مردم ما علاقه زیادی به فلسفه دارند
کانون تحلیل گران سینما اولین نشست خود را با نقد و تحلیل فیلم خیلی دور، خیلی نزدیک سید رضا میرکریمی آغاز کرد.
- نیم نگاهی به فیلم خیلی دور، خیلی نزدیک
مردم ما علاقه زیادی به فلسفه دارند
- ملیحه خاکنه دبیر آگاه فیلم
-
- ارسال: ۸۴/۰۶/۲۰
- کانون تحلیل گران سینما
دکتر عالم متخصص برجستهی مغز و اعصاب که غرق در روابط کاری و اجتماعی است. فرزندش سامان را فراموش کرده است. آسمان بیانتهای کویر، انبوهی از ستارهها را در آغوش خود جای داده و سامان در دل کویر به رصدکردن ستارهها مشغول است. بر اثر حادثهای دکتر موفقیتهای حرفهای خود را رها میکند و از میان کویر میگذرد تا به فرزندش نزدیک شود…
در این فیلم سید رضا میرکریمی قصد دارد بیننده را بهنوعی کشف برساند کشفی که در یک سفر اتفاق میافتد و این موضوع جاذبهی فوقالعادهای دارد اگر چه این موضوع در ادبیات و سینما یک موضوع تکراری است.
دکتر علی خزاعی فر بهعنوان یک پژوهشگر و منتقد سینما با بیان این مطلب میافزاید: در این فیلم، قهرمان مرحله به مرحله به خودآگاهی و کشفی تازه دست پیدا میکند ضمن اینکه انتخاب کویر بهعنوان مکانی که دکتر عالم در آنجا به خودآگاهی میرسد بسیار هوشمندانه بوده است چرا که کویر بهتر از شهر میتواند قدرت و خلقت خداوند را به نمایش بگذارد.
وی همچنین دربارهی شخصیتپردازی خانم دکتری که در خانهی بهداشت کار میکند میگوید: میرکریمی در پردازش شخصیت این فرد دقت کافی را نکرده چرا که او بعد از سالها تحصیل هنوز دارای لهجهی غلیظ یک شهرستانی است، با همان سادگی در گفتار. در واقع چنین چیزی شاید نباشد اگر هم باشد منطق سینما اینرا نمیپذیرد. وی ادامه میدهد داستان فیلم راجع به مرگ است که گاهی بعضی از فیلمسازها بهخاطر تعلق خاطری که به این مسأله دارند داستان را بر مبنای آن پیش میبرند لذا این فیلم را باید با اندیشه به مرگ تفسیر کرد. میرکریمی در این فیلم میخواهد نشان دهد که دکتر عالم غرق در زندگی مادی شده و مرگ تنها برای مریضهای او اتفاق میافتد نه خودش، اما زمانیکه به کویر پا میگذارد متوجه میشود مرگ برای همه است.
خزاعیفر میافزاید: فیلم دارای چند رویه است و لایههای مختلفی دارد که میتوان راجع به آنها بحث کرد اما در آخر فیلم بیننده در بلاتکلیفی میماند چون در بخشی از فیلم میرکریمی قصد داشته بحث معرفتی کند و در بخشهای دیگر مباحث دیگر را بیان کند، اما به هرحال تحول در شخصیت دکتر عالم ایجاد میشود و آن بعد از نجات یافتن او است.
دکتر محمدرضا صباغ یکی دیگر از تحلیلگران سینما دربارهی ساختهی جدید میرکریمی میگوید: دو فیلم قبلی این کارگردان زیر نور ماه و سرباز و کودک کارهایی یکدست بودند اما در این فیلم (خیلی دور، خیلی نزدیک) قصه دارای تشتت زیادی بود. بهعنوان مثال فکر فیلم این بود با یک تلسکوپ، سحابی را بشناسد اما هنوز فرزند خود، مردم و زمین خودش را نمیشناسد، وی ادامه میدهد: از نظر تماشاچی معمولی که برای سینما، ایندسته از تماشاچیان دارای اهمیت است این فیلم میگوید خانوادههای مرفه هم بدبختی دارند. اما این قابل قبول نیست چون توجیه فقر است.
وی میافزاید: از اشاراتی مانند عبور از محیط پرترافیک و شلوغ شهری به مناطق بکر و آرام کویر زیاد دیدهایم فرار از زندگی ماشینی و رسیدن به اصل خویش. از طرفی در این فیلم شخصیتپردازیهای زیادی شده بهگونهای که ماجرای اصلی فیلم که کشف حقیقت است گم میشود.
وی تشریح میکند: مردم ما علاقهی زیادی به فلسفه دارند و بهنحوی هرکدام خود را فیلسوفی میدانند علیرغم نداشتن اطلاعات کافی راجع به آن اما باید توجه داشت مسائل فلسفی را نمیشود به تصویر کشید و سینما قادر به این کار نیست بلکه باید با صحبت پیرامون فلسفهی وجودی هرچیزی با یکدیگر تعامل برقرار کنیم.
بازدیدها: ۰
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.