئول
    • مجید سیف‌العلمایی
    • مدرسان
    • قوانین و مقررات
    • سیاست حریم خصوصی
ورود / عضویت
آخرین اطلاعیه ها
لطفا برای نمایش اطلاعیه ها وارد شوید
0

وبلاگ

SAYF.IR > بلاگ > توسعه، معرفی و تحلیل هنر > آنجلینا جولی: بازی “چوپان مهربان” فقط یک تجربه بازیگری بود

آنجلینا جولی: بازی “چوپان مهربان” فقط یک تجربه بازیگری بود

1 بهمن 1385
ارسال شده توسط آگاه فیلم
توسعه، معرفی و تحلیل هنر، شرح احوال، گفت‌وشنود - مصاحبه

آنجلینا جولی :
بازی “چوپان مهربان” فقط یک تجربه بازیگری بود

آنجلینا جولی

این‌بار “آنجلینا جولی” نقشی بسیار متفاوت را در فیلم “چوپان مهربان” به عهده می‌گیرد، نقشی که از هنرپیشه‌ای مانند او که برنده‌ی جوایز آکادمی و بازیگر نقش‌های جذاب‌تر است کم‌تر می‌شود انتظار داشت. در این فیلم، به کارگردانی “رابرت دنیرو”، “جولی” نقش یک همسر بسیار تابع یکی از نماینده‌های CIA را بازی می‌کند؛ زنی که باید برای نجات خانواده‌اش جلوی زبانش را نگه دارد و در مقابل همه‌چیز سکوت کند. به این مناسبت گفت‌وگویی با او انجام داده‌ایم که خواندنی است:

فرزانه قنبری – مترجم

* شخصیت “کلور” در این فیلم، یک مادر محافظه‌کار و سرسپرده است. چه‌طور نقش مادری که در زندگی واقعی‌تان دارید به ایفای نقش‌تان کمک کرد؟

در واقع این تنها چیزی است که من را به این شخصیت ربط می‌دهد. به اضافه‌ی مسائل دیگری در زندگی او  که من تاکنون تجربه نکردم. او خانواده‌اش را بر اثر اقدامات CIA از دست داده است و اکنون نگران شوهرش است، همین‌طور عشق و تعهدی که نسبت به پسرش دارد و نگرانی او درباره‌ی این‌که ممکن است پسرش درگیر این مسائل یا قربانی این مسائل شود و در پس همه‌ی این‌ها سکوتی که برای او تبدیل به یک حقیقت شده بود، حقیقتی که هر لحظه آن‌را احساس می‌کرد. در واقع پشت چهر‌ه‌ی این شخصیت یک درگیری شخصی به چشم می‌خورد.

* آیا شما هم در چنین موقعیتی می‌توانید بنشینید و نظاره‌گر همه‌ی این حوادث باشید که چه‌طور روی خانواده‌تان تاثیر می‌گذارد؟

خوب، نه. بازی در این فیلم برای من فقط یک تجربه‌‌ی بازیگری بود. اصلا نمی‌شود مقایسه کرد چون ما الان در دنیایی متفاوت زندگی می‌کنیم، در دنیایی که زن‌ها از حقوق بیشتری برخوردارند؛ آن‌ها می‌توانند حرفشان را بزنند، نظر بدهند، و در زندگی خانوادگی‌شان هم نقشی خیلی بیشتر از یک زن سنتی قدیمی بازی می‌کنند. “کلور” مجبور بود نوع ویژه‌ای از خونسردی، خودداری و نجابت و سرسپردگی را در آن زندگی احمال کند و قربانی شود و در آن زمان معمولا نجات از چنین شرایطی برای یک زن غیر ممکن بود. خوب البته در دنیایی که من زندگی می‌کنم به این صورت نخواهد بود.

* آیا برایتان مشکل نبود که نقش همسری را بازی کنید که روابط عاشقانه‌ای با همسرش ندارد و از نظر او رد شده است؟

نه، برای من نسبت به این‌که بخواهم یک نقش معمول‌تر را بازی کنم ساده‌تر بود. بازی در نقش “کلور” نسبت به این‌که در نقش کسی بازی کنم که نزدیک‌ترین کس او دائم‌الخمر است به مراتب ساده‌تر بود. همین‌طور نوع ارتباط او با همسرش که من هیچ‌وقت تجربه نکرده‌ام. خوب همسران من همیشه هنرپیشه و هنرمند بوده‌اند و از نوع آدم‌های پرهیجان و پرصحبت. در عوض همسر “کلور” زیاد با او حرف نمی‌زد و با او همراه نبود. و همیشه نوعی ضعف، شکست و نگرانی همیشه همراه او بود؛ و به خاطر همین متفاوت بودن دوست داشتم بازی آن‌را تجربه کنم و اصلا برایم سخت نبود.

* شما همیشه بازی شخصیت‌های جذاب‌تر و قوی را قبول می‌کردید چه چیزی در “کلور”، شما را برای ایفای نقش او جذب کرد؟

شخصیت این زن را در پایان فیلم به همان اندازه قوی دیدم که هر زن دیگری در هر زمانی می‌تواند باشد. البته من دوست داشتم خیلی مسائل دیگر هم در مورد او در فیلم مطرح می‌شد چون شخصیت او ممکن است کمی چاپلوس به‌نظر بیاید در صورتی که چنین نیست. در واقع او خیلی آسیب‌پذیر شده است و به‌عنوان یک زن در مبارزه‌ای درونی که برای حفظ زندگی در نهاد او بود مسائلی نهفته شده است که با کمی فکر می‌توانم آن‌ها را در تکه‌های گم‌شده‌ی زندگی خودم هم پیدا کنم. او تنها کسی است که در زندگی‌اش از همه بیشتر صدمه دیده، تنها مانده و سکوت کرده. افراد زیادی اطرافش هستند که آن‌ها را قبول کرده است و دست آخر در مقابل این‌همه بیچارگی فریاد می‌کشد که من آن حس را می‌توانم در زندگی‌ام  پیدا کنم. اگر شخصی در زندگی‌ام باشد که  نتوانم تحملش کنم و یا به وسیله‌ی دروغ و نیرنگ و رازهای سر به مهر احاطه شده باشم آن‌گاه از شدت ناراحتی شروع به نوشیدن مشروب خواهم کرد.

* از این‌که در فیلم، نقش نسبتا مسن‌تری را بازی می‌کنید چه احساسی داشتید؟ آیا این شما را ناراحت نکرد؟

خوب مادر من هم یک زن مسن بسیار دوست ‌داشتنی است و من هیچ‌کس را مانند او دوست ندارم و مسن بودن او باعث نمی‌شود که من از او بدم بیاید. من آثار سالخوردگی روی چهره را خیلی دوست دارم، احترام خاصی را در فرد ایجاد می‌کند. البته، خوب، در این حرفه این برای خانم‌ها زیاد مطبوع نیست. اما من این‌طور فکر نمی‌کنم و مهم نیست که کسانی هم که دارند فیلم را می‌بینند چه نظری داشته باشند چون من خودم مایل بودم این نقش را داشته باشم و احساس کردم وقتی نقش پیرتر را بازی می‌کنم یک حس آرامش‌دهنده و تسلی‌دهنده در وجود من ظاهر می‌شود.

* آیا شما فکر می‌کنید خودفریبی در برقراری روابط، یک امر ضروری است؟

اگر منظورتان در زندگی خودم باشد خوب، البته، نه. من آن‌را کاملا تکذیب می‌کنم. اصلا دوست ندارم زندگی‌ام را در این‌که تظاهر به این که شخص دیگری هستم بگذرانم و طبیعتا طرف مقابل من هم نباید چنین ویژگی‌ای داشته باشد چون مدت‌های طولانی می‌خواهیم در کنار هم زندگی کنیم. تنها چیزی که انسان را خوشحال نگه می‌دارد این است که در هر لحظه از زندگی احساس کنی که خودت هستی و استعدادها و احساسات خودت هستند که در طرز رفتار تو دخیل هستند.

* آیا فلسفه‌ها‌ی عملی اجتماعی‌تان در گرفتن نقش در فیلم‌ها تاثیر می‌گذارد؟

نه. من این مسائل را این‌قدر جدی نمی‌گیرم و به جنبه‌ی تفریح بیشتر اهمیت می‌دهم. خیلی وقت‌ها فیلم‌هایی را با بچه‌ها می‌نشینیم نگاه می‌کنیم چون آن‌ها خوششان می‌آید. تماشای فیلم قسمتی از کارهای روزانه‌ی ما شده است. و البته من یک سیاستمدار یا فلسفه‌دان نیستم و فقط یک بازیگرم. اما فیلم‌هایی هم هستند که من آن‌ها را ترجیح می‌دهم مثل “قلب بزرگ” و داستان “ماریان پیرل”. 

* شما در دنیایی زندگی می‌کنید که حقیقتا نمی‌دانید چه کسی راست می‌گوید و چه کسی  دروغ. و شما هم به‌عنوان یک شخص معروف چه‌طور خود را از شر جاسوس‌ها در زندگی خصوصی‌تان نجات می‌دهید؟

به هر حال من کار خودم را انجام می‌دهم و اجازه نمی‌دهم که باعث شود من از زندگی خودم لذت نبرم. برای تعطیلات یا جایی که می‌خواهم بروم با احتیاط نقشه می‌کشم. زندگی خصوصی که با بچه‌هایم دارم بسیار زیبا است و نمی‌گذارم به سادگی مسئله‌ای روی آن تاثیر بگذارد. فکر می‌کنم تنها چیزی که کمی برایم سخت است زمانی است که می‌خواهم به “دیزنی‌لند” یا جایی بروم که نمی‌توانم بچه‌ها را با خودم ببرم و خیلی‌ها درخواست می‌کنند که بچه‌ها پیش آن‌ها بمانند. گول زدن و فریب دادن آن‌ها برای ماندن پیش کس دیگر برایم سخت است.

* چه‌طور همه‌ی این مسائل را سازماندهی می‌کنید؟

برنامه‌ریزی من در زندگی‌ام خیلی دقیق است و در خیلی مسائل وسواس و نگرانی زیادی به خرج می‌دهم. من انسان خوشبختی هستم چون همه‌ی جنبه‌های زندگی‌ام را دوست دارم. فعالیت و کار کردن را و همین‌طور بودن با بچه‌ها و “برد پیت” را. خوب این زندگی‌ای است که خودم انتخاب کردم و الان هم دوست دارم تعداد بی‌شماری بچه داشته باشم و پهلوی آن‌ها باشم.

* آیا باز هم دوست دارید با “برد پیت” کار کنید؟

پس چه کسی از بچه‌ها نگه‌داری کند!

* شنیده‌ام کار شما در “کامبودیا” خیلی برای‌تان مهم است. آیا طرح‌های انسان‌دوستانه‌ی دیگری هم وجود دارد که بخواهید راه‌اندازی کنید؟

بله، البته نقشه‌های بیشتری در ذهن دارم. من تا جایی که بتوانم به کارم برای کمک به آواره‌ها ادامه خواهم داد. چون به‌نظر من خیلی مهم است و تنها کاری است که با انجام آن قلبم آرام می‌گیرد. “کامبودیا”در طول این سال‌ها خیلی تغییر کرده است. نام آن در حال حاضر “دهکده‌ی میلنیوم” است که من و “برد” آن را ساپورت می‌کنیم. جای بسیار بزرگی است، حدود ۱۴۸۰۰۰ جریب زمین که در حفاظ جنگل قرار دارد. پروژه‌ی بزرگی که برای خود من هم شگفت‌انگیز است. و همین‌طور مسائل دیگر انسان‌دوستانه که من و “برد پیت” درگیر آن هستیم. مثلا کاری که “برد” در “نیوزلند” شروع کرده است و من سعی می‌کنم همیشه روی چنین کارهایی متمرکز باقی بمانم همان‌طور که از اول خوب شروع کردم. در حال حاضر هم قصد دارم روی کودکان ایدزی کار کنم و تلاش کنم تا بتوانم کاری کنم که قانون‌هایی برای کمک به آن‌ها از طرف دولت وضع بشود. احساس می‌کنم هیچ‌کس به فکر آن‌ها نیست و من گروهی از افراد را برای کمک به آن‌ها استخدام کرده‌ام.

* به نظر شما آیا فیلم‌ها قدرت تغییر چیزی را دارند؟

بله می‌توانند، اما نمی‌شود فقط به فیلم و پیام‌های آن تکیه کرد.

* شایعه‌هایی وجود دارد که “فرانک میلر” از شما برای فیلم “شهر گناه ۲” (Sin City 2) دعوت کرده است. آیا صحت دارد؟

بله، ما راجع به آن صحبت کرده‌ایم. در حال حاضر که هنوز شروع به ساخت نشده است. اما کمدی آن را قبلا خوانده‌ام. فیلم جالبی خواهد شد. زمانی صحبت آن شد که من باردار بودم. اما به دلایلی هنوز فیلم‌برداری شروع نشده است. فکر می‌کنم بعد از این نقش‌ جدی و مادرانه، بازی در یک فیلم کمدی هم جالب باشد. مخصوصا با کارگردانی “میلر”. در حال حاضر هیچ نظری ندارم، این که کی شروع می‌شود و اگر شروع بشود من وقت خواهم داشت یا نه. مطمئنا راجع به آن بعدا صحبت خواهیم کرد.

تاریخ ارسال: ۱ بهمن ۱۳۸۵



آنجلینا جولی ویت (به انگلیسی: Angelina Jolie Voight)
زادهٔ ۴ ژوئن ۱۹۷۵ (چهارشنبه ۱۴ خرداد ۱۳۵۴)
بازیگر و مدل آمریکایی و “سفیر حسن نیت” سازمان ملل متحد در امور پناهندگان است.
او بارها و بارها توسط مجله‌ها و مراسم‌های مختلف به عنوان زیباترین، سکسی‌ترین و بهترین مادر بازیگر و … انتخاب شده است.
هم‌چنین او توانسته سه بار جایزه گلدن گلوب، دو بار جایزه اتحادیه بازیگران سینما و یک بار جایزه اسکار را تصاحب کند.
برچسب ها: 1385اسکاربازیگربازیگریتجربهجایزهجایزه اسکاررابرت دنیروزندگیسینماسینمای جهانشخصیتفرزانه قنبریفلسفهفیلم
درباره آگاه فیلم

شبکه آمورش مجازی سینما

نوشته‌های بیشتر از آگاه فیلم
قبلی از نفس افتاده / به تصویر کشیدن انتهای دنیا pour-representer-la-fin-du-monde
بعدی پیتر کونیگ : مدل‌های ۳ بعدی

پست‌های مرتبط

اصول تدوین فیلم - معرفی دوره

7 مرداد 1404

صدا، تصویر، حرکت

مجید
ادامه مطلب
حرفه، فیلم نامه نویسی

6 مرداد 1404

پروتاگونیست Protagonist

مجید
ادامه مطلب
آلفرد هیچکاک، کاشف سینما (لایو)

5 مرداد 1404

معرفی “آلفرد هیچکاک، کاشف سینما” (لایو)

مجید
ادامه مطلب
فردی همه فن حریف در آموزش

4 مرداد 1404

اتمسفر در سینما

مجید
ادامه مطلب
مربی و مشاور موثر شو

3 مرداد 1404

روش تدریس به شیوه ارسطویی

مجید
ادامه مطلب

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.

جستجو برای:
آخرین نوشته‌ها
  • صدا، تصویر، حرکت 7 مرداد 1404
  • پروتاگونیست Protagonist 6 مرداد 1404
  • معرفی “آلفرد هیچکاک، کاشف سینما” (لایو) 5 مرداد 1404
  • اتمسفر در سینما 4 مرداد 1404
  • روش تدریس به شیوه ارسطویی 3 مرداد 1404
دسته‌ها
تمرین کن!

logo-samandehi

توجه:

برای استفاده از محتوای آموزشی، لازم است با هویت واقعی ثبت نام انجام دهید. این برنامه‌های آموزشی فقط برای استفاده شخصی شماست. هر گونه انتشار محتوای این برنامه، پیگرد قانونی دارد.

تمامی حقوق معنوی و مادی "سیف دات آی آر" ("مربی و مشاور فیلم‌سازی") متعلق به "مجید سیف العلمایی" بوده که طبق قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت می‌نماید. ©1403
ورود
استفاده از موبایل
استفاده از آدرس ایمیل
آیا هنوز عضو نیستید؟ اکنون عضو شوید
بازنشانی رمز عبور
استفاده از موبایل
استفاده از آدرس ایمیل
عضویت
قبلا عضو شدید؟ اکنون وارد شوید
بروزرسانی 1 بهمن 1385

آنجلینا جولی: بازی “چوپان مهربان” فقط یک تجربه بازیگری بود

در کنارتان هستیم.

با ما تماس بگیرید.

سوالی دارید؟

کارشناسان ما آماده پاسخگویی به شما هستند.

پشتیبانی آنلاین

کارشناسان ما آماده پاسخگویی به شما هستند.

هنر اگر چه نان نمی‌شود، اما شراب زندگی است.

اطلاعات تماس

با یک کلیک در کنارتان هستیم.
آدرس مرکز

ایران، خراسان رضوی، مشهد

تلفن تماس

تلفن تماس

ارسال پیامک

ارسال پیامک

پست الکترونیکی

پست الکترونیکی

[gravityform id="2" title="false" description="false" ajax="false"]
::: درخواست خود را به‌صورت کامل برای ما ارسال نمایید تا آن را بررسی کنیم :::