علیرضا حیدری: سینما، نقد و مطبوعات
از محبت آقای حیدری ممنونم که در مصاحبه شرکت نمودند.
زهرا قاسم پور
* مختصری راجع به فعالیت های هنری و مطبوعاتی خود بیان بفرمایید.
نمی دانم از کجا شروع شد، ولی از همان دوران دانشجویی، نشست و برخاست با بر و بچه های حوزه هنری مشهد و تهران، شرکت در جلسات نقد و شعر و داستان و سرانجام آن، گستاخی و قلم به دست گرفتن بود.
یادم می آید اولین نقدی که نوشتم به فیلم ” هامون ” بود. البته بیش از آنکه به وجه سینمایی آن توجه داشته باشم به عنوان دانشجوی ادبیات، حال و هوای ادبی- فلسفی فیلم مرا جذب کرد که اتفاقاً پلی شد برای هل دادن من به حوزه سینما. بعد از آن نوشتن داستان و بالاخره مقاله های تحلیلی و تحقیقی در روزنامه ها و نشریات مختلف بخت ما را به کار مطبوعاتی پیوند زد و آخر و عاقبتش شد روزنامه خراسان، که به قول حضرت حافظ ” سالها پیروی مذهب رندان کردم ” .
* آیا مطبوعات کشور، هنر سینما را خوب پوشش میدهند؟ و آیا در زمینهی اطلاعرسانی و بیان آن موفق بوده اند؟
پاسخ به این سؤال بدون تقسیم بندی مطبوعات چندان درست نیست. چرا که مطبوعات می تواند شامل روزنامه ها، هفته نامه ها و بیشتر ماهنامه ها باشد. حتی نشریات تخصصی سینما را هم شامل می شود که البته در پرسشی دیگر مطرح کردهاید. بههر حال نوع رویه و شیوهای که نشریه ها برای خود برگزیده اند در نحوه ی نگاه آنها به سینما متفاوت است. نکته مشترک در این زمینه این است که به هر حال هر روزنامهای با وجود گروه های ادب و هنر، سعی می کنند رویدادها و اخبار سینمایی را به خوبی پوشش دهند. در این میان برخی حساسیت بیشتری به سینما دارند و برخی به طور طبیعی با آن رو به رو میشوند. آنچه مسلم است اینکه؛ انبوه اخبار روزانه سینمایی که از طریق خبرگزاریها و پایگاه های اینترنتی مخابره می شود، منبع مشخصی برای به دست آوردن اخبار سینمایی است که تقریباً اکثر نشریات از آنها بهره میگیرند. پارهای اخبار به اصطلاخ تولیدی، نیز وجود دارد که گروه های ادب و هنر روزنامه ها به تنهایی ممکن است کسب کرده باشند. در مجموع گمان من این است که بهدلیل فراوانی و گستردگی اخبار سینمایی، روزنامه ها نیز ناگزیر از انعکاس آنها بوده و هستند. البته بحث برخی نشریه ها که به گونه ای ابزاری به سینما نگاه میکنند را در پاسخ به پرسش دیگرتان خواهم داد.
* نقش سینما در انعکاس مسائل و رویدادهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و … و پیرو آن در مطبوعات چه قدر مؤثر است؟
این پرسش، پاسخی دراز دامن میطلبد. سخن گفتن از اهمیت و نقش سینما در جامعه بهلحاظ نظری دست کم چند صفحه نیاز دارد. اما اگر بخواهیم به کوتاه سخن، اشارهای داشته باشیم، باید گفت: سینما محصول مدرنیسم است. به هر حال هنر که بیش از هر چیزی بر ذات هنری خود و خلاقیت و آفرینندگی تکیه دارد، در سینما علاوه بر این، به فنآوری و صنعت نیز متکی است و اگر بپذیریم که انقلاب صنعتی در جهان بر زندگی بشر امروز سایه افکند و نوع نگاه او را به جهان تغییر داد، بیگمان سینما که نقطه تلاقی هنر و صنعت است و در این درآمیختگی محصولی، پسند جامعهی خودش را ارائه میدهد، بیشتر به نقش آن در فضای فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و حتی اقتصادی آگاه میشویم. سینما به یک تعبیر، دیر آمد و زود رسید. شاید بتوان گفت سینما به خودی خود استقلال ندارد و در پیوند چند هنر با صنعت، پدیدهای شگفت به نام سینما متولد شد که بهدلیل جذابیت و جلوه گری های فوق العاده اش میداندار عرضه هنر و فرهنگ شده است، به گونه ای که پدیدهای همچون هالیوود، سهم بزرگی در مناسبات سیاسی و فرهنگی آمریکا و حتی جهان ایفا میکند. قطعاً ما نیز نمی توانیم از این هنر-صنعت این روزگار بیبهره باشیم و این ” زبان ” ، خود را بر ما تحمیل کرده است تا جایی که گاه بر سایر هنرها مثل شعر که ذاتی و تاریخی ما میباشد، سایه افکنده و عرض اندام میکند. نکته مهم در اینجا این است که ذات هنری سینما را نباید فدای جلوه گری های آن کنیم. چرا که در اینصورت است که سینما میتواند در پیوند با فرهنگ ملی و دینی ما نوعی همسازی و همزیستی داشته باشد. به تعبیر دیگر، سینمای ما باید سینمای ایران باشد. همان گونه که امروز در جهان شناخته شده است و در تقسیمبندیهای سینمای جهان، آنجا که از انسان و ارزشهای انسانی و شاعرانه سخن می گویند، مصادیقی از سینمای ایران را مثال میزنند. در واقع در انبوه فیلمهای جهان که به لطائفالحیلی بر آدمیان عرضه میشود، زبان سینمای ما توانسته است پدیدهای به عنوان ” سینمای ایران ” را مشخصاً به جهانیان ارائه کند. تأکید بر این نکات و آنچه که حتی هنوز در نیافته ایم و با غفلت کردهایم میتواند، سینمای ایران را بیشتر معرفی کند. در این میان سهم سینما در داخل کشور هم مشخص می شود. سینما در کشور ما از یک سو با بدگمانی هایی از سوی بخشی از جامعه روبرو است. چنانکه هنر در مجموع چنین است و این بدگمانیها و اتهامها که گاه تاریخی است و ریشه در پارهای واقعیتهای گذشته شد، باید سرانجام و پایانی داشته باشد تا ساحت هنر که البته پاک و متعالی است، بهعنوان یکی از بنیادهای فرهنگی جامعه ما محترم شمرده شود. دوری از در افتادن به ابتذال و نگه داشتن حرمت هنر و از جمله سینما از طرف خود هنرمندان میتواند راهگشای خوبی برای تقویت و گسترش فرهنگ سینما در جامعه باشد.
* چرا اغلب روزنامه ها و مجلات به سینما، برای جذب مخاطب و فروش بیشتر به چهره ها و مسائل حاشیهای نگاه میکنند تا پرداختن به موضوعات و مفاهیم خود فیلم؟ مطبوعات چگونه میتوانند در تغییر این نوع نگرش نقش داشته باشند؟
پاسخ به این پرسش ادامه بحث نخست بنده است که در سؤال اول گفتم. ببینید؛ برخی نشریهها در کشور وجود دارند که بیش از آنکه ارزش مطبوعاتی داشته باشند و در حوزهی فرهنگ تعریف شوند، به نوعی دستمایههای بیارزش و گاه کم ارزش تکیه میکنند که آنها را از حوزهی مهم فرهنگ میراند. اینگونه نشریهها که گاه از آنها بهعنوان نشریههای ” زرد ” یاد می کنند، بیشتر به بخش جلوهگریهای سینما نزدیکاند. رنگ و لعاب سینما و حواشی آن که میتواند ابزاری برای اهداف کاسبکارانه آنها باشد، سمت و سوی نشریههایشان را مشخص میکند. شاید اقبال بخشی از جامعه هم که عمدتاً جوان میباشند، آنها را به ادامه این راه جدیتر میکند. اینگونه نشریهها هیچ تعهدی نه به هنر دارند، نه به سینما و نه به مردم. آنچه برایشان مهم است، تجارت است. از اینرو دروغ، مشوه نشان دادن مسائل، بزرگنمایی، تکیه بر عکسهای جذاب، ورود به حیطه ی شخصی افراد و خروج از حیطهی اخلاق حرفهای مطبوعاتی، ویژگیهای بارز آنها است. البته جای یک نکته باقی میماند و آن اینکه به هر حال سینما، هنری جذاب است و این جذابیت گاه کمک خوبی است تا در کنار مطالب جدی، با چاپ اخبار سینمایی بی آنکه دروغ و بزرگنمایی در آن باشد، هم تعهد مطبوعاتی را دنبال کرد و هم جامعه را نسبت به رویدادهای سینمایی و اخبار بازیگران و کارگردانان سینما آگاه کرد بیآنکه به ورطه پست زردی! بغلتیم.
* نشریات تخصصی سینما چه نقشی در ارتقای بینش سینمایی مخاطب دارند (واقعیت) و چه نقشی باید داشته باشند (ایدهآل)؟
بدون تردید نشریات تخصصی سینما که تماماً اخبار و رویدادهای سینمایی را پوشش میدهند میتوانند هم انعکاس دهنده اخبار باشند و نیز با نقدهایی سنجیده و به دور از غرض یا سفارشی کار کردن، بینش سینمایی را در جامعه افزایش دهند. قطعاً در اخبار اینگونه نشریهها کمتر احتمال نادرستی وجود دارد. گفتوگوها و نقدها نیز میتواند سهم مهمی در افزایش آگاهی برای جامعه بهعهده بگیرند. تنها خطری که ممکن است وجود داشته باشد این است که بعضی نقدها سفارشی و یا به دلایلی غیر سینمایی نوشته شود و یا مشخصاً اهداف جانبدارانه دنبال شود که انشاءالله چنین نباشد.
* نظر شما راجع به شبکه آموزش مجازی سینما که برای اولین بار در کشور راهاندازی و در بخش خصوصی فعالیت می نماید، چیست؟
اولاً تبریک میگویم به دستاندرکاران این شبکه که چنین گام مهمی را برداشتهاند، گذشته از این به هر حال در روزگاری که اینترنت میرود تا سهم بیبدیلی در عرصه اطلاع رسانی بر عهده گیرد، یقیناً شبکه آموزش مجازی سینما میتواند همراه با مطبوعات، در گسترش فهم سینمایی جامعه نقش ارزشمندی داشته باشد.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.