نور اصلی
عکاسی را با هم بیاموزیم
آموزش نورپردازی در عکاسی پرتره
نور اصلی
Home lighting
عکاسان موفق معمولا از یک منبع نور برای نورپردازی استفاده میکردند. چون به هر حال ما روی زمین زندگی میکنیم و از گذشته تا کنون یک منبع نور بهنام خورشید داریم و خواهیم داشت. در طول قرنهای متمادی انسانها را با این موضوع راضی کرده بودند که فقط خورشید را بهعنوان منبع نورشان در عکاسی قبول داشته باشند. همان منبع نوری که بهواسطهی آن، اجسام را میدیدند و این تنها دلیل عقلانی برای این پرترهنگاریها بود؛ یک منبع و یک جهت نور.
این موضوع الان هم صحت دارد، اما این به این معنی نیست که شما نمیتوانید نورهایی را از بقیهی منابع نوری برای پرترهنگاریهای خود استفاده کنید (نکته اینجاست که در جای دادن این نورها باید نهایت سعی را بهکار برد)، بلکه آنرا اینگونه میتوانیم تعبیر کنیم که عکسهای مورد پسند ما و بقیه، زمانی بهوجود میآیند که نور اصلی در نورپردازی فقط از یک جهت ظاهر شود. برای همین است که در تشریح عکسهایی که سایههای چندتایی و نامطبوعی از بینی را در خود دارند، قبل از هر دلیل زیباشناسی باید به نحوهی استفادهی اشتباه از نور توجه کرد.
بنابراین به جرات میتوان گفت که، وجود نور، فاکتور تعیین کنندهای در نشان دادن فرم شی مورد نظر در عکس است.
کیفیت نور بر اساس منبع آن سنجیده میشود. بهعبارت سادهتر یک منبع نور کوچک، باریکههای نور تندتر و غلیظتری را میتاباید که منجر به تولید سایههای تند و عمیق در موضوع میشود. و برعکس، یک منبع نور بزرگتر یا وسیعتر، اشعههای نور بازتری را خواهد داشت که منجر به ایجاد سایههایی میشود که نسبت به حالت قبلی تیرگی کمتری دارند.
میزان موثر بودن نور موجود نه تنها بهاندازهی آن، بلکه به فاصلهی آن از موضوع هم بستگی دارد. بههمین دلیل است که اگر جای منبع نور، کوچکترین تغییری کند در عکس تغییرات بزرگی رخ خواهد داد، مثلا ممکن است سایهها تندتر یا نرمتر شوند.
برای مثال خورشید، یک منبع نور بسیار بزرگ است و بسیار دورتر از آن است که بتواند سایههایی بسیار تند ایجاد کند.
کیفیت نور، حتی در بروز صفت و یا کاراکتر سوژه نقش اساسی دارد، پس در فرم هم تاثیر میگذارد. به اینگونه که وقتی نور به سطحی برخورد میکند، در واقع سه منطقهی مجزا را بهوجود میآورد. در نگاه علمیتر همین سه منطقه هستند که فرم را بهوجود میآورند.
ابتدا “هایلایت آینهای”، که پرنورترین بخش هر تصویر است. چون زمانی ساخته میشود که نور مستقیما به لنز بازتاب میکند. هایلایت آینهای را در بیشتر اوقات در قسمت نورگیرتر که همان چشمها هستند میبینید، البته اگر در این حالت بیشتر در اجزای صورت دقت کنید، این نور را در پیشانی، گونهها، چانه و مخصوصا نوک بینی هم خواهید دید. وجود این ناحیه و موقعیت این مکانهای هایلایت یا پرنورتر، نتایج زاویهی تابش نور است.
اما بخش دوم زمانی بهوجود میآید که نور از مناطق “هایلایتهای آینهای” بهسوی سایهها گسترده میشود، که منجر به نمود پیدا کردن رنگ و فرم میگردد. این درواقع، همان بخش اصلی و آشکارکنندهی جزئیات هر عکس است که اصطلاحا به آن میگوییم “هایلایت پخششده”. چون تاثیر نور بهصورت یک نور پخش شده (دیفیوز) است و بهدلیل اینکه سایههای تند ایجاد نمیکند بیشتر نمایانگر جزئیات تصویر است. بهعبارتی میتوان گفت: نور در این ناحیه مستقیما به لنز دوربین برخورد نمیکند.
بخش سوم زمانی است که سرانجام نور به قسمتهای سایه میرسد. این بخش از عکس را بخش “متحول” مینامیم. وقتیکه این بخش محدود باشد (زمانیکه شاهد یک انتقال سریع از “هایلایت پخش شده” بهسوی سایه یا قسمت “متحول” هستیم) نورپردازی “شدید” نام دارد. و زمانیکه بخش “متحول” وسیعتر باشد، نورپردازی “سافت” نام دارد. همانطور که در بالا گفتیم این موقعیت منبع نور نسبت به موضوع است که وسیع بودن و یا کم بود سطح بخش “متحول” را تعیین میکند.
“کنتراست”، میزان تضاد بین روشنترین و تاریکترین بخش در یک عکس است که در بیشتر موارد مستقیما به فرم و یا همان ترکیب عکس برمیگردد.
بار دیگر به خورشید و آسمان بیندیشید. در یک روز صاف و آفتابی نور خورشید بهگونهای مستقیم و بدون مانع به ما میتابد، در این حالت، سایهها عمیق، تند، خالص و بینقص، و هایلایتها بسیار روشن و حتی شاید نگاه کردن به آن سخت باشد. عکسهایی که زیر چنین نوری گرفته شوند، تفاوت بین قسمتهای تیره و روشن آن بسیار فاحش خواهد بود یا بهعبارتی کنتراست آن زیاد خواهد بود. گاهی اوقات این کنتراست آنقدر زیاد است که اکسپوز فیلم بهگونهای که همهی سایهها و روشنها نمایان باشند غیرممکن است.
اما یک روزی که اندکی ابری است را در نظر بگیرید، زمانیکه نور خورشید از میان ابرها بهصورت پخش شده نمایان میشود. نشانها هنوز هم مشخص هستند، اما نه مانند حالت قبل آنقدر تند، بلکه کمی نرمتر، یعنی قسمت تاریک و روشن کمی کمتر مجزا هستند. در این نوع نور همانطور که از کنتراست کم میشود، بافت و فرم موضوع هم بهتر پدیدار میشود.شخصی که در چنین نوری عکاسی شده است، حتی در وسط روز، زیر نور خورشید هم چنین سایههای وحشتناکی را نخواهد داشت چون هوا ابری است و نور پخششده است. بنابراین اگر میخواهید در هوای بیرون، کار عکاسی کنید، این همان نوع هوایی است که نیاز دارید. (شکل ۱)
حال بیایید یک روز کاملا ابری را فرض کنید – نه اینکه آسمان ابری یا طوفانی باشد بلکه پوششی از ابرهای سفید، آسمان را پوشانده باشد که حتی دایرهی مشخصی از خورشید هم پدیدار نباشد. وقتیکه این اتفاق بیفتد، عملکرد آسمان، نور را بهگونهای درخواهد آورد که کنتراست کمی ایجاد شود و این چنین نوری برای پرتودهی مسطح و تراز مناسب است. این نور، خود را اطراف همهجای موضوع پوشش خواهد داد و باعث خواهد شد که اجزای موضوع، از هر طرف هموار بهنظر برسند. در چنین حالتی ما کنتراست را از دست میدهیم، به همین دلیل است که نور، موضوع را بسیار بیشکل میکند و نه تنها جزئیات کوچک، بلکه جزئیات بزرگتر را هم ثبت نخواهد کرد و ما یک بافت بسیار نرم را در عکس حس میکنیم.
اگر چه من این مثالها را برای خورشید بهکار گرفتم، اما عین همین قواعد را میتوان برای نورهای موجود در استودیو هم بهکار برد. در استودیوها هم نور برای عکاسی با نور خورشید رقابت میکند. منابع نور دور یا کوچک (یا آنهایی که از موضوع دور هستند)، هایلایتهای نرمی تولید میکنند و سایهها را باز میکنند. بنابراین در نورپردازی، نور منبع یا منابعتان است که اساس هایلایتها و سایهها را تعیین میکند. پس در بهبود آن بکوشید. (شکل ۱)
تاریخ ارسال: ۷ شهریور ۱۳۸۶
بازدیدها: ۰
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.