هشت راه برای ایجاد روابط موفق با دیگران
جان سی ماکسول
Maxwell, John C
متخصص مدیریت و رهبری
همه ی ما می دانیم که یکی از موضوعاتی که در زندگی مهم است مهارت های ارتباطی با دیگران است، ارتباط به معنای برخوردهای متفاوت با اشخاص متفاوت است، اما بعضی از مردم در این زمینه دچار گرفتاری هایی می شوند، علت اصلی گرفتاری های آنها در برقراری ارتباط با یکدیگر، این است که هر کدام به شیوه خود با دیگران ارتباط برقرار می کنند.
هر یک از ما در هر لحظه در شرایط ادراکی ویژه ای به سر می بریم. اگر از شیوه مورد علاقه شخص مخاطب خود استفاده کنید و خود را در سطح دیگران قرار دهید و از زبان آنها برای انتقال نقطه نظرهای خود استفاده نمایید، او به اقدام و خواسته شما پاسخ مثبت خواهد داد و اغلب به نتیجه دلخواه مورد نظر خود یعنی ارتباط موثر خواهید رسید.
در بحث ایجاد ارتباط و چگونگی برقراری آن، متقاعد نمودن دیگران، هنر بدست آوردن حمایت و همکاری افراد و فرآهم آوردن شرایطی که افراد بتوانند مطابق میل و خواسته شما رفتار کنند، عناصری اصلی و تعیین کننده هستند.
من (جان ماکسول) شما را با هشت راهکار برای داشتن رابطه ی بهتر با دیگران آشنا می کنم که از ارتباطتان با دیگران احساس خرسندی و رضایت داشته باشید
من (جان ماکسول) روابط با دیگران را به پنج سطح دسته بندی می کنم و به توضیح کامل این سطوح می پردازم.
من (جان ماکسول اصول هشت گانه ای را برای رشد ارائه می دهم که بسیار جالب و تامل برانگیز است که با هم مرور می کنیم:
۱- زندگی توأم با رشد داشته باشید
تنها راهی که می توانید کیفیت زندگی خود را به بهبود رسانید این است که خودسازی و بهبود وضعیت تان را آغازت و خود را اصلاح کنید.
اگر می خواهید در مسیر موفقیت گام بردارید چاره ای ندارید جز اینکه زندگی رو به رشد را سرلوحه برنامه های خود قرار دهید.
شادترین افراد کسانی هستند که هر روزشان با رشد همراه است.
۲- تغییر را از همین روز آغاز کنید
بسیاری از مردم ناموفق دچار بیماری یک روزی هستند! با اینکه می توانند همین حالا با انجام کاری خاص زندگی خود را ارزشمند کنند، فقط می گویند: یک روزی انجام خواهم داد! یا از شنبه شروع می کنم.
راهی که می تواند شما را متحول کند این است که از همین حالا شروع کنیم. مهم نیست کجا هستیم، مهم این است کجا می خواهیم برویم.
۳- رشد امروز زمینه ساز فردای بهتر است
امروزمان نتایج تلاش های دیروزمان است! با این حساب می توانی دقیقا بفهمی در روزها و ماه های آینده چه برداشتی خواهی داشت.
نکته جالب این است که مغز انسان زمانی که با افزوده شدن ایده ها عمیق شود، هرگز به حالت اولیه خود برنمی گردد.
این سهم من از زندگی نیست!
رشد امروز سرمایه گذاری برای فرداست.
۴- به هیچ وجه به دستاوردهای فعلی خود قناعت نکنید
ریک وارن می گوید: بزرگترین دشمن موفقیت فردا موفقیتی است که امروز کسب شده است.
انسان های موفق می دانند که برد هم مانندباخت موقتی است. نباید به موفقیت امروز دل خوشکرد بلکه باید همیشه ولع موفقیت داشت.
راحتی ها نباید انسان را بفریبد و نباید اجازه داد که احساس موفقیت بر انسان غلبه کند. لحظه ای به موفقیت خود دل خوش دار و دوباره بار سفر را برای کسب موفقیتی دیگر ببند.
۵- همیشه در حال یادگیری باشید
بهترین راه جلوگیری از افتاد نه در دام در جا زدن، تعهد به یادگیری دائمی است.
هنری فورد می گوید: تجربه من این است که آدم های موفق از زمان تلف شده دیگران استفاده می کنند.
هر جا می روید با خود کتابی و جزوه ای به همراه داشته باشید. در ترافیک از سی دی های آموزشی استفاده کنید.
تعهد به یادگیری روزانه یک چیز، هر چند هم کوچک، می تواند مبنا و اساس یادگیری همیشگی شود.
۶- برای رشد برنامه داشته باشید
ارل نایتینگل اشاره داشته است: اگر شخصی روزانه یک ساعت و برای پنج سال متوالی روی یک موضوع کار کند، حتما در آن کار متخصص خواهد شد.
کلید گشودن دریچه ای به سوی یادگیری دائمی و خودسازی، داشتن برنامه ای خاص و همتی والا برای رشد است.
توصیه من این است که ۱۲ کتاب در سال بخوانید یا ۵۲ سی دی یا مقاله آموزشی پیرامون موضوع موردعلاقه تان داشته باشید.
۷- آماده پذیرفتن هزینه های مربوط باشید
اگر می خواهیداوج بگیرید باید از وقت های آزاد و تفریح کاست و برای کسب منابع لازم جهت موفقیت هزینه کرد.
به علاوه باید آماده بود تا هم در معرض تغییرات مداوم و هم مخاطرات ناشی از آنها قرار گرفت.
به همین دلیل است که اتغلب مردم نمی خواهند این هزینه را بپردازند.
اما رشد کردن ارزش این هزینه ها را دارد.
اگر رشد نباشد، زندگی محدود است و استعدادهای نشکفته به هدر می رود.
تغییر جسارت می خواهد.
۸- راهی برای به کار بستن آموخته هایتان پیدا کنید
جیم رآن می گوید: «اجازه ندهید آموخته هایتان به دانش تبدیل شود، بلکه تلاش کنید آنها به کار آید.
پیشرفت شخصی با عمل مشخص خواهد شد.»
- شیوه کار من این است که با یاد گرفتن چیزی جدید از خود می پرسم:
۱) کجا می توانم این آموخته را به کار ببندم؟
۲) چه زمانی می توانم از آن استفاده نمایم.
۳) چه کسی غیر از من نیاز به دانستن این موضوع دارد؟
این سوالات باعث می شودتا از دام دانستن برای دانستن نجات پیدا کنم و آموخته هایم را در زندگی به کار ببندم
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.