رضا جوان۸۹/۰۶/۱۱
تولد: ۱۳۳۱
مرگ: ۱۳۶۲
سرگردان: ۱۳۸۶
کودکی؛ در کوچهگردیها و جستن تعزیهگردانها و معرکهگران و خیمهشببازان
نوجوانی؛ مرکز آموزش تئاتر خراسان ۴۹-۱۳۴۸ زیرنظر استاد دکتر “محمدعلی لطفیمقدم” و آشنایی با مردان و زنان بزرگ تئاتر.
فارغالتحصیل از دانشکدهی زندگی و تحقیق در فرهنگ ترکمن. انتشار کتاب “ایلرمان”
فارغالتحصیل دورهی فشردهی دانشکدهی هنرهای دراماتیک؛ بازیگری، کارگردانی و ادبیات نمایشی زیرنظر دکتر “رکنالدین خسروی”.
بازی در بیش از چهل نمایش صحنهای و تلویزیونی از سالهای ۱۳۵۰ تا ۱۳۸۵
بازی در فیلمهای؛ “پیک جنگل”، “گراندسینما”، “جای پای قدیر”، “درهی هزارفانوس”، “دوران سربی”
بازی در چندین سریال و مجموعهی مختلف در تهران و مشهد
تشکیل گروه نمایش کارگاهی ۱۳۵۵ تا ۱۳۵۷ گرگان
اجرای چند نمایش در گرگان، چاپ کتاب روزبازان گرگان ۱۳۵۸
کارگردانی چند متن و اجرای آن در جشنوارههای مختلف دانشجویی ۸۱-۱۳۶۹
چاپ رمان “چلماه”؛ تهران ۱۳۸۴
چاپ دوم رمان “ایلرمان”؛ مشهد ۱۳۸۴
چاپ رمان “فراموششدگان”؛ مشهد ۱۳۸۶
بازی در مجموعه تلویزیونی “عشق و خاکستر”- “صفورا” ۸۲-۱۳۸۱
بازی در مجموعهی “من شهرم را دوست دارم” از رسول صدرعاملی
آخرین کار؛ بازی در فیلم کوتاه “باد در استخوانهای سگ”، “علیرضا شهری” ۱۳۸۶
هنوز زندهام و سرحال. اگر زمانه با من سر ناسازگاری نداشته است، من با زندگی و کارم همیشه او را به زانو درآوردهام. روزی از جایی ماه دلم آسمان صحنه را روشن خواهد کرد. در حال حاضر کتابفروشم و سهم من بلعیدن واژههایی از جنس گیاه و سبزه و آب است. اگر روزی خواستی تصویری از جهان فردا بسازی، من با تو خواهم بود. خبرم کن، با تو خواهم ماند…
به امید آنروز
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.