عکاسی را با هم بیاموزیم (۲)
آموزش نورپردازی در عکاسی پرتره
طبیعت نور
فیزیک نور
Optics

برای این‌که بتوان به‌طور موثر از نور در عکاسی استفاده کرد باید خصوصیات و ویژگی‌های آن‌را به‌طور کامل شناخت. نور به‌عنوان یکی از ابزار کار در عکاسی کاملا بر قوانین فیزیک استوار است. بنابراین زمانی‌که شما خواص آن‌را بدانید، قطعا می‌توانید استفاده‌ای موثرتری از آن داشته باشید.  

تاکید من هم فقط بر همین مسئله است و فکر می‌کنم، غیر از قوانین فیزیک، هیچ قانون دیگری برای عکاسی خوب وجود ندارد. و این امری است مطلق.

طیف الکترو مغناطیسی

نور توسط امواج سیر می‌کند. و تفاوت بین این طول موج‌ها است که فیلم، تراشه‌های دیجیتال، و چشمان‌مان می‌توانند، به‌عنوان مثال، رنگ‌ها را درک کنند.

طیف الکترومغناطیسی واژه‌ای است که برای یک ناحیه‌ی کامل از این موج‌ها به‌کار می‌رود، از کوتاه‌ترین اشعه‌ی فرابنفش تا بلندترین اشعه‌ی مادون قرمز. طیف رنگ‌هایی که مشاهده می‌شوند، اشعه‌های نوری‌ای هم که بین این دو قرار می‌گیرند، طول موج‌های نوری هستند که برای عکاسی بسیار مهم‌اند. مابین این دو طیف همه‌‌ی رنگ‌های نوری که قابل مشاهده هستند قرار دارند: قرمز، نارنجی، زرد، سبز، آبی، نیلی و بنفش. شما توسط یک منشور یا زمانی‌که به یک رنگین کمان نگاه می‌کنید، می‌توانید تمام این رنگ‌ها را ببینید.

در واقع تفاوت بین همین طول‌موج‌ها است که باعث می‌شود موضوعات رنگ داشته باشند. برای مثال یک سیب برای این قرمز است که از بین نورهای مرئی، سبز و آبی را جذب می‌کند و آن‌‌را اصولا به‌صورت طول‌موج‌های قرمز بازتاب می‌دهد. به همین صورت، موضوعی که ما در همان تن رنگی که به‌نظر می‌رسد مشاهده می‌کنیم، به خاطر این است که نور را کاملا بازتاب می‌کند (قسمت اعظم نوری که به موضوع برخورد کرده، به دوربین یا چشمان ‌ما باز می‌گردد)، به‌خاطر همین وقتی یک موضوعی را مشاهده می‌کنیم که سیاه است، بیشتر نور به‌جای این‌که بازتاب شود، جذب می‌شود. و زمانی‌که از نوری که از یک سرچشمه (می‌خواهد خورشید باشد یا چراغ برق) مقدارهایی مساوی از هر طول موج در هر رنگی وجود داشته باشد، ما نور را به‌صورت سفید مشاهده خواهیم کرد.

اما اگر مقدارهایی نامساوی از طول موج‌های مختلف در نور وجود داشته باشد، نور ممکن است گرمتر (بیشتر زرد یا قرمز) یا سردتر (آبی) باشد. این یعنی این‌که بر طبق قوانین نور، این‌جا ممکن است مقدار کمتر یا بیشتری از یک رنگ نور برای بازتاب شدن از موضوع در دسترس باشد. در نتیجه موضوعات ممکن است در رنگ‌های سرد و یا گرم ظاهر شوند. چشمان ما نقش قابل توجهی در این تطبیق ایفا می‌کنند (مطمئنا نور سفیدی که در اوراق این کتاب مشاهده می‌کنید، زمانی‌که شما آن‌را زیر نور خورشید در وسط روز درحیاط‌تان مطالعه کنید، سفیدتر به‌نظر می‌رسد)، اما دوربین ما ضرورتا این‌قدرها پیچیده نیست.

همان‌طور که در بالا اشاره شد زاویه‌ی تابش، زاویه‌ای است که در اثر برخورد اشعه‌ی نور به سطح به‌وجود بیاید و بعد از آن هم بازتاب می‌شود، و این امری است قابل پیش بینی. بنابراین این‌جا یک قانون به وجود می‌آید، و آن این است که زاویه‌ی تابش (زاویه‌ای که نور با آن به سطح موضوع برخورد می‌کند) همیشه با زاویه‌ی بازتابش (زاویه‌ای که همان نور از همان سطح بازتابیده می‌شود) برابر است. فرض کنید شما دارید نوری را از سمت چپ یک آینه با زاویه‌ی ۸۵  درجه می‌تابانید. زاویه‌ی تابش، در این حالت برابر با ۸۵ درجه است و شما برای درک آن نور باید در سمت راست آینه، آن‌هم در زاویه‌ی ۸۵ درجه قرار داشته باشید. (شکل ۱)

با وجود یک آینه و دیگر ابزاری که سطح براق دارند (مانند چشم افراد)، سطح بافتی یک ‌شکل دارد، بنابراین نور بازتاب شده هیچ‌گونه کج‌شکلی پیدا نمی‌کند. البته در سطوحی که کمتر صیقلی هستند، دسته‌های نور باز هم از قوانین فیزیک پیروی می‌کنند و نور بازتاب در راستای زاویه‌ی تابش خواهد بود. (شکل ۲)

اما به دلیل این‌که هر بخش کوچکی از این سطح به‌طور مجزا اشعه را به‌سویی منعکس می‌کند، شما نمی‌توانید بازتابی یکنواخت از نور را داشته باشید، بلکه یک اثر دیفیوز (پخش کننده) نور خواهد بود که بیشتر بافت و رنگ سطح را مشخص می‌کند.

دانستن این موضوع در پرتره‌نگاری بسیار مهم است. تمام قواعد نورپردازی پرتره، مناطقی که پررنگ‌تر هستند و یا مناطق سایه در عکس بسته به جایی است که شما نور را اسکان داده‌اید. هر نوری که شما در قصه‌ی نورپردازی‌تان استفاده می‌کنید، دارای یک زاویه‌ی تابش و به همراه آن یک زاویه‌ی بازتابش است.

خواص نور

دمای رنگ:

فیلم و ابزار دیجیتال، رنگ را بر پایه‌ی مقیاسی که در سال ۱۸۰۰ توسط فردی به نام “بارون کلوین” به‌وجود آمد، تفسیر می‌کنند. اگر بخواهیم کشف او را به‌طور مختصر توضیح دهیم این است که: وقتی یک میله از آهن خالص، از دمایی کمی زیر ۲۷۰ – درجه‌ی سانتیگراد (۰ درجه‌ی کلوین) شروع به داغ شدن کند، نور را در رنگ‌هایی که در حکم رنگ‌های جهان اطراف ما هستند، منتشر می‌کند. دمایی که در آن دما، میله نور را پخش می‌کند، که برای نور طبیعی و مصنوعی قابل توصیف است، برای توضیح رنگ آن نور استفاده می‌شود، و این همان دمای رنگ آن نور است.

برای مثال، زمانی‌که میله‌ی آهنی تا ۶۰۰۰ درجه‌ی کلوین داغ ‌شود، گرمای نوری معادل با گرمای نور خورشید در وسط یک روز تابستانی تولید می‌کند.

همه‌ی فیلم‌های رنگی “دی‌لایت” هستند؛ یعنی از نظر شیمیایی، برای حفظ بالانس رنگ، زمانی‌که عکاسی صورت می‌گیرد، از نور همین دمای رنگ استفاده می‌شود (بعضی از این فیلم‌های به اصطلاح دی‌لایت دمای رنگ‌شان برای ۵۵۰۰ کلوین بالانس شده است. در حالی‌که در این حالت، رنگی بسیار گرمتر تولید خواهد شد که بیشتر مورد رضایت چشمان ما خواهد بود). البته به یاد داشته باشید که دمای رنگ نور، با توجه به شرایط جوی و دوره‌های نوری مختلف نوسان‌هایی خواهد داشت.

زمانی‌که میله‌ی آهنی را تا ۳۴۰۰ درجه‌ی کلوین حرارت دهیم، نوری مساوی با نور سفید افروزه‌ی تنگستنی در لامپ‌ها تولید می‌کند. نور تنگستن کمی نارنجی‌تر از دی‌لایت است، بنابراین فیلم‌های “تنگستن” در واقع، برای خنثی کردن این رنگ، زمانی‌که زیر نور این دما عکاسی می‌شود، ساخته شده‌اند.

در استودیوها که با “استراب” و “فلاش‌های الکترونی” کار می‌کنند، این تفاوت در دمای رنگ‌ها مشکلی به‌وجود نمی‌آورد؛ چون نورهای متفاوت، غلظت نور دمای رنگ غیر متفاوت را منتشر خواهند کرد.

مثال بزرگ‌تر همین مورد را می‌توان در مورد نورهای تابان در استودیوها گفت، اگرچه آن‌ها ممکن است بازده‌شان کمی قرمزتر باشد، اما هر چه بگذرد، تاثیرشان کمتر می‌شود و قبل از این‌که گسیخته شوند به‌طرف رنگ‌های سرد می‌روند.

با توجه به علم عکاسی این‌جا می‌توانیم چند نکته را بگوییم؛

از همه مهم‌تر این‌که، خنثی‌ترین و نرمال‌ترین نتایج عکاسی‌تان زمانی به‌دست می‌آید که شما فیلمی را استفاده کنید که با نوری که بر فضای عکاسی حاکم است تطابق داشته باشد. دوم این‌که شما می‌توانید با استفاده از نور درست و فیلم درست، نور ظاهر شده در عکس‌تان را کنترل کنید، و بدان وسیله تصویر نهایی‌تان را تغییر دهید. و اگر از فیلم اشتباه استفاده کرده باشید، می‌توانید با فیلترهای مخصوص این اشتباه را جبران کنید.

استفاده از فیلم “دی‌لایت” در عکس‌برداری در نور سفید باعث می‌شود تصویر نهایی را هاله‌ای از رنگ نارنجی بپوشاند، چون نور قرمزتر از آن است که فیلم بر اساس آن ساخته شده است. و استفاده از فیلم “تنگستن” در زیر نور روز باعث می‌شود هاله‌ای آبی‌رنگ بر فضای عکس حاکم شود؛ چون فیلم برای نورهای قرمزرنگ ساخته شده است و نمی‌تواند دمای رنگ “دی‌لایت” را به این نوع فیلم ارتباط دهد.       

مترجم: فرزانه قنبری
تاریخ ارسال: ۳۰ مرداد ۱۳۸۶
5/5

مطالب مرتبط:

تی وی توس
شهاب ملت خواه

منو شهاب و طرقبه

منو شهاب و طرقبه منو شهاب و طرقبه1394.02.23 به روایت مجید سیف العلمایی “مربی و مشاور فیلم‌نامه‌نویسی و فیلم‌سازی” از “سیف دات آی آر” (دانشنامۀ

ادامه مطلب »
تی وی توس
مجید سیف‌العلمایی

فروش محصولات هنری

فروش محصولات هنری “فروش محصولات هنری“05:09به روایت مجید سیف‌العلماییمربی و مشاور فیلم‌نامه‌نویسی و فیلم‌سازیاز سیف دات آی آرمهارت آموزی سینما روی خط(دانشنامۀ آنلاین مطالعات سینمایی)رکورد:

ادامه مطلب »
تی وی توس
مجید سیف‌العلمایی

در انتظار قاسم

در انتظار قاسمگزارشی کوتاه در صبح جمعه 24 شهریور 1402 در گلستان به وقت انتظار استاد قاسم گلمکانی که بیاید تا برای تهیه فیلم مستند

ادامه مطلب »
تی وی توس
مجید سیف‌العلمایی

فعالان هنری، بهترست بدانید!

فعالان هنری، بهترست بدانید! “فعالان هنری، بهترست بدانید!“مدت: 11:59به روایت مجید سیف‌العلماییمربی و مشاور فیلم‌نامه‌نویسی و فیلم‌سازیاز سیف دات آی آرمهارت آموزی سینما روی خط(دانشنامۀ

ادامه مطلب »