واکاوی فیلم «پدرخوانده»
رکورد 5 آذر 1404
بروزرسانی 5 آذر 1404
سینما آموختنی است.
واکاوی فیلم «پدرخوانده»
این برنامه برای افراد مصمم و با اراده طراحی شده است!
پدرخوانده (انگلیسی: The Godfather) فیلم جنایی آمریکایی محصول ۱۹۷۲ به کارگردانی فرانسیس فورد کوپولا است که او فیلمنامهاش را به همراه ماریو پوزو نوشته است. این فیلم بر پایهٔ رمانی به همین نام نوشتهٔ پوزو ساخته شده است که پرفروشترین رمان سال ۱۹۶۹ میلادی بود. در این فیلم مارلون براندو، آل پاچینو، جیمز کان، ریچارد اس. کاستلانو، رابرت دووال، استرلینگ هایدن، جان مارلی، ریچارد کونته و دایان کیتن ایفای نقش میکنند. این فیلم نخستین قسمت از سهگانهٔ پدرخوانده است. داستان پدرخوانده از ۱۹۴۵ تا ۱۹۵۵ اتفاق میافتد و به شرح حال خانواده کورلئونه که زیر دست پدرسالار ویتو کورلئونه (براندو) میچرخد، میپردازد. هسته بنیادین داستان پدرخوانده بر تحول پسر کوچکش، مایکل کورلئونه (پاچینو) قرار دارد.
نگرش در حکم همهچیز است!
بهعنوان یک کارشناس و منتقد سینما، تحلیل فیلم «پدرخوانده» (۱۹۷۲) یکی از لذتبخشترین کارهاست. این فیلم تنها یک اثر جنایی نیست، بلکه یک شاهکار حماسی درباره خانواده، قدرت، هویت آمریکایی و فساد است.
در ادامه، نظر خود را در چند بخش مجزا ارائه میدهم:
هرگز از یادگیری دست نکشید.
مقدمه: یک اسطوره بیچون و چرا
«پدرخوانده» نه تنها یکی از بزرگترین فیلمهای تاریخ سینماست، بلکه به بخشی از فرهنگ عامه تبدیل شده است. این فیلم تقریباً در هر جنبهای از ساختار سینمایی، بیعیب و نقص عمل میکند.
۱. کارگردانی (فرانسیس فورد کوپولا)
کوپولا در این فیلم یک نابغه تمامعیار است. او رمان ماریو پوزو را که بیشتر یک اثر عامهپسند بود، به یک تراژدی شکسپیری و یک مطالعه روانشناختی عمیق تبدیل کرد.
· کنترل کامل: کوپولا بر هر قاب، هر حرکت دوربین و هر سکانس تسلط کامل دارد. صحنه افتتاحیه (عروسی) نمونه ای درخشان است که در آن ما را با دنیای خانواده کورلئونه، شخصیتهای متعدد، روابط و تنشهای آنان در یک سکانس طولانی و بینقص آشنا میکند.
· فضاسازی: او فضایی خفه، تاریک و پر از توطئه خلق میکند. استفاده از نورپردازی کلاسیک (شبیه به نقاشیهای رامبراند) به فیلم حال و هوایی دراماتیک و گاه آخرالزمانی میبخشد.
۲. فیلمنامه (کوپولا و ماریو پوزو)
فیلمنامه «پدرخوانده» یکی از کاملترین فیلمنامههای تاریخ است.
· ساختار روایی: داستان بهصورت دوگانه پیش میرود: افول و مرگ ویتو کورلئونه (مارلون براندو) و صعود و دگردیسی مایکل کورلئونه (آل پاچینو). این دو خط داستانی به موازات هم حرکت میکنند و در پایان به هم میرسند.
· شخصیتپردازی: هر شخصیت، حتی شخصیتهای فرعی، کاملاً پرداخته شده و به یاد ماندنی هستند. سانی (تقلبمزاج)، تام هیگن (منطقی و وفادار)، و حتی لوکا براسی (ترسو) همه ابعاد خود را دارند.
· دیالوگها: دیالوگهای فیلم ابدی شدهاند: “پیشنهادی میکنم که نتوانید رد کنید”، “باهاش بیرون میریم و برای ماهیها شام میشیم”. هر دیالوگ بار دراماتیک، اطلاعاتی یا تهدیدآمیز خاص خود را دارد.
۳. بازیگری: یک کهکشان ستاره
این فیلم احتمالاً بهترین گروه بازیگری تاریخ سینما را در خود جای داده است.
· مارلون براندو (ویتو کورلئونه): براندو در این نقش، یک اسطوره خلق کرد. با وجود سن کم، با گریم و بازی تحسینبرانگیز، اقتدار، مهربانی و بیرحمی یک پدر و رهبر را یکجا نشان میدهد. نجوا کردن او، حرکات آرام و نگاه نافذش فراموشنشدنی است.
· آل پاچینو (مایکل کورلئونه): این نقش، نقطه عطف کارنامه پاچینو است. او سیر تحول مایکل را از جوانی بیعلاقه و بیگناه به یک رئیس بیرحم، سنگدل، بدون احساس و حسابگر با چنان مهارتی نشان میدهد که تماشاگر در هر مرحله همراه اوست. نگاه سرد و تغییر تدریجی او استثنایی است.
· بازیگران فرعی: رابرت دووال (تام هیگن)، جیمز کان (سونای کورلئونه)، تالی شایر (کلمنزا) و… همه در اوج فرم خود هستند.
۴. جنبههای فنی
· فیلمبرداری (گوردون ویلیس): فیلمبرداری تاریک و سایهدار ویلیس، که به “شاهزاده تاریکی” ملقب شد، به شدت مورد انتقاد قرار گرفت، اما امروز یکی از دلایل ماندگاری فیلم است. این تاریکی، نماد دنیای اخلاقاً تاریک شخصیتهاست. صحنه قتل در رستوران با نور نئون و سایههای شدید، یک اثر هنری است.
· موسیقی (نیو روتا): موسیقی متن فیلم به اندازه خود فیلم اسطورهای است. تم “عشق پدرخوانده” (Love Theme) و تم والس، حال و هوایی از غم، نوستالژی و شکوه را ایجاد میکند.
· تدوین: گذار ناب کوپولا از صحنه تعمید کودک (با آیین مذهبی) به قتلهای متعدد رقبا، یکی از بزرگترین سکانسهای تدوین در تاریخ سینماست. این تقابل، کاملترین نماد دگردیسی مایکل و ریاکاری اوست.
۵. درونمایهها و نمادها
«پدرخوانده» فقط یک داستان گانگستری نیست؛ داستانی است درباره:
· فامیلی در برابر تجارت: جمله معروف ویتو: “شخصی که برای خانوادهاش وقت نگذارد، یک مرد واقعی نیست”.
· فاسد شدن رویای آمریکایی: داستان مهاجرانی که برای رسیدن به آرزوهایشان مجبور به فساد میشوند.
· فاسد شدن بیگناهی: مایکل در ابتدا میگوید: “این خانواده من نیست، کی. این منم”. اما در پایان، او به چیزی تبدیل میشود که از آن بیزار بود.
· قدرت و انزوا: هرچه مایکل قدرتمندتر میشود، بیشتر از خانواده و انسانیت خود دور میشود. صحنه پایانی، با در بسته روی چهره دایان کیتون، نماد کامل این انزواست.
جمعبندی نهایی
«پدرخوانده» یک سینمای تمامعیار است. این فیلم ترکیبی است بینقص از هنر کارگردانی، نویسندگی، بازیگری و فنی. کوپولا با این فیلم، ژانر گانگستری را به سطح یک تراژدی یونانی و یک حمایت مدرن آمریکایی ارتقا داد.
این فیلم نه تنها داستان یک خاندان جنایتکار را روایت میکند، بلکه آینهای است در برابر جامعه آمریکا که نشان میدهد چگونه قدرت میتواند هر ارزشی را فدا کند. به جرات میتوان گفت که «پدرخوانده» یکی از سه فیلم برتر تاریخ سینما و بدون شک، یکی از کاملترین و تاثیرگذارترین آثار هنری قرن بیستم است. هر بار تماشای آن، بینش جدیدی درباره ساختار فیلم، شخصیتها و درونمایههای عمیق آن به شما میدهد.
هنر اگر چه نان نمیشود، اما شراب زندگی است.
فیلمخانه «شاهکارهای سینمایی» Cinematic masterpiece's
«مدت 10:18»درباره مجید
"مجید سیفالعلمایی" هستم، “مربی و مشاور فیلمنامهنویسی و فیلمسازی” از “سیفداتآیآر”. ماموریتم کمک به مشتاقان و فعالان سینمایی است تا بتوانند بهتر فیلمنامه بنویسند و اصولی فیلم بسازند، به روش کاملاً کاربردی و نتیجه محور.
نوشتههای بیشتر از مجیدپستهای مرتبط
6 آذر 1404
4 آذر 1404
3 آذر 1404
1 آذر 1404
29 آبان 1404
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.