انتخاب لنز در عکاسی
انتخاب لنز در عکاسی
lines choice
لنزها براساس فاصلهی کانونیشان بر حسب میلیمتر تعریف میشوند، اینکه فاصلهی کانونیشان کوتاه، متوسط یا بلند است. مثلا برای یک دوربین ۱۳۵ میلیمتری لنز نرمال حدود ۵۵ میلیمتر تعریف شده است. (شکل۱)
فاصلهی کانونی در واقع همان فاصلهی بین کانون عدسی و لنز است، زمانیکه لنز روی بینهایت، فوکوس شده میشود گفت که همان سطح فیلم است. در این فاصله پرتوهای نور که از موضوع منعکس شده است، از لنز گذشته و به کانون عدسی میرسد و در آنجا تصویر را تشکیل میدهد. در واقع این فاصلهی کانونی است که زاویهی دید لنز را تعیین میکند که باز آن هم تعیینکنندهی تصویر شکل گرفته روی فیلم است.
یک لنز نرمال معمولا چیزی حدود ۴۷ درجه زاویه دید دارد. و این زاویه دید تقریبا شبیه به زاویه دید موثر چشم انسان است، البته زمانی طبیعی که از داخل دوربین نگاه نمیکند. (شکل۲)
این شکل، منظرهای است که از طریق یک لنز واید یعنی لنزی که فاصلهی کانونی کوتاهتری نسبت به لنز نرمال دارد، عکاسی شده با یک لنز ۲۸ میلیمتری. با اینکه من موقعیت مکانی خودم را تغییر ندادهام منظره دورتر بهنظر میرسد. چون زاویه دید حدود ۳۷ درجه گسترش پیدا کرده است؛ بهگونهای که ما فضای بیشتری از پسزمینه (بکگراند) را میبینیم. (شکل۳)
حالا همان منظره را بهوسیلهی یک لنز با فاصلهی کانونی طولانیتر مثلا ۱۳۵ میلیمتر عکاسی میکنیم. میبینیم که تصویر، نزدیکتر بهنظر میرسد. چون لنز تصویر بزرگتری را روی کانون، فرم میدهد و زاویهی دید حدود ۲۳ درجه کمتر میشود. (شکل۴)
اما در مورد دوربینهای مختلف چی؟ آیا یک لنز ۵۵ میلیمتری، یعنی یک لنز نرمال برای دوربینی با فرمت متوسط و یا یک دوربین با دید ۴x5 مناسب است؟ جواب منفی است. چون یک لنز وقتی نرمال است که فاصله کانونی آن به اندازهی قطر کادر فیلم باشد. (شکل۵)
بنابراین لنزهای ۴۳ میلیمتری برای دوربینهای ۳۵ نرمال است، اگر چه در بسیاری از دوربینهای ۱۳۵ S.L.R لنزهای ۵۵ میلیمتری را بهعنوان لنز نرمال میشناسند. بهطور کلی میشود گفت، لنزهای بین ۴۰ تا ۵۵ میلیمتری جزو لنزهای نرمال هستند. و دوربینهایی که فرمت ۴/۲۱x 4/21 دارند از لنزهای ۸۰ میلیمتری بهعنوان لنز نرمال استفاده میکنند. همچنین در دوربینهایی با دید ۴x5 لنز نرمال، چیزی حدود ۱۵۰ میلیمتر است. بههرحال یک عکاس خوب، باید لنزهای مختلف را در موقعیتهای عکاسی متفاوت امتحان کند و فواید و موارد مصرف هر کدام را خودش شخصا کشف کند و بهکار گیرد.
لنزهایی با فاصله کانونی کمتر مثلا مانند لنزهای ۲۸ میلیمتری، به ما یک زاویه دید بازتری را نسبت به لنز نرمال ارائه میدهند. همچنین عمق میدان بیشتری را که در واقع همان فاصلهی دید قابل قبول از پیشزمینه تا پسزمینه را در برمیگیرد. مثلا اگر روی یک موضوع در نزدیکی یعنی در پیشزمینه فوکوس کنیم، مقدار بیشتری از فضای پسزمینه در این محدودهی واضحسازی وارد میشود. ارزش عمق میدان این است که در فهم تصاویر سه بعدی به ما کمک میکند. اما این عمق گاهی مشکلاتی را در ساخت و ترکیب عکس بهوجود میآورد. (شکل۶)
در این عکس لنز یک فضای (پسزمینه) بکگراند گیجکننده و بینظم را در فوکوس قرار داده است. این مشخصهی لنزهای واید یک نکتهی مهم را یادآور میشود و آن این که اول باید اجزای بکگراند و چیزی که از آن میخواهیم را خوب ببینیم و روی آن کار کنیم. بعد اگر خواستیم این فضای هرج و مرج را در بکگراند از بین ببریم و تصاویر سه بعدی را بیشتر به دو بعدی نزدیک کنیم تا این به هم ریختگی تا حدودی رفع شود. یک راه حل برای این کار این است که درجه باز بودن دیافراگم را کنترل کنیم. (شکل۷)
این عکس با دیافراگم ۱۶ گرفته شده است. (شکل۸)
اما اگر با دیافراگم بازتر مثلا دیافراگم ۸/۲ عکس بگیریم عمق میدان تا حدودی از ناحیهای که فوکوس نشده برطرف میشود و پیشزمینه جلوهی بهتری پیدا میکند. (شکل۹)
مشخصهی دیگر لنزهای واید ایجاد اعوجاج و شکستگی است. هم ظاهری و هم واقعی. شکستگی واقعی را قسمت ضخِمتر لنز ایجاد میکند و آثار آن در کنارههای عکس بیشتر قابل مشاهده است؛ به اینصورت که اشعههای موازی نور در کنارههای فرم کج میشوند و هر چه لنز وایدتر باشد این کجی بیشتر قابل مشاهده میشود. برای همین موقع گرفتن عکس معماری نباید یک عنصر قائم را در لبهی عکس قرار دهید. در مورد شکستگی ظاهری هم که متداولتر است،میشود گفت یک نوع پرسپکتیو است. لنزهای واید قادرند در نزدیکی موضوع فوکوس کنند که این امر شکستگی پرسپکتیو بهوجود میآورد. (شکل۱۰)
اما اگر از لنزهایی با فاصله کانونی بیشتر از حد نرمال استفاده کنید؛ یعنی لنزهای تله مثلا تلهی ۱۰۵ ، ۱۳۵ و ۲۰۰ میلیمتر، زاویهی دید محدودی که دارد باعث میشود که ما روی مسئلهی مهم و خاصی در عکس فوکوس کنیم. همینطور در این نوع زاویهی دید در فضا فشردگی بهوجود میآید.
برای همین این نوع لنزها برای عکسبرداری از پرترههای اتفاقی مناسب است. چون ما در هر فاصلهی دلخواهی که باشیم میتوانیم موضوع را جلوی دوربین حس کنیم. مشکل این دوربینها حجم و وزن سنگین آنها است. بنابراین در بیشتر مواقع بهتر است از سه پایه استفاده شود. (شکل۱۱)
اگر مایل نیستید مجموعهای از لنزهای واید و تله را همراه خود داشته باشید میتوانید از لنز زوم استفاده کنید. این نوع لنز، فاصله کانونیهای متفاوتی را در یک لنز متحد کرده است. مزیت این لنزها این است که بدون اینکه موقعیت خود را تغییر بدهید میتوانید قاببندی موضوع را عوض کنید. و از مشکلاتش هم یکی حجم زیاد آن است و یکی کیفیت تصویر آنکه نسبت به نوع منحصر آن کمتر است. چون این لنز تعداد عدسی بیشتری در ساختمانش دارد. که همهی این عدسیها باعث میشوند نور از عدسیهای بیشتری گذشته و کیفیت تصویر کمتر شود.
بنابراین با وجود این عدسیهای متنوع، یک عکاس اول باید بداند چه میخواهد؟ آیا عمق میخواهد؟ پرسپکتیو میخواهد یا فشردگی و غیره. سپس با توجه به نیازش لنزهای مختلف را امتحان کند و مناسبترین آن را انتخاب کند.
مترجم: فرزانه قنبری
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.