نشانهها و معنا در عکسهای آیینی
نشانه ها و معنا در عکس های آیینی
ابراهیم بهرامی
در آثار هنریِ دینی، هنرمند از طریق نشانه ها، ساختارها، فضاسازی معنوی و همچنین انسجام بخشیدن به بیان تصویری، روزنه ای معنوی و رابطه ای فرهنگی را شکل می دهد که ارتباط انسان با معنویت را عمق می بخشد. حساسیت های فطری از جمله عواملی است که موجب می شود انسان با آثار معنوی و دینی، رابطه ای درونی تر پیدا کند که در آن، هم هنر مند به عنوان پدید آورنده و هم مخاطب آن، ارتباطی تغزلی با اثر پیدا می کنند.اساس و سرچشمه اصل آفرینش گری در ساحت های قدسی و گرایش به آن، ریشه در میراث معنوی فرهنگی و دینی جامعه دارد. در هسته و جوهره همه مذاهب و آیین های دینی و سنتی جهان، حقیقتی نهفته است که اتکا به آن، انسان را به معرفت شناختی نزدیک و او را از تعلقات دنیوی دور می کند. هنر هایی که از معنویت دین و مذهب به عنوان بخشی از فرهنگ جامعه بهره می گیرند انسان را به حقیقتی والا سوق می دهند.
عکاسی که در میان دیگر هنر ها از حوزه وسیع تر دیداری برخوردار است، تلاش پنهانی دارد تا در عین پرداختن به واقعیت، به قلمروی متعالی تری که از راهروی ذهنیت به تجّلی می رسد، بخشی از ژرفای هستی را معنا کند. یک عکس، نشانه ها و عناصر زیادی را در خود دارد که به تنهایی معنایی مستقل از یکدیگر دارند یا به بیان محدودی اشاره دارند ولی هنگامی که این عناصر با یکدیگر در می آمیزند و به علایم و نشانه های نظام یافته تری گسترش می یابند، بیانی متفاوت و محتوایی خارج از معنای مستقل خود می یابند. گاهی بسیاری از قوانین و قواعدی که در علم نشانه شناسی به کار گرفته می شود، به طور مجرد ارزش ذاتی بیانی ندارد، بلکه شیوه و درایت هنرمند در استفاده آگاهانه و کاربردی شان بدان ها معنا و ارزش می بخشد.
دررهیافت های تصویری مختلفی که به دین می پردازد، نشانه ها مفاهیمی اساسی و دارای ارزش های فرهنگی و معنوی والایی هستند. بسیاری از این نشانه ها دارای رمزگان هایی هستند که نیاز به رمز گشایی دارند و برخی دیگر نیز در ساده ترین شکل خود برای آگاهی بخشی، بر نقش کارکردی خود دلالت دارندو عناصر ساختاری نیز با کاربرد های زیبایی شناسانه که در یک نظم و وحدتی خلاق ارائه می شوند، خود به بازتعریف این شاخصه ها و تفسیر آن ها کمک می کنند.
از دیدگاه رفتار های اجتماعی، نشانه های زیبایی شناسی که مبتنی بر محتوای ذاتی شان در آثار هنری دینی ارائه می شوند و اغلب برگرفته از همان نشانه های مذهبی و شمایل های آیینی است، تحلیل منحصر به فردی در حوزه علم نشانه ها دارند و با این که قوانین مشخصی برای آن تعریف نشده است، آمیزه ای از نشانه های معنایی و نشانه های زیبایی شناسانه را در بیان معنا به خدمت می گیرند.
شمایل و نشانه ها، دلالت های صریح بصری هستند که بیشتر به عناصر و اشیای موجود در یک اثر هنری می پردازند و هنگامی که این دلالت ها به تفسیر و برداشت های شخصی می رسند بر دلالت های ضمنی یا تداعی کننده، تاکید دارند و امکان نقد، تاویل و تحلیل آن ها را از سوی مخاطب فراهم می سازند.
نشانه های دیداری به لحاظ تجسم عینی توسط مخاطب، فهم پذیری بیشتری دارند ولی چنان چه این نشانه ها مربوط به فرهنگ یا منطقه خاصی باشد نیاز به همراهی اطلاعات، آگاهی یا همان رمزگشایی دارد، برخی ازاین نشانه ها می توانند از درون ارزش های معنایی، روایتی یا مذهبی داشته باشند که غالبا هنرمندان ِ هنر های تجسمی، آن ها را بازنمایی می کنند. استفاده از تمام یا بخش هایی ازاین عناصر و نمایه ها، به عنوان نشانه های ثانوی در هنر های تجسمی نمود می یابد و به خلق آثاری با درونمایه های معنوی می انجامد و تا آن جا پیش می رود که این زبان بیانی که نشانه ها را در دل خود جای داده است، به صورت محتوا و پیام، متجلی می شود. بسیاری از این نشانه ها گاهی به تفسیر مجدد آن در قالب معنای ضمنی و محتوای باطنی می پردازند.
ارتباط عمیق تر نشانه ها با فرهنگ و اجتماع به عنوان یک قالب بیانی، موجب پدیدار شدن ارزش های نهفته در آن می شود. برخی از نشانه های مذهبی که جنبه های تاریخی و روایتی دارند به دلیل این که نمونه های عینی و واقعی نداشته اند، بیشتر در ذهن ساخته و پرداخته می شوند و برخی هم حتی در نظام های کلامی باقی می مانند.
هنر مند عکاس در مسیر انتقال اندیشه اش، با استفاده از عناصر ساختاری، به دنبال معنای عکاسانه نیز است البته باید این را هم پذیرفت که یک نگاه و زاویه فردی که البته فراخ تر از یک نگاه عادی است، نمی تواند تمامی واقعیت موجود را عریان کند بلکه در کنکاشی فکری ما را به سوی درک واقعیت ها رهنمون می سازد و از آن جا که این گونه آثار موضوع مدار هستند، با تکیه بر جنبه های درونی خود از معنای بیشتری هم برخوردارند. بیان معنا در عکاسی هیچ قاعده مشخص و نظام مندی ندارد بلکه این فرم ها، اشیا و نماد ها هستند که در ترکیبی هماهنگ و همگرا با یکدیگر همچون واژه هایی که شعر را می سازند، به تصویر معنا می بخشند.
تجّلی هنر دینی در آثاری که نگاه عمیق تری به محتوا دارند، از بطن فرهنگ گرفته شده اند و هنرمندانی که برای بیان معنا به این موضوع می پردازند، ابزاری کاملا فیزیکی و مادی در دست دارند و تلاش می کنند با درکی از معنویت دینی، ذهنیت و نگاه خود را برای انتقال احساس و بیان معنا به خدمت گیرند.
پرداختن به عمق محتوای معنوی در آثار عکاسی، مخاطبان را که معمولا از دقت نظر بیشتری برخوردارند، از لایه های فرهنگ به درون خود می پذیرد و در ارتباطی نزدیک تر به درک مفاهیم و پیام آن یاری می رساند. هنر مند عکاس در این فرایند، با استفاده از این عناصر مادی، پیام های ذهنی را درقالب معنا تولید می کند و از این طریق به تبادل افکار و انتقال معنا میان افراد می پردازد.
نمادهای مذهبی تنها به خاطر ظاهرشان تقدس ندارند، بلکه به خاطر احساسی که انسان هنگام استفاده از آن ها پیدا می کند، تقّدس می یابند. این نماد ها، همچون علایم کوچکی مانند یک انگشتر یا گردن بند که نمود مذهبی دارند تا آویزه ها، پرچم ها، علم ها و… در منازل و اماکن عمومی و مذهبی که برگرفته از ریشه های آیینی و دینی است، به خاطر ظاهر زیبا و تزیین شده شان مقدس نگشته اند بلکه واقعیت های معنوی از درون آن ها بر انسان تاثیر می گذارد و شرایطی را به وجود می آورد که ذهن مخاطب را برای درک معنویت ومفهوم آن فعال و حس متعالی تری را به وی القا می کند.
بازدیدها: ۰
2 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
با سلام و خدا قوت
بسیار عالی
متشکرم
درود بر شما و سپاسگزاریم از پیام محبت آمیزتان