آوای برنادت
کارگردان | هنری کینگ |
---|---|
تهیهکننده | ویلیام پرلبرگ |
نویسنده | جرج سیتون |
بازیگران | جنیفر جونز ویلیام آیث چارلز بیکفورد وینسنت پرایس آلن نِیپییر |
موسیقی | آلفرد نیومن |
فیلمبرداری | آرتور سی. میلر |
تدوین | باربارا مکلین |
توزیعکننده | فاکس قرن بیستم |
تاریخهای انتشار
|
آوریل ۱۹۴۵ |
مدت زمان
|
۱۵۶ دقیقه |
کشور | ایالات متحده آمریکا |
زبان | انگلیسی |
آوای برنادت یا آهنگ برنادت (به انگلیسی: The Song of Bernadette)، نام فیلمی است دربارهٔ زندگی برنادت سوبیرو، که در سال ۱۹۴۳ و به کارگردانی هنری کینگ ساخته شد.
فیلمنامهٔ فیلم بر اساس روایتی که فرانتس ورفل از سرگذشت برنادت سوبیرو در رمان آوای برنادت داشته، نوشته شدهاست.
این رمان در سال ۱۹۴۲ منتشر شد و یکی از پرفروشترین رمانهای آن زمان بود.
فیلم آوای برنادت، در سال ۱۹۴۳ برندهٔ ۴ جایزهٔ اسکار از جمله جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول زن برای جنیفر جونز، جایزه اسکار بهترین فیلمبرداری، جایزه اسکار بهترین موسیقی فیلم و جایزه اسکار بهترین دستاورد هنری شد.
این فیلم همچنین برای ۸ جایزهٔ اسکار دیگر از جمله جایزهٔ اسکار بهترین فیلم، نامزد بود.
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
آوای برنادت
The Song of Bernadette
با سلام خدمت دوستان.
مایلم نکته ای درباره فیلم آواز برنادت بگویم. این فیلم در زمان خود بسیار محبوب بود و معمولا آن را فیلمی مذهبی تلقی میکنند. دختری راهبه به نام برنادت که در صومعه ای زندگی میکند مدعی میشود که مریم مقدس را در بیداری دیده است. آنچه باعث جذبه این فیلم میشود زبان سینمایی آن است. اعتقاد دینی تا زمانی که به زبان سینمایی بیان نشده در حد شعار باقی میماند.
در این فیلم ادعای برنادت در تقابل جدی با ادعای کسانی است که معتقدند برنادت یا دروغ میگوید یا اشتباه میکند. اگر این تقابل نبود زبان و منطق سینمایی به وجود نمی آمد. و این تقابل به صورتی است که افرادی میتوانند فیلم را ببینند و ادعای برنادت را باور کنند و افرادی هم میتوانند فیلم را ببینند و ادعای برنادت را باور نکنند. هر دو گروه برای خود دلایل و شواهدی ا ز خود فیلم دارند.
در چنین فیلمهایی بیننده باید در برابر دو وضعیت قرار بگیرد و هر دو وضعیت باید به عدالت توصیف شود تا بیننده بتواند خود قضاوت کند. بیننده نباید احساس کند که یک باور دینی یا یک ایدئولوژی معینی را دارند به او میفروشند.
این دو وضعیت ممکن است دو وضعیت خود یک فرد باشد (مثل توپهای سان سبستین) یا و ضعیت دو گروه متفاوت باشد. فیلم آوازر برنادت البته کاملا عدالت را رعایت نمیکند و کفه ترازو را به نفع مذهب (مسیحیت) سنگینتر میکند.
بیننده جوان امروزی بعید میدانم مثل جوان پنجاه سال پیش اینقدر راحت تسلیم ایدئولوزی بشود. حال تصور کنید وضعیت فیلمهای ایرانی را که در آن نه تغییری در حالت اعتقادی فرد اتفاق می افتد و نه دو وضعیت متضاد با هم مقایسه میشوند. انگار ایدئولوژی به خودی خود این قدرت را دارد که بیننده را مجاب کند بی انکه محک بخورد.
*
من هم از دیدن فیلم هنوز لذت میبرم چون به نظر من اگر چه فیلم تا حدی تبلیغاتی است ولی تبلیغات را درست انچام داده و به مخاطب توهین نکرده. به هر دو طرف ماجرا احترام گذاشته و سعی کرده بیطرف بماند.
شما اگر چند نسخه سینمایی ژان دارک را دیده باشید تفاوت میان آنها د ر همین نکته است.
ژان دارک هم دختری بود که ادعایی از همین جنس داشت. علاقه شما به فیلم ناشی از تمایل درونی شما به نوعی معنویت دینی است. و همین تمایل درونی شماست که فیلم ر ا برایتان تفسیر میکند. اگر تمایل دیگری داشتید تفسیر دیگری از فیلم میدادید. به قول امروزیها، معنی در اثر نیست در بیننده است. این ما هستیم که با مجموعه دانش و بینش مان به اثر معنی میبخشیم.
*
من یک نکته دیگر هم اضافه کنم و آن این که ماوراالطبیعه محسوس و عینی نیست بلکه همیشه جایی معقول برای شک وجود دارد. کمتر کسی با عقل به یقین میرسد. دل و عقل با هم کار میکنند تا ما را به یقین میرسانند. گاهی هم فقط دل است که کار میکند. پس مقولات ماورا طبیعی اموری عقلانی نیستند بلکه احساسیند و عقل برای توجیه احساس به کار گرفته میشود.
منظورم این است که فیلم دینی باید یک چنین وضعیتی را در مقابل بیننده قرار بدهد، یعنی همان حالت میان شک و یقین را، که در عالم واقع وجود دارد و بگذارد بیننده خود تصمیم بگیرد.
*
من فکر میکنم اگر سیر تحول در سینمای دینی هالیوود و به طور کلی در کل سینمای جهان را بررسی کنید میبیند که به تدریج از فیلمهای یکطرفه و تبلیغاتی (مثل ده فرمان) که برای بیننده معتقد به مذهبی خاص ساخته میشد به تذریج فاصله گرفته ایم و به اعتقادات بیننده بیشتر و بیشتر توجه کرده ایم. بیننده قرن بیست و یکم واقعا خیلی پیچیده تر شده و حساستر.
*
جناب سیف عزیز و بزرگوار.
از لطف شما تشکر میکنم.
فقط این نکات را من در ضمن یک بحث در گروه نوشتم و در جواب به شوال مشخصی مطرح شده است.
اگر منبع این گفتار را بنویسید بهتر است.
مثلا «برگرفته از یک بحث گروهی درباره فیلم آواز برنادت».
در ضمن مجله مترجم هم دوباره فعال شده.
لذا عبارت تا زمان تعطیلی را لطفا حذف کنید.
با تشکر و ارادت همیشگی
بازدیدها: ۱
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.