کانون ۶۴ : همچون در یک آینه
۱۸ مرداد ۱۳۸۶
ارسال شده توسط آگاه فیلم AgahFilm
همچون در یک آینه
Through a Glass Darkly
نویسنده و کارگردان: اینگمار برگمان
تهیهکننده: سونسک فیلم
موسیقی: یوهان سباستیان باخ
محصول: ۱۹۶۱ سوئد
مدت نمایش: ۹۱ دقیقه
بازیگران: هارییت آندرسون، گونار بیورنستراند، ماکس فون سیدو و لارس پاسگارد
داستان فیلم:
“کارین” (آندرسون)، دختر روانپریشی که به تازگی از آسایشگاه روانی مرخص شده، تابستان را در جزیره دورافتادهای در بالتیک میگذراند. همراهان “کارین” عبارتند از: پدرش، “دیوید” (بیورنستراند)، نویسندهای که به بیماری دخترش بیشتر از نظر موضوعی برای کارش توجه دارد تا از نظر عاطفی؛ شوهرش، “مارتین” (فونسیدو)، که اگرچه خودش پزشک است اما هیچ کمکی به همسرش، نمیتواند بکند؛ برادرش، “مینوس” (پاسگارد)، نوجوانی هفدهساله که آرامآرام در حال کشف جسم خویش است. “کارین” تصور میکند صداهائی را از پشت کاغذهای دیواری میشوند که میگویند پروردگار بهزودی با او صحبت خواهد کرد و مایه رستگاریاش را فراهم خواهد آورد. اما روزی “کارین” دفتر خاطرات پدرش را میخواند و در مییابد که بیماریاش درمان ناپذیر است…
درباره فیلم:
نخستین فیلم از سه گانه پرآوازه استاد (دومی: نور زمستانی، ۱۹۶۳ و سومی: سکوت، ۱۹۶۳) که خود، آنان را آثار مجلسی خوانده است: “هر سه فیلم این سه گانه، در کنار یکدیگر، به اهمیت رابطههای انسانی و احساساتی که میتوانند نسبت به هم داشته باشند میپردازد و برخلاف آنچه گروهی از منتقدان گفتهاند در آنها بحث بر ر وجود خدا نیست، بلکه یکچیز مطرح است و آن معجزه محبت است. اکثر قهرمانان این سهگانه مردهاند. آنان نمیدانند چه طور دوست بدارند و چهطور از خودشان احساسات نشان بدهند. تنها تنها هستند، در خودشان فرو رفتهاند و به کسی دسترسی ندارند”.
تهیهکننده: سونسک فیلم
موسیقی: یوهان سباستیان باخ
محصول: ۱۹۶۱ سوئد
مدت نمایش: ۹۱ دقیقه
بازیگران: هارییت آندرسون، گونار بیورنستراند، ماکس فون سیدو و لارس پاسگارد
داستان فیلم:
“کارین” (آندرسون)، دختر روانپریشی که به تازگی از آسایشگاه روانی مرخص شده، تابستان را در جزیره دورافتادهای در بالتیک میگذراند. همراهان “کارین” عبارتند از: پدرش، “دیوید” (بیورنستراند)، نویسندهای که به بیماری دخترش بیشتر از نظر موضوعی برای کارش توجه دارد تا از نظر عاطفی؛ شوهرش، “مارتین” (فونسیدو)، که اگرچه خودش پزشک است اما هیچ کمکی به همسرش، نمیتواند بکند؛ برادرش، “مینوس” (پاسگارد)، نوجوانی هفدهساله که آرامآرام در حال کشف جسم خویش است. “کارین” تصور میکند صداهائی را از پشت کاغذهای دیواری میشوند که میگویند پروردگار بهزودی با او صحبت خواهد کرد و مایه رستگاریاش را فراهم خواهد آورد. اما روزی “کارین” دفتر خاطرات پدرش را میخواند و در مییابد که بیماریاش درمان ناپذیر است…
درباره فیلم:
نخستین فیلم از سه گانه پرآوازه استاد (دومی: نور زمستانی، ۱۹۶۳ و سومی: سکوت، ۱۹۶۳) که خود، آنان را آثار مجلسی خوانده است: “هر سه فیلم این سه گانه، در کنار یکدیگر، به اهمیت رابطههای انسانی و احساساتی که میتوانند نسبت به هم داشته باشند میپردازد و برخلاف آنچه گروهی از منتقدان گفتهاند در آنها بحث بر ر وجود خدا نیست، بلکه یکچیز مطرح است و آن معجزه محبت است. اکثر قهرمانان این سهگانه مردهاند. آنان نمیدانند چه طور دوست بدارند و چهطور از خودشان احساسات نشان بدهند. تنها تنها هستند، در خودشان فرو رفتهاند و به کسی دسترسی ندارند”.
آگاه فیلم: دکتر محمدرضا صباغ، امیرحجت صفرلی، دانوش یزدانپناه
۸۶۰۵۱۸
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.