واکاوی فیلم سینمایی «سرپیکو»
14 مهر 1404
ارسال شده توسط مجید
انتشار 14 مهر 1404
بروزرسانی 19 مهر 1404
سینما آموختنی است!
واکاوی فیلم سینمایی «سرپیکو»
این برنامه برای افراد مصمم و با اراده طراحی شده است!
درسگفتار سینمایی: واکاوی فیلم «سرپیکو» (Serpico) به کارگردانی «سیدنی لومت» محصول 1973 امریکا، به روایتِ مجید سیفالْعُلَمایی “مربی و مشاور فیلمنامهنویسی و فیلمسازی” و مدیر “شبکه آموزش مجازی سینما” (آگاهْ فیلم) که فعالیتهای گستردهای در زمینه تعلیم سینما، فیلمنامهنویسی، فیلمسازی و تولید محتوای آموزشی و هنری دارد.
در جایگاه یک کارشناس ارشد سینما، تحلیل فیلم «سرپیکو» (Serpico، ۱۹۷۳) سیدنی لومت، تنها به شرح داستان محدود نمیشود، بلکه باید آن را به مثابه یک «بیانیه سینمایی-اجتماعی» در بستر تاریخی خود و نیز به عنوان نمونهای درخشان از سبک فیلمسازی رئالیستی مورد واکاوی قرار داد. این بررسی را در چند لایه موشکافانه پیش میبریم:
۱. بستر تاریخی و اجتماعی:
پاشنه آشیل نهادها
فیلم «سرپیکو» در میانه بحران هویت آمریکا (پس از شوک نفتی، جنگ ویتنام و رسوایی واترگیت) متولد شد. این فیلم بیش از آنکه صرفاً داستان یک افسر شرافتمند باشد، نقدی بنیادین بر ساختار فاسد و خودمحور نهادهای به ظاهر قانونمند است. فرانک سرپیکو (آل پاچینو) نه با مجرمان خیابانی، که با دشمنی به مراتب خطرناکتر میجنگد: «سیستم». فساد در فیلم لومت، امری فردی نیست؛ یک «بیماری سیستماتیک» است که از پایینترین ردههای پلیس تا دادستانها و مقامات شهری را در بر میگیرد. فیلم به وضوح نشان میدهد که چگونه سیستم، افراد شریف را طرد و افراد فاسد را تشویق میکند. این نگاه، «سرپیکو» را به یک «درام تراژیک نهادی» تبدیل میکند.
۲. کارگردانی سیدنی لومت:
رئالیسم خشن و بیپرده
سیدنی لومت، استاد به تصویر کشیدن نیویورک دهه ۷۰ و بحرانهای اخلاقی است. رویکرد او در «سرپیکو» کاملاً مبتنی بر رئالیسم شهری است:
· فیلمبرداری: لومت از نورپردازی طبیعی، ترکیببندیهای تنگ و کلوزآپهای مکرر بر چهره سرپیکو استفاده میکند تا هم فضایی مستندگونه خلق کند و هم تنهایی و کلافگی قهرمان را به بیننده منتقل نماید. دوربین اغلب در جایگاه یک ناظر بیطرف قرار دارد و فساد را بدون هیچ گونه لوکیشن پرزرق و برقی نشان میدهد.
· ریتم و ساختار: فیلم بر اساس خاطرات واقعی فرانک سرپیکو ساخته شده و لومت با هوشمندی از یک ساختار خطی اما فشرده استفاده میکند که گذر زمان و افزایش فشار روانی بر سرپیکو را به طور ملموس نشان میدهد. هیچ اوج دراماتیک مصنوعی در فیلم وجود ندارد؛ بلکه کل فیلم، یک سیر صعودی از ناامیدی است.
· فضاسازی: نیویورک فیلم لومت، شهری کثیف، شلوغ و فرسوده است که گویی خود یکی از عوامل فساد است. این شهر تنها یک لوکیشن نیست، بلکه یک «شخصیت منفی» فعال در داستان است.
۳. بازی درخشان آل پاچینو:
از ایدئالیسم تا پارانویا
اجرای آل پاچینو در نقش سرپیکو، یکی از ستونهای اصلی فیلم است. او فرانک سرپیکو را نه بهعنوان یک قدیس، که به عنوان انسانی پیچیده، لجوج، آسیبپذیر و در نهایت تراژیک به تصویر میکشد.
· تحول شخصیت: پاچینو سیر تحول سرپیکو را از یک پلیس جوان و آرمانگرا به یک فرد منزوی، پرخاشگر و بدبین با ظاهری نامتعارف (موها و ریش بلند) باورپذیر نشان میدهد. این ظاهر متفاوت، نماد طغیان او علیه همرنگی و یکدستی سیستم فاسد است.
· لحظات کلیدی: صحنههای عصبانیت و استیصال او، بهویژه در مواجهه با مافوقهایش، از به یادماندنیترین سکانسهای فیلم هستند. پاچینو ترس، خشم و تنهایی سرپیکو را در چشمانش زنده میکند.
۴. درونمایههای کلیدی:
تنهایی قهرمان اخلاقی
· تضاد فرد و سیستم: اصلیترین درونمایه فیلم است. سرپیکو نماد «وجدان بیدار» در سیستمی است که میخواهد او را بخواباند. فیلم به این سؤال میپردازد: وقتی نهادهای حافظ قانون، خودشکن میشوند، تکلیف عدالت چیست؟
· خیانت: خیانت از سوی همکاران، دوستان و حتی سیستم قضایی، زخم عمیق فیلم است. سرپیکو توسط کسانی مورد حمله قرار میگیرد که قرار بود پشتش باشند.
· هویت و انزوا: سرپیکو به دلیل پایبندی به اصولش، هم در دنیای پلیس و هم در زندگی شخصی خود به حاشیه رانده میشود. این انزوا، بهای اخلاقمداری در جامعهای فاسد را نشان میدهد.
۵. صدا و موسیقی:
تقویت فضای پارانوئید
موسیقی مینیمال و نامتعارف «میکیس تئودوراکیس» (آهنگساز یونانی) با ریتمهای نامنظم و ملودیهای غریب، به طور کامل در خدمت فضای روانی فیلم قرار دارد. این موسیقی، بیقراری، خطر قریبالوقوع و وضعیت روانی سرپیکو را تشدید میکند.
جمعبندی نقد:
«سرپیکو» تنها یک فیلم پلیسی یا زندگینامهای نیست؛ یک تراژدی مدرن و یک اثر شهادتگونه قدرتمند است. سیدنی لومت با بهرهگیری از بازی استثنایی آل پاچینو و به کارگیری سبک رئالیستی، فیلمی خلق کرده که مرز بین قهرمان و ضدقهرمان را محو میکند. قدرت فیلم در این است که به ما نشان میدهد فساد، زمانی واقعاً ترسناک است که نظاممند و نهادینه شده باشد و مبارزه با آن، ممکن است به بهای نابودی خود مبارز تمام شود.
پایان فیلم – که در آن سرپیکوی زخمی بر روی برانکارد، در حالی که همکارانش با بیتفاوتی به او نگاه میکنند، از کشوری دیگر نشان داده میشود – نه یک پایان قهرمانانه، که تمثیلی گزنده از تبعید خودخواسته یک انسان شریف از جامعهای است که ارزشهایش را برنمیتابد. «سرپیکو» پس از پنج دهه، هنوز بهعنوان یک «هشدار سینمایی» درباره پوسیدگی نهادها و قیمت یک وجدان بیدار، کاملاً تازه و تکاندهنده است.
هنر اگر چه نان نمیشود، اما شراب زندگی است.

فیلمخانه «شاهکارهای سینمایی» Cinematic masterpiece's
مدن 11:51»- شما نمی توانید "ترم آموزش آنلاین «معرفی و تأویل فیلم، روی خط»" دیگری به سبد خود بیافزایید. مشاهده سبد خرید
حدود 35 ساعت
9,900,000 تومان
درباره مجید
"مجید سیفالعلمایی" هستم، “مربی و مشاور فیلمنامهنویسی و فیلمسازی” از “سیفداتآیآر”. ماموریتم کمک به مشتاقان و فعالان سینمایی است تا بتوانند بهتر فیلمنامه بنویسند و اصولی فیلم بسازند، به روش کاملاً کاربردی و نتیجه محور.
نوشتههای بیشتر از مجیدپستهای مرتبط

20 مهر 1404

19 مهر 1404

18 مهر 1404

17 مهر 1404

16 مهر 1404

15 مهر 1404
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.