علیرضا خنده رو: کریستف کیشلوفسکی در یک نگاه
علیرضا خنده رو: کریستف کیشلوفسکی در یک نگاه
آن گاه که برای رفتن به سینما و دیدن فیلم پولی نداشتی و به ناچار با برو بچههای محله یواشکی روی پشت بام سینما میرفتی و از دودکش ، فیلم را به صورت معکوس میدیدی هنر سینما به خود افتخار میکرد که فرزندی دارد که در آینده با سه رنگ، پرده رنگ پریده سینما را بار دیگر رنگارنگ خواهد کرد. افسوس که با خاموشی ناگهانی تو رنگ سیاه بر آن پرده نشسته است.
کریستف کیشلوفسکی (Krzysztof Kieslowski) کارگردان شهیر لهستانی کمی قبل از مرگش راضی شد تا در فیلم مستندی درباره زندگیش به نام حالم بَدَک نیست(I’m so so) به کارگردانی کریستف ویرژبیتسکی در جلوی دوربین حضور یابد. این کارگردان اذعان میدارد که روز اول دست و پایش را در حضور کیشلوفسکی گم کرده بود: کیشلوفسکی از همه ما بیشتر میدانست، در مورد زاویه دوربین، نورپردازی، رنگ و …. این فیلم پیشگویی قریب الوقوعی از مرگ کیشلوفسکی است.
کیشلوفسکی علی رغم اینکه یک سال قبل از مرگش اعلام کرده بود که قصد دارد از فیلمسازی خداحافظی کند، در همان روزها طرح سه گانه بهشت، دوزخ، برزخ را برای ساختن آماده داشت. کیشلوفسکی که در طول زندگی خود دوران سختی را پشت سر گذاشته بود، همین سختیها و مرارتها و دور بودن از آرامش و غم دوری از وطن را با شخصیتهای سه گانه آبی، سفید، قرمز تقسیم کرد.
عشق در اولین نگاه
کیشلوفسکی در زمستان ۱۹۹۳ در ورشو، در حالیکه در خیابان قدم میزد. مجموعه شعر کوچکی را روی پیشخوان کتابفروشیای میبیند، تورقی میکند و نظرش به شعری جلب میشود که مضمونی بسیار نزدیک به فیلم قرمز دارد. ویسلاوا شیمبورسکا در این شعر چنین می سراید:
Love at First Sight
by Wislawa Szymborska
They both thought
that a sudden feeling had united them
This certainty is beautiful,
Even more beautiful than uncertainty.
They thought they didn’t know each other,
nothing had ever happened between them,
These streets, these stairs, this corridors,
Where they could have met so long ago?
I would like to ask them,
if they can remember –
perhaps in a revolving door
face to face one day?
A sorry in the crowd?
Wrong number on the ‘phone?
– but I know the answer.
No, they don’t remember.
How surprised they would be
For such a long time already
Fate has been playing with them.
Not quite yet ready
to change into destiny,
which brings them nearer and yet further,
cutting their path
and stifling a laugh,
escaping ever further;
There were sings, indications,
undecipherable, what does in matter.
Three years ago, perhaps
or even last Tuesday,
this leaf flying
from one shoulder to another?
Something lost and gathered.
Who knows, perhaps a ball already
in the bushes, in childhood?
There were handles, door bells,
where, on the trace of a hand,
another hand was placed;
suitcases next to one another in the
left luggage.
And maybe one night the same dream
forgotten on walking;
But every beginning
is only a continuation
and the book of fate is
always open in the middle.
دست تقدیر در سیزدهم مارس ۱۹۹۶ کتاب سرنوشت کریستف کیشلوفسکی را در میانه بست و دوستداران این فیلم ساز را در غم فقدان او تنها گذاشت. روحش قرین رحمت باد!
فیلمشناسی کریستف کیشلوفسکی
Krzysztof Kieslowski ’s filmography
(عنوانهای داخل پرانتز یا به زبان لهستانی و یا به زبان فرانسه هستند.)
تراموا ۱۹۶۶(The Tram)
از شهر ووج ۱۹۶۹( From the City of Lodz)
پرسنل ۱۹۷۵(Personnel )Personel))
جای زخم ۱۹۷۶(The Scar(Blizna))
آرامش ۱۹۷۶(The Calm(Spokoj))
آماتور (خوره دوربین) ۱۹۷۹(Camera Buff (Amator))
روز کاری کوتاه ۱۹۸۱(Short Working Day(Krotki Dzien Pracy))
شانس ۱۹۸۱ (بر اساس عنوان لهستانی داخل پرانتز)(Blind Chance(Przypadek))
ده فرمان (فرمان دوم) ۱۹۸۸(Dekalog 2)
ده فرمان (فرمان هفتم) ۱۹۸۸(Thou Shalt Not Steal/Dekalog 7)
ده فرمان (فرمان نهم) ۱۹۸۸(Dekalog 9)
ده فرمان (فرمان دهم) ۱۹۸۸(Thou Shalt not Covet Thy Neighbor’s Goods/Dekalog 10)
ده فرمان (فرمان هشتم) ۱۹۸۸(Thou Shalt Not Bear False Witness/Dekalog 8)
ده فرمان (فرمان پنجم) فیلم کوتاهی درباره کشتن ۱۹۸۸(A Short Film About Killing /Dekalog 5)
ده فرمان (فرمان ششم) فیلم کوتاهی درباره عشق ۱۹۸۸(A Short Film About Love Dekalog 6)
ده فرمان (فرمان نخست) ۱۹۸۸(I Am the Lord Thy God/Dekalog1)
ده فرمان (فرمان چهارم) ۱۹۸۸(Honor Thy Father and Thy Mother/Dekalog 4)
ده فرمان (فرمان سوم) ۱۹۸۸(Honor the Sabbath Day/Dekalog 3)
زندگی شهری ۱۹۹۰(City Life)
زندگی دوگانه ورونیکا ۱۹۹۱(The Double Life of Veronique(La Double Vie de Veronique))
آموزش هالیوودی ما ۱۹۹۲(Our Hollywood Education)
آبی ۱۹۹۳ (Blue(Bleu))
سفید ۱۹۹۴ (White(Blanc))
قرمز ۱۹۹۴ (Red(Rouge))
بازدیدها: ۴
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.