جستجو برای:
سبد خرید 0
  • خانه
  • آموزش روی خط
    • فیلم‌سازی
    • فیلم‌نامه‌نویسی
    • نویسندگی
    • عکاسی
  • آموزش آنلاین
    • فن تدریس
    • آموزش راهبردی
    • عضویت الماسی
  • آموزش رایگان
    • هنر انتخاب
    • کتاب‌های ما
    • عکاسی و فیلم‌سازی با موبایل
    • سینمای جوان، از دیروز تا فردا
  • بلاگ
    • دمو
    • الماسی
    • تی وی توس
    • شرح احوال
    • مقاله – یادداشت
    • کانون تحلیل‌گران سینما
  • خوبه بدونید
    • درباره ما
    • تماس با ما
    • مدیر مسئول
    • مجید سیف‌العلمایی
    • مدرسان
    • قوانین و مقررات
    • سیاست حریم خصوصی
"مجید سیف‌العلمایی" هستم، “مربی و مشاور فیلم‌نامه‌نویسی و فیلم‌سازی” از “سیف‌دات‌آی‌آر”. ماموریتم کمک به مشتاقان و فعالان سینمایی است تا بتوانند بهتر فیلم‌نامه بنویسند و اصولی فیلم بسازند، به روش کاملاً کاربردی و نتیجه محور.
  • 05135420705
  • sayfdotir@gmail.com
  • محصولات آموزشی
  • تماس با ما
  • پرداخت / تسویه حساب
SAYF.IR
  • خانه
  • آموزش روی خط
    • فیلم‌سازی
    • فیلم‌نامه‌نویسی
    • نویسندگی
    • عکاسی
  • آموزش آنلاین
    • فن تدریس
    • آموزش راهبردی
    • عضویت الماسی
  • آموزش رایگان
    • هنر انتخاب
    • کتاب‌های ما
    • عکاسی و فیلم‌سازی با موبایل
    • سینمای جوان، از دیروز تا فردا
  • بلاگ
    • دمو
    • الماسی
    • تی وی توس
    • شرح احوال
    • مقاله – یادداشت
    • کانون تحلیل‌گران سینما
  • خوبه بدونید
    • درباره ما
    • تماس با ما
    • مدیر مسئول
    • مجید سیف‌العلمایی
    • مدرسان
    • قوانین و مقررات
    • سیاست حریم خصوصی
ورود / عضویت
آخرین اطلاعیه ها
لطفا برای نمایش اطلاعیه ها وارد شوید
0

وبلاگ

SAYF.IR > بلاگ > کانون تحلیل‌گران سینما > گفت‌وگوی تلفنی با “مینو فرشچی”، “بانوی اردیبهشت”: کجاست حرمت فیلم‌نامه‌نویسی؟! (۲)

گفت‌وگوی تلفنی با “مینو فرشچی”، “بانوی اردیبهشت”: کجاست حرمت فیلم‌نامه‌نویسی؟! (۲)

2 اردیبهشت 1388
ارسال شده توسط آگاه فیلم
کانون تحلیل‌گران سینما

دومین قسمت گفت‌وگوی تلفنی با “مینو فرشچی”

فرهادی‌نیا: خانم فرشچی سلام. عصرتان به خیر. خیلی لطف کردید که ما در خدمت‌تان هستیم.

فرشچی: سلام عرض می‌کنم. خواهش می‌کنم.

فرهادی‌نیا: من بیشتر در سابقه‌ی کاریم دوست داشتم فیلم‌نامه‌نویسی را تدریس کنم و آقای “سیف” که فرمودند دیدم بهانه‌ی خوبی است که یک سری مباحث عمومی‌تر درباره‌ی فیلم‌نامه با گرایش آموزشی از حضرتعالی سوال کنیم. قبل از اینکه سوالات عمومی‌تر را مطرح کنم به حرمت اینکه از طرف خانم‌ها سوالاتی رسیده آنها را مطرح می‌کنم بعد سوالات خودم را مطرح می‌کنم.

فرشچی: بله. خواهش می‌کنم. بفرمایید.

فرهادی‌نیا: فرمودند نظر خود خانم “فرشچی” در مورد دیدگاه نویسنده و کارگردان فیلم “بانوی اردی‌بهشت” موافق است یا مخالف؟

بانوی اردیبهشت

فرشچی: ببینید مسایل مختلفی در این فیلم هست. در زمان خودش (دوازده سال پیش) فیلم نویی بود. دیدگاه نویی داشت من مخالفتی با آن ندارم. حالا ممکن است به آن شدتی که آن زمان به‌نظرم فیلم جالبی می‌آمد الان نیاید. البته خودش را سرفصل همان ژانر اجتماعی مربوط به زنان و زنان میانسال قرار داد.
فرهادی‌نیا: سوال بعدی که جزء سؤالات کلی هست این است؛ پیشنهاد خانم “فرشچی” در مورد چگونه بسط دادن یک طرح فیلم‌نامه برای جوانان چیست؟

فرشچی: این سوال خیلی کلی است. به هر حال یک فیلم‌نامه مراحلی برای بسط دادن یک فکر است از هر چیزی که بخواهیم ممکن است ما بتوانیم اقتباس کنیم از حادثه، از واقعه، از رمان، از تخیل، از داستان کوتاه. حالا این‌ها می‌تواند مربوط به جوانان باشد. خوب همان مسیری که یک فیلم‌نامه طی می‌کند، باید طی کند از یک خط به یک صفحه، از نقطه‌ی اصلی به پیداکردن شخصیت‌های مناسب برای پیش‌برد سیر داستان. بعد بسط و گسترش بدهیم. صفحات بیشتر و سیناپس و دیالوگ.

فرهادی‌نیا: فیلم‌نامه‌ی “کاغذ بی‌خط” چه‌قدر شخصی است؟

فرشچی: در فیلم‌نامه‌ی “کاغذ بی‌خط” به جز اینکه یک زنی با داشتن دو تا بچه می‌خواهد فیلم‌نامه‌نویسی را به‌عنوان پیشه انتخاب کرده و ادامه بدهد هیچ مورد شخصی دیگری ندارد. فقط به‌دلیل اینکه من یک توصیه‌ی مناسب هم از استادم شنیدم و هم خودم بعدها به شاگردهایم گفتم و بهترین توصیه‌ی مربوط به فیلم‌نامه‌نویسی که ممکن است کسی بشنود یا بگوید این است که در صورت داشتن توان تحقیق و تعلیمات مخصوص بهتر است که برای خلق شخصیت از شخصیت آشنا استفاده کنیم و فیلم‌نامه را به‌دلیل اینکه برای پایان‌نامه‌ام می‌نوشتم فکر کردم این اندرز را به‌کار بگیرم. من چه آدمی را بهتر از همه می‌شناسم. زنی که می‌خواهد فیلم‌نامه‌نویسی یاد بگیرد و کارش بشود فیلم‌نامه‌نویسی. این را من بهتر از همه می‌شناختم بنابراین مقدار زیادی از دانسته‌های خودم را، عکس‌العمل‌های خودم را در ماجرایی گذاشتم که دیگر ماجرا شخصی نبود یک آدم شناخته شده. برای اینکه شخصیت خوب در ذهن پرورانده بشود، هیچ‌کس بهتر از خود آدم و اطرافیان و همسایه نیست این را می‌شود در هر قصه‌ای روایت کرد و عکس‌العمل‌های درستش را مثل میوه‌چینی خوشه‌چینی جمع کرد.

فرهای‌نیا: فیلم‌نامه یک اثر ادبی است یا هنری؟

فرشچی: بیشتر یک اثر هنری است به نظر من. خیلی تفاوتی قائل نمی‌شوم. تمام کارهای ادبی در مجموعه‌ی بزرگتری به‌نام آثار هنری جای می‌گیرند. فیلم‌نامه هم یک اثر هنری است. به‌نظر من می‌تواند در زمینه‌ی ادبی هم در جایگاه بالاتری قرار بگیرد به‌دلیل اینکه ما در فیلم‌نامه‌نویسی محدودیت توان تولید فکر داریم در صورتی‌که در رمان‌نویسی تخیلمان را آزاد می‌گذاریم هر کاری که دلمان بخواهد تخیل می‌تواند انجام بدهد و از خواننده هم بخواهیم که ببیند. اما در فیلم‌نامه ما چنین قدرتی نداریم. تخیلمان را باید یک جاهایی محدود کنیم تا یک حدی که بشود ساخت. ما برای کسانی می‌نویسیم اما رمان‌نویس آزاد برای خودش می‌نوسد. ما در عین حال که باید از ذهن خودمان کمک بگیریم باید تهیه‌کننده را در نظر بگیریم، امکانات فنی را در نظر بگیریم. بازیگر را در نظر بگیریم. یعنی رضایت همه را جلب کنیم و در عین حال اثر هنری از خودمان به جا بگذاریم.

فرهادی‌نیا: یعنی شما وجوه هنری فیلم‌نامه را از وجوه ادبی برجسته‌تر می‌دانید؟

فرشچی: بله به نظر من برجسته‌تر است.

فرهادی‌نیا: یک فیلم‌نامه‌نویس چگونه بنویسد که فضاسازی‌ای که فیلم‌نامه دارد هنگام ساخت دچار کمترین دخل و تصرف شود؟

فرشچی: با شناخت کامل. اولا باید جوری بنویسد که تولیدی باشد. این تولیدی بودن تعریف دارد تعریفش هم خیلی آسان است. من با یک مثال خیلی جالب می‌توانم بگویم – که برای خودم هم یک درس بود – برای یک برنامه‌ی ده دقیقه‌ای تلویزیونی کسی متنی نوشته بود که در آن متن قهرمان اصلی داستان در رؤیای خودش در قصری بود که چلچراغ بزرگی داشت که روی سر شخص می‌افتاد و بیدار می‌شد. تهیه‌کننده به او گفت: “آخه بچه‌جون چرا فکر می‌کنی برای یک کار ده دقیقه‌ای من به‌عنوان تهیه‌کننده باید برم قصری رو اجاره کنم تمام عوامل رو ببرم اونجا چلچراغشو شل کنم بیافته رو سر بدل کار آیا بمیره آیا بمونه زخمی بشه و … چلچراغ هم از بین بره خب معلومه من اینو همین لحظه پرت می‌کنم اونور” راست می‌گوید این ناوارد بودن نویسنده را می‌رساند که لوازم را و امکاناتی که در اختیارش است را نمی‌شناسد. باید درست بنویسیم، به درد بخور بنویسیم صحنه باید پیش برنده‌ی قصه باشد که حذف نشود. آن صحنه‌هایی که به‌راحتی حذف می‌شوند پیشبردی ندارند اضافی هستند یا امکانات ساختش در نظر گرفته نشده بنابراین محکوم است به حذف.

فرهادی‌نیا: در ریتم، زمانی هم این اتفاق می‌افتد. بین ریتم نوشته با آن‌چه که روی پرده می‌بینیم تفاوت هست. گاهی فیلم روی پرده ریتم کندی دارد اما در فیلم‌نامه زود به سرانجام می‌رسد و دارای ریتم تندی است یا بر عکس حتی در فیلم‌نامه‌هایی که خود کارگردان نویسنده است تفاوت اساسی دارد.

فرشچی: تفاوت در ریتم، تفاوت حس آدمها در آن لحظه است. به نظرم می‌آید یک چیز بعیدی است که نویسنده خودش کارگردان باشد نتواند ریتم را مشابه درآورد. ولی معمولا در کار دیگران تفاوت حس است. یک چیز را نویسنده کندتر دیده، کارگردان تندتر. این هم‌وزنی، هم‌سنگ بودن، هم‌سویی نگاه‌های کارگردان و نویسنده پیش نمی‌آید مگر اینکه با هم چه در مراحل نگارش – حتی بهتر این است که در مرحله‌ی قبل از نگارش، تبادل افکار صورت بگیرد – چه بعد از نگارش. وگر نه هر مرحله‌ای بهتر از این است که اصلا چنین اتفاقی نیافتد یعنی اینکه آدم نگاه واقعی نویسنده را نداند. خیلی از کارگردان‌ها برایشان اهمیتی ندارد که نیت نویسنده چه بوده. نیت فیلم‌نامه‌نویس را در نظر نمی‌گیرند مثلا اگر بچه‌دارشدن خوب است باید همان را نشان بدهد؟؟ اگر می‌گوید جنگ بد است شما باید جنگ را بد نشان بدهی.

فرهادی‌نیا: چرا در ایران فیلم‌نامه‌نویسی به‌صورت شخصی است و گروهی نیست؟ جدای از گلایه‌های به حق شما در اول صحبت.

فرشچی: خب به همان دلیل که ما در وزنه‌برداری مدال طلای جهان گرفتیم و در فوتبال مدام حذف می‌شویم. ولی کار گروهی حتما سرپرست می‌خواهد. دیالوگ‌نویسی هم کمتر از قصه‌نویسی نیست یا بالاتر از قصه‌نویسی نیست. آدمهایی ذهنشان قصه‌پرداز است. بعضی آدمها استاد دیالوگ‌نویسی هستند اینها را باید پیدا کرد این گروه را با هم نشاند. اما معمولا وقتهایشان جور نمی‌شود. به این دلیل است که کاری فردی می‌شود و کار فردی بعد از دو سه تا کار، تکراری می‌شود نگاه‌ها تکراری می‌شود و آدم‌ها همان آدم‌هاند درحالی‌که اگر کار گروهی بشود فیلم‌نامه‌ها محکم می‌شود.

فرهادی‌نیا: حضور نریشن را در فیلم داستانی چه‌قدر پیش برنده یا چه‌قدر لطمه زننده به روایت کلی اثر می‌دانید؟

فرشچی: این بستگی به تشخیص دارد.

فرهادی‌نیا: اگر بخواهم موردی بگویم همین فیلم “بانوی اردیبهشت” را؟

فرشچی: بله. نریشن در جایی کاربرد دارد که قرار است افکار شخص بیان شود و کاراکتر با خودش حرف می‌زند ولی طوری نیست که لبهایش تکان بخورد. در عالم واقع ما با خودمان حرف نمی‌زنیم اما بسیار با خودمان فکر می‌کنیم. نریشن در واقع صدای ذهنی است و بد هم نیست. در فیلم‌های شاعرانه نقش شاعرانه را حفظ می‌کند.

فرهادی‌نیا: در “بانوی اردیبهشت” دو گونه نریشن داشتیم یکی که متن‌های شاعرانه خوانده می‌شد و دیگری از زبان شخصیت اول گفته می‌شد. در فضای کلی قصه، جایگاه این نریشن‌ها را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

فرشچی: در “بانوی اردیبهشت” شما به‌عنوان یک بیننده تصویر مرد را نمی‌بینید و قرار بود که ارتباط آنها با نامه‌نگاری و یا پخش صدای مرد و صدای ذهنی زن نشان داده شود. این فیلم یک استثناء است. با فیلم‌های دیگر که نریشن دارند متفاوت است به‌خاطر حفظ لحن شاعرانه‌اش و به‌خاطر اینکه بازیگر مرد هم پیدا کردنش مشکل بود هم قرار بود یک بازیگر درست و حسابی باشد و هم به‌نوعی در فیلم‌نامه نقشی نداشت.

فرهادی‌نیا: اتفاقا یکی از سوالهایی که رسیده این است؛ دلیل اینکه دکتر رهبر هرگز دیده نمی‌شود این نیست که چون او نماد عشق و عشق ممنوع در فیلم است که هرگز چهره نمی‌یابد؟

فرشچی: اصلا عشق ممنوعی نبود. نه نه هیچ‌کدام اینها نبود. همیشه یادتان باشد دنبال چیزهای شاعرانه نگردید همه چیز خیلی مادی است. متاسفانه در جهان سینما همش مادیات است. در ابتدا همه خیلی با عشق وارد سینما می‌شوند ولی بعد این‌قدر مادی می‌شوند که فراموش می‌کنند. به همین دلیل من همیشه به جوانها می‌گویم خیلی احساساتی نشوید. در این فیلم هم یکی از دلایل این بود که به بازیگری دستمزدی ندهند. قرار نبود بازیگری از کوچه بیاورند حتما می‌خواست آدم میانسالی باشد آدم میانسال که بازیگر حرفه‌ای هم باشد حتما دستمزد بالایی می‌خواست. آدم کامل درجه یکی باشد. هم صدایش خوب باشد و هم شاعرانه حرف بزند. معلوم نبود چهره‌ای که انتخاب می‌شود مورد پسند همه باشد.

فرهادی‌نیا: اتفاقا این خانم دومین پیش‌بینی‌ای که دادند این است که به‌دلیل تعمیم دادن عشق که فیلم‌ساز نخواسته در چهره‌ای خاص منحصر شود از صدا استفاده شده. البته من خیلی با این حرف شما موافق نیستم، به‌دلیل اینکه به هر حال “جهانگیر کوثری” که دارد فیلم همسرش را تهیه می‌کند این‌همه هزینه می‌کند خوب برای یک بازیگر سه جلسه فیلم‌برداری می‌کند خیلی شاید ..

فرشچی: نه آن فیلم خیلی هزینه نداشت. آن فیلم با چهل میلیون …

فرهادی‌نیا: خب چهل و دو میلیون می‌شد.

فرشچی: نه نه واقعا نه. مساله‌ی مالی هم هست. به هر حال برای تهیه‌کننده دو میلیون هم مشکل است. حالا من این فرد خاص را نمی‌گویم. در سینما واقعا مساله‌ی مالی هم هست. قرار است این هزینه برگردد. معلوم بود فیلمی پرفروش نخواهد بود چون اکشن نداشت. خرج کمتر زندگی بهتر.

فرهادی‌نیا: برای من لحظات خوبی بود که با شما صحبت کردیم. انشاءالله باز هم فرصتی فراهم شود همین بازی بی‌تکلف، ساده و روان و دوست داشتنی شما را دوباره روی پرده ببینیم. بازی شما لذت‌بخش بود به قول معروف کیف کردیم.

فرشچی: شما لطف دارید. ممنونم. خواهش می‌کنم. قربان شما. منم برای همه آرزوی موفقیت دارم.

فرهادی‌نیا: من خداحافظی می‌کنم. آقای “سیف” با شما صحبت می‌کنند.

کانون تحلیل‌گران سینما

سیف‌العلمایی: مجددا تشکر می‌کنم. من‌هم به‌عنوان آخرین کلام یک موردی می‌خواهم با شما درمیان بگذارم و بعد هم به خدای بزرگ بسپاریم‌تان. ما اینجا یک شعاری داریم و این هست که “سینما را با سینما بیاموزیم” می‌توانیم از ادبیات، از موسیقی و نقاشی وام بگیریم، ولی سینما سینماست مایلم نظر شما را بدانم.

فرشچی: خواهش می‌کنم. این کاملا نظر من است. واقعا سینما سینماست. درعین‌حال که مجموعه‌ای از هنرها را می‌تواند بیاورد ولی به‌نظر من سینما سینماست.

سیف‌العلمایی: بسیار ممنونم متشکرم انشاءالله که در مشهد ببینیم‌تان.

فرشچی: از طرف ما هم نایب‌الزیاره باشید.

سیف‌العلمایی: خواهش می‌کنم. آقای دکتر صباغ خیلی دلشان می‌خواست در این جلسه باشند ایشان که خاطرتان هست؟

فرشچی: بله بله خیلی خیلی ارادت دارم خدمتشان. سلام برسانید.

سیف‌العلمایی: بزرگی شما. من هم متشکرم از شما. در پناه خدا. خداحافظ.

ارسال: ۲ آبان ۱۳۸۸

برچسب ها: بانوی اردیبهشتتلفنیکانون تحلیل‌گران سینماکجاست حرمت فیلم‌نامه‌نویسی؟!گفت‌وگومحمدرضا فرهادی نیامینو فرشچی
درباره آگاه فیلم

شبکه آمورش مجازی سینما

نوشته‌های بیشتر از آگاه فیلم
قبلی کانون ۱۲۷ : تاجر ونیزی The merchant of Venice مایکل رادفورد
بعدی جان اساراف John Assaraf

پست‌های مرتبط

تریستانا-Tristana

29 مرداد 1404

دموی تحلیل فیلم “تریستانا” جواد اسحاقیان

مجید
ادامه مطلب
چه کسی امیر را کشت؟

26 تیر 1404

معرفی نقد آنلاین فیلم «چه کسی امیر را کشت؟»

آگاه فیلم
ادامه مطلب
عوامل سازندۀ یک فیلم

25 تیر 1404

معرفی دورۀ آموزشی: «عوامل سازنده یک فیلم»

مجید
ادامه مطلب
معما Charade

24 تیر 1404

معرفی نقد آنلاین فیلم «معما» Charade

آگاه فیلم
ادامه مطلب
درخت گلابی

23 تیر 1404

معرفی نقد آنلاین فیلم: درخت گلابی

آگاه فیلم
ادامه مطلب
فیلم بوف کور

12 تیر 1404

فیلم “بوف کور” ساخته “کیومرث درم‌بخش”

آگاه فیلم
ادامه مطلب

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.

جستجو برای:
آخرین نوشته‌ها
  • خان بابا معتضدی، راوی تاریخ ایران 23 شهریور 1404
  • «صنعت سینما» 3 22 شهریور 1404
  • روز سینما 1386 با مجید سیف العلمایی 21 شهریور 1404
  • معرفی کتاب «چگونه در ۲۱ روز فیلم‌نامه بنویسیم؟» 20 شهریور 1404
  • معرفی «قصه درمانی» اثر “دکتر علی صاحبی” برای سینماگران 19 شهریور 1404
دسته‌ها
تمرین کن!

logo-samandehi

توجه:

برای استفاده از محتوای آموزشی، لازم است با هویت واقعی ثبت نام انجام دهید. این برنامه‌های آموزشی فقط برای استفاده شخصی شماست. هر گونه انتشار محتوای این برنامه، پیگرد قانونی دارد.

تمامی حقوق معنوی و مادی "سیف دات آی آر" ("مربی و مشاور فیلم‌سازی") متعلق به "مجید سیف العلمایی" بوده که طبق قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت می‌نماید. ©1404
ورود
استفاده از موبایل
استفاده از آدرس ایمیل
آیا هنوز عضو نیستید؟ اکنون عضو شوید
بازنشانی رمز عبور
استفاده از موبایل
استفاده از آدرس ایمیل
عضویت
قبلا عضو شدید؟ اکنون وارد شوید
بروزرسانی 2 اردیبهشت 1388

گفت‌وگوی تلفنی با “مینو فرشچی”، “بانوی اردیبهشت”: کجاست حرمت فیلم‌نامه‌نویسی؟! (۲)

در کنارتان هستیم.

با ما تماس بگیرید.

سوالی دارید؟

کارشناسان ما آماده پاسخگویی به شما هستند.

پشتیبانی آنلاین

کارشناسان ما آماده پاسخگویی به شما هستند.

هنر اگر چه نان نمی‌شود، اما شراب زندگی است.

اطلاعات تماس

با یک کلیک در کنارتان هستیم.
آدرس مرکز

ایران، خراسان رضوی، مشهد

تلفن تماس

تلفن تماس

ارسال پیامک

ارسال پیامک

پست الکترونیکی

پست الکترونیکی

نام(ضروری)
اکنون به ما اطلاع دهید که چه چیزی در ذهن شماست. سوالی از ما دارید؟ پس لطفا بپرسید.
با تیک زدن ثابت کنید ربات نیستید!
::: درخواست خود را به‌صورت کامل برای ما ارسال نمایید تا آن را بررسی کنیم :::