جستجو برای:
سبد خرید 0
  • خانه
  • آموزش روی خط
    • فیلم‌سازی
    • فیلم‌نامه‌نویسی
    • نویسندگی
    • عکاسی
  • آموزش آنلاین
    • فن تدریس
    • آموزش راهبردی
    • عضویت الماسی
  • آموزش رایگان
    • هنر انتخاب
    • کتاب‌های ما
    • عکاسی و فیلم‌سازی با موبایل
    • سینمای جوان، از دیروز تا فردا
  • بلاگ
    • دمو
    • الماسی
    • تی وی توس
    • شرح احوال
    • مقاله – یادداشت
    • کانون تحلیل‌گران سینما
  • خوبه بدونید
    • درباره ما
    • تماس با ما
    • مدیر مسئول
    • مجید سیف‌العلمایی
    • مدرسان
    • قوانین و مقررات
    • سیاست حریم خصوصی
"مجید سیف‌العلمایی" هستم، “مربی و مشاور فیلم‌نامه‌نویسی و فیلم‌سازی” از “سیف‌دات‌آی‌آر”. ماموریتم کمک به مشتاقان و فعالان سینمایی است تا بتوانند بهتر فیلم‌نامه بنویسند و اصولی فیلم بسازند، به روش کاملاً کاربردی و نتیجه محور.
  • 05135420705
  • sayfdotir@gmail.com
  • محصولات آموزشی
  • تماس با ما
  • پرداخت / تسویه حساب
SAYF.IR
  • خانه
  • آموزش روی خط
    • فیلم‌سازی
    • فیلم‌نامه‌نویسی
    • نویسندگی
    • عکاسی
  • آموزش آنلاین
    • فن تدریس
    • آموزش راهبردی
    • عضویت الماسی
  • آموزش رایگان
    • هنر انتخاب
    • کتاب‌های ما
    • عکاسی و فیلم‌سازی با موبایل
    • سینمای جوان، از دیروز تا فردا
  • بلاگ
    • دمو
    • الماسی
    • تی وی توس
    • شرح احوال
    • مقاله – یادداشت
    • کانون تحلیل‌گران سینما
  • خوبه بدونید
    • درباره ما
    • تماس با ما
    • مدیر مسئول
    • مجید سیف‌العلمایی
    • مدرسان
    • قوانین و مقررات
    • سیاست حریم خصوصی
ورود / عضویت
آخرین اطلاعیه ها
لطفا برای نمایش اطلاعیه ها وارد شوید
0

وبلاگ

SAYF.IR > بلاگ > شرح احوال > اینگمار برگمان Ingmar Bergman به روایت دکتر صباغ

اینگمار برگمان Ingmar Bergman به روایت دکتر صباغ

۲۴ شهریور ۱۳۸۶
ارسال شده توسط آگاه فیلم
شرح احوال

http://adambarfiha.com/wordpress/wp-content/uploads/2010/07/bergman.jpg

دکتر محمدرضا صباغ از “اینگمار برگمان” می گوید.

http://images.khabaronline.ir/Images/news/Larg_Pic/9-5-1391/IMAGE634792610570458362.jpg

78337328650522421820.jpg

“اینگمار برگمان” در ۱۴ ژولای ۱۹۱۸ در شهرک UPSSALA در خانواده‏ای روحانی متولد شد.

پدرش اریک برگمان پیشوای کلیسای لوتران‏ها “پـــیروان لـوتر” می‏باشد. اینگمار، کودکی را در همراهی پدرش برای سفرهـای روزانه از کلیسایی به کلیسای دیگر می‏ گذراند. بعدها در یک دوره دانشگاهی تاریخ ادبیات شرکت کرده و عضو تئاتر دانشجویان می‏شود. رســاله پایانی او در این دوره، درباره “اشتـرن بــرگ” است. در همین زمان با دختری به‏نام “ماریـا”، هنرپیشه جوان، آشنامی‏شود و هر دو موافقت می‏کنند تا با شرکت اتاقی اجاره کنند. این ارتباط با مخالفت شدید پدرش روبرو می‏شود طوری‏که اینگمار حدود چهار سال هر نوع ارتباطی را با خانواده‏اش قطع می‏کند.

او در تئاتر “اپرا” به‏ عنوان کمک کارگردان، بدون دریافت حقوق، به کار مشغول می‏شود. یکی از رقاصان باله تئاتر، حمایت از او را، تا زمانی‏که بالاخره به‏عنوان سوفلور استخدام می‏شود و حقوقی دریافت می‏دارد برعهده می‏گیرد.

در این دوره، او یـک اپرا و دوازده نمـایشنامه می‏ نویسد و مدیـر تئاتر این شانس را به او می‏دهد تا یکی از نوشته‏هایش را به‏نام “مـرگ کاسپر” که الهام آشکاری از اشترن برگ می‏باشد به اجرا در آورد. بین تماشاچیان تئــاتر، تعدادی از اعضای مهم‏ترین مؤسسه تولید فیلم سـوئد، تحت تأثیر نمایش قرار گرفته و مصمم می‏شوند او را به استخدام در آورند و بالاخره در سال (۱۹۴۲) تصمیم این مؤسسه باعث می‏شود که او عاقبت کـاری منظم پیدا کند. مسـئولیت او تنظیم فیلـم‏نامه‏ها و نوشتن دیـالوگ بر آن‏ها بود. او همـ‏چنین تصمیم می‏گیرد به‏ سوی خانواده‏اش بازگردد. در (۱۹۴۳) با Else Fischer، بالرین و طراح رقص، ازدواج می‏ کند و پس از چندی دختر آن‏ها Leva متولد می‏شود.

“شکنجه” نمایشنامه ‏ای که او نوشته توسط مؤسسه فیلم‏ساز سوئد خریده شده و توسط Alf.Sjoberg به فیلم برگردانده می‏شود. به برگمان مجدداً سمت کمک کارگردانی داده می‏ شود و این اولین تجربه او در سینما است.

چند ماه بعد شرکت فیلم‏سازی سوئد از او می‏خواهد تا از کمدی‏های Leck Fisher فیلم‏نامه‏ای تهیه و آن‏را کارگردانی نماید.

فیلم‏ نامه در چهارده روز آماده می‏ شود. مشهور است برگمان در مورد این تجربه گفت: “اگر از من خواسته می‏شد، فیلم‏نامه‏ای را، حتی از روی دفترچه راهنمای تلفن می‏نوشتم.”

این فیلم، بحران (۱۹۴۵) نام گرفت و شکستی کامل برای تهیه‏کننده بود.

تهیه‏کننده مستقلی به‏نام Marmasted شانس دیگری به برگمان داده و او فیلم “روی عشق‏هامان می‏بارد” را در (۱۹۴۶ ) می‏سازد.

در همین سال برگمان به Goteberg رفته و در آن‏جا کارگردان تئـــاتر می‏شود و کار را با “کالیـگولا” نوشته “کامو” آغاز نموده و با چند نمایش از نوشته‏های خودش ادامه می‏ دهد.

با حمایت Marmasted، او دو فیلم “کشتی به هندوستان” (سرزمین آرزوها) و “موسیقی در تاریکی” ( ۱۹۴۷) را می‏سازد.

فیلم “موسیقی در تاریکی” با انتقادهای مثبت استقبال می‏ شود و مؤسسه فیلم‏سازی سوئد از او می‏خواهد که در قدم اول فیلـــم‏نامه‏های “برای” Eve و “زن بی‏چهره” را نوشته (‌این فیـلم‏نامه بعداً توسط “Gustave Malander کـارگـردانی می‏شود.) و سپس خودش کارگردانی فیلم “بندر سر راه” را براساس داستان Alf Lansberg برعهده بگیرد.

شکست این فیلم، یک‏بار دیگر باعث اخراج او از مؤسسه فیلم‏ سازی سـوئد می‏شود و باز هم یک‏بار دیگر با کمک Marmasted، برگمان فیلم “زندان” را براساس فیلم ‏نامه ‏ای از خودش می‏سازد و این شاید اولین فیلم مهم برگمان بود.

موفقیت نسبی فیلم او را برای کارگردانی به مؤسسه فیلم سوئد می‏ کشــاند و در طول دو سال چهار فیلم “عطش” براساس داستانی از “برژیت تن گــروت”‌، “لذت”، “اینجا اتفاق نمی‏افتد” و “اینترلـود تابستانی” (۱۹۵۰) را می‏سازد.

اتفاق قابل ذکر در این زمان ملاقات و آشنایی او با Victor Sjostrom و موافقت Victor برای بازی در بعضی فیلم‏های برگمان است.

مؤسسه فیلم‏ سازی سوئد در اعتراض به قوانین جدید مالیاتی تعطیل شده و برگمان مجدداً بیکار می‏شود.

Marmasted به برگمان کارگردانی هنری تئاترهایش را پیشنهاد می‏ کند و بعد از چـند شکــست، برگمان آن‏جا را هم ترک می‏کند.

در همین زمان او با روزنامه‏نگار جوانی به‏ نام Gun Hagberg رابطه برقرار می‏ کند و صاحب فرزند دختر جدیدی می‏ شود. این دو تصمیم می‏گیرند با هم زندگی کنند. برگمان مجبور به حمایت از دو همسر و پنج فرزند می‏شود. روابط با Gun الهام‏بخش او برای ساخت فیلم “زن منتظر” می‏باشد که تـوسط شرکت سیــــنمایـی سوئد در سال (۱۹۵۲) تولید می‏شود و بلافاصله پس از این، ساخت فیلم “تابستان با مونیکا” آغاز می‏گردد.

یک‏سال بعد، او به‏عنوان کارگردان در استاد تئاتر StadTeater در استکهلم استخدام می‏شود. برگمان، همکاری موفقیت‏آمیزی را با هنرپیشــه‏هایی که در آینده به‏ طور دائم در فیلم‏های او بازی خواهند کرد، آغاز می‏ نماید. کسانی چون “گوبل لیندبلوم”، “ماکس فُن سیدو”، “اینگریــد تولین”، “هاریت” و “بی‏بی اندرسون”. در ایـن زمان “خاک اره و پولک” (شب برهنه) و در (۱۹۴۵ ) “درس عشق” ساخته می‏شوند.

اشتغال دو گانه او، سینما و کارگردانی تئاتر، وقت او را کاملاً اشغال می‏نماید. در (۱۹۵۵) اینگمار برگمان “سفر به پاییز” و کمی بعد از آن موفـــق‏ترین فیلم اروپاییش، “لبخند شب تابستان” برنده جایزه جشنواره کان را می‏سازد. از این زمان برگمان به سرعت صعود می‏کند. موفقیت فیلم سبب می‏شود تا مؤسسه فیلم ‏سازی سوئد از برگمان بخواهد، در مدت ۳۰ روز، فیلم “مُهرهفتم” (۱۹۵۵) را بسازد.

“مُهرهفتم” جایزه ویژه جشنواره کان و تقدیرنامه‏های فراوانی از فرانسه، اسپانیا و ایتالیا کسب می‏کند. سیر اندیشه مذهبی طولانی مدت اینگمار برگمان از این‏جا آغاز می‏شود.

در (۱۹۵۷) او “توت‏ فرنگی‏ های وحشی” را ساخته و “خرس طلایی” جشنواره برلین و جایزه ویژه منتقدان وِنیز را کسب می‏کند. هم‏چنین فیلم‏های “حاشیه زندگی” برنده جایزه بهترین کارگردانی در کان و “چهره” (جادوگر ۱۹۵۸)برنده جایزه ویژه کارگردانی ونیز می‏گردد. همین زمان، برگمان، کارگردانی تئاتر “مالمو”، Malmo را واگذار می‏کند و با Kali Larebei ازدواج کرده و دانیل متولد می‏شود.

فعالیت دیوانه‏ وار برگمان متوقف نمی‏شود. فیلم “چشمه باکره” (۱۹۵۹) برای او اسکار بهترین فیلم خارجی را می‏آورد. اینگمار به‏دنبال آن “چشمه شیطان” را می‏سازد. به برگمان که حالا کارگردانی بلند آوازه است پیشنهاد کار در “تئاتر دراماتیک استکهلم” می‏شود. اما در (۱۹۶۱) فیلم “همچون در یک آیینه” را در جزیره “فارو” فیلم‏ برداری می‏کند. این فیلم که اولین قسمت از تریلوژی مذهبی برگمان است، برنده جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی گشته و در برلین موفق به کسب جایزه می‏شود. دومین قسمت از این تریلوژی “روشنایی زمستان” نیز برنده جشنواره‏های برلین و وین می‏گردد.

اینگمار به ‏دنبال این فیلم پس از یک‏سال “سکوت” را می‏سازد. این مجموعه با فیلم “حالا درباره این زن” قطع می‏شود. (۱۹۶۴) افسردگی جدی برگمان سبب بستری شدن او در بیمارستان می‏شود. اودر همان سال “پرسونا” را می‏سازد. روابط او با “لیو اولمن” تولد دختر دیگری را به همراه دارد.

بعد از سال ۱۹۶۵ برگمان، هر سال یک فیلم دارد. “ساعت گرگ‏ها” (۱۹۶۶)، “شرم” (۱۹۶۷)، “تشریفات تلویزیونی” (۱۹۶۸)، “اشتیاق” اولین فیلم رنگی او (۱۹۶۹)، مستندی درباره جزیره “فارو” برای تلویزیون سوئد، “تماس” (۱۹۷۰). در (۱۹۷۲) فیلم “فریادها و زمزمه‏ها” تقریباً در همه جشنواره‏ها برنده جایزه می‏شد. برگمان پس از این سریال “چشم‏انداز یک ازدواج” را برای تلویزیون کارگردانی می‏کند و نسخه سیــنمایی سه ساعته را می‏سازد.

در (۱۹۷۳) رویای برگمان بــرای ساختن فیلمی از “موزارت” به‏ نام “خلوت سحرآمیز” به واقعیت می‏پیوندد. در (۱۹۷۶) او فیلم روانشناسانه “روبرو” و پس از آن “تخم مار” را برای “دینودو لارنتیس” کارگردانـی می‏کند.

در ۳۰ ژانویه ۱۹۷۶ او را متهم به فرار از مالیات می‏ کنند. آزردگی ناشی از این موضوع، سبب بستری شدن او در یک مرکز روانی می‏شود. پس از درمان، از سوئد فرار کرده و به جزیره “فارو” برمـی‏گردد و (۱۹۷۷) پس از انتظاری طولانی برای همکاری با “اینگرید برگمن” موفق به ساخت “سونات پاییزی” می‏شود.

مشکلات او با اداره مالیات به آهستگی رفع می‏گردد. او برای تلویزیون آلمــان در (۱۹۸۰) “زندگی عروسک‏ های خیمه شب بازی” را کارگردانی می‏نماید.

برگمان یک‏سال بعد اتوبیوگرافی ۵ ساعته تلویزیونی خود، به‏نام “نانی و الکساندرا” به‏ مدت ۵ ساعت و نسخه سینمایی آن (به‏ مدت ۳ ساعت) را خلق می‏کند. این فیلم برنده چهار جایزه اسکار می‏گردد. او به ساخت فیلم‏ های تلویزیونی ادامه می‏دهد.

او در سال (۱۹۸۳) “بعد از تمریـن”، (۱۹۸۵) “آدم مقدس”، (۱۹۸۶) “سیمای کارین” را به تصویــر می‏کشد و سینما را ترک کرده تا خودش را کاملاً وقف کار تئاتر نماید اما به فیلم‏نامه ‏نویسی ادامه می‏دهد و فیلم‏های “بهترین هدف” کارگردان، بیلی اوگت (۱۹۹۱)، “بچه‏های یکشنبه” (۱۹۹۲)، “گفتگوی خصوصی” (کارگردان، لیو اولمن(۱۹۹۸) را می‏نویسد. در (۱۹۹۷) برای تلویزیون سوئد “در حضور یک دلقک” را به تصویر می‏کشد و در (۱۹۹۹) “بی‏ایمان” را برای “لیو اولمن” می‏نویسد.

او در حال حاضر در تئاتر، مشغول فعالیت است.

  • ارسال ۲۴ شهریور ۱۳۸۶
برچسب ها: Ingmar Bergmanآگاه فیلماینگمار برگمانبازیگرتئاترسوئدسینماسینمای جهانسینمای سوئدفیلممحمدرضا صباغموسیقینمایشهنرمند
درباره آگاه فیلم

شبکه آمورش مجازی سینما

نوشته‌های بیشتر از آگاه فیلم
قبلی منصور واحدی؛ اندر احوال اینگمار برگمان Ingmar Bergman
بعدی ابزار نورپردازی حرفه‌ای

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.

جستجو برای:
آخرین نوشته‌ها
  • معرفی لایو «سینما در کرونا» ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴
  • تحول و تغییر بنیادین در سامانه سیف دات آی آر ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴
  • دموی «شناخت فیلم‌نامه» ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴
  • کانون ۸۴ «چه کسی امیر را کشت؟» مهدی کرم‌پور ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴
  • کی می‌خواد فیلم‌نامه‌نویس بشه؟ ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۴
دسته‌ها
نمادها

logo-samandehi

تمرین کن!

logo-samandehi

توجه:

برای استفاده از محتوای آموزشی، لازم است با هویت واقعی ثبت نام انجام دهید. این برنامه‌های آموزشی فقط برای استفاده شخصی شماست. هر گونه انتشار محتوای این برنامه، پیگرد قانونی دارد.

تمامی حقوق معنوی و مادی "سیف دات آی آر" ("مربی و مشاور فیلم‌سازی") متعلق به "مجید سیف العلمایی" بوده که طبق قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت می‌نماید. ©1403
ورود
استفاده از موبایل
استفاده از آدرس ایمیل
آیا هنوز عضو نیستید؟ اکنون عضو شوید

بازنشانی رمز عبور
استفاده از موبایل
استفاده از آدرس ایمیل
عضویت
قبلا عضو شدید؟ اکنون وارد شوید

بروزرسانی 24 شهریور 1386

اینگمار برگمان Ingmar Bergman به روایت دکتر صباغ

در کنارتان هستیم.

با ما تماس بگیرید.

سوالی دارید؟

کارشناسان ما آماده پاسخگویی به شما هستند.

پشتیبانی آنلاین

کارشناسان ما آماده پاسخگویی به شما هستند.

هنر اگر چه نان نمی‌شود، اما شراب زندگی است.

اطلاعات تماس

با یک کلیک در کنارتان هستیم.
آدرس مرکز

ایران، خراسان رضوی، مشهد

تلفن تماس

تلفن تماس

ارسال پیامک

ارسال پیامک

پست الکترونیکی

پست الکترونیکی

[gravityform id="2" title="false" description="false" ajax="false"]
::: درخواست خود را به‌صورت کامل برای ما ارسال نمایید تا آن را بررسی کنیم :::