مصاحبه رادیو صدای آشنا با آقای جواد اسحاقیان
- مصاحبه ی رادیو ” صدای آشنا ” با آقای “جواد اسحاقیان” در باره ی کتاب
درنگی بر سرگردانی های شهرزاد پسا مدرن : سیمین دانشور
- ( تهران : نشر گل آذین ، ۱۳۸۵ )
- آقای اسحاقیان ! با تشکر از قبول مصاحبه ، شما در کتابتان با عنوان درنگی بر سرگردانی های شهرزاد پسامدرن : سیمین دانشور بیش تر به تحول ذهنی اجتماعی خانم دکتر سیمین دانشور پرداخته اید . سؤال اساسی برای خوانندگان این است که آیا اصولاً ایشان از نظر ذهنی در فاصله ی انتشار رمان ” سووشون ” و رمان های بعدی شان یعنی جزیره ی سرگردانی و دیگری ساربان سرگردان متحول شده اند یا نه و اگر تحول و پیشرفتی هست ، در چه زمینه هایی است؟
به نام خدا و با سپاس از گردانندگان رادیوی “صدای آشنا” که صداهای آشنای میهنمان را پاس می دارد . من بحث خود را در مورد رمان های برجسته تر خانم دکتر سیمین دانشور به دو موضوع محدود و بخش می کنم . نخست ، تحول و تکامل ذهنیت زنانه ی ایشان در فاصله ی انتشار رمان “سو و شون” در ۱۳۴۸ تا انتشار رمان های پیوسته ی ایشان با عناوین ” جزیره ی سرگردانی ” در ۱۳۷۲ و نیز رمان ” ساربان سرگردان ” در ۱۳۸۰ و دوم ، تحول ذهنیت اجتماعی سیاسی ایشان در هر سه رمان در یک فاصله ی تقریباً سی ساله .
اما در مورد نخستین تحول فکری ایشان که به ذهنیت زنانه یا زن محورانه مربوط می شود . ذهنیت خانم دانشور در ” سو و شون ” ذهنیتی به شدت سنتی است : ” زری ” همسر ” یوسف ” در این رمان ، عمدتاً نگران امنیت کیان خانواده است . این نگرانی ، او را محتاط ، محافظه کار ، منفعل و تحمل پذیر بار می آورد و او را وامی دارد تا فرزندان را از ماجراجویی های طبیعی ، خطر کردن ، کسب تجربه ی فردی و اجتماعی مستقل باز دارد . به این عبارت دقت کنیم : ” هنوز یک ساعت نگذشته ، دلش شور بچه ها را می زد که نکند از مادیان پرت شده باشند . نکند در این روز پر آفتاب گرما زده شوند ” با فعالیت سیاسی شوهر خود ” یوسف ” به شدت مخالف است و شرکت او را در مبارزه با نیروهای اشغالگر انگلیسی در سال ۱۳۲۳ تاب نمی آورد و به او هشدار می دهد : ” هر کاری می خواهند بکنند ؛ اما جنگ را به لانه ی من نیاورند . شهر من ، مملکت من ، همین خانه است اما آن ها جنگ را به خانه ی من می کشانند”.
- ببخشید . با توجه به آنچه گفتید ، نگرانی مادر و زن نسبت جان و کیان خانواده ، دغدغه ی اصلی همه ی زنان و مادران ایرانی است . آیا این رفتار زنانه را می شود بر سنتی بودن ذهنیت نویسنده حمل کرد ؟
پرسش سنجیده ای است . خیر ، نفس داشتن نگرانی نسبت به سلامت اعضای خانواده بر ذهنیت سنتی دلالت نمی کند و یکی از وظایف مقدس مادرانه است اما در پندار ، گفتار و کردار ” زری ” یا نویسنده نشانه هایی هست که بر محافظه کاری ، احتیاط بیش از اندازه و دغدغه های ذهنیت سنتی زن ایرانی دلالت می کند ؛ مثلاً نذر شخصیت زن که فرزندی در شکم دارد اگر به سلامت به دنیا بیاید ، نان و خرما برای بیماران روانی تیمارستان ببرد یا سری به زنان زندانی بزند ، یا تنها به کارِ خانه داری اکتفا کند یا این که پسرش ” خسرو ” از روی کنجکاوی به کاخ حکمران شیراز نزدیک و گرفتار نشود . نگرانی نسبت به گرمازدگی یا افتادن خسرو ، دانش آموز دبیرستان از اسب ، ریشه در تفکر سنتی زن قدیم و سنتی دارد که فرزند دست از پا خطا نکند و تنها آن کند که مادر می خواهد . این گونه رفتار مادرانه و زنانه است که سنتی است . این که ” زری ” که زن یکی از خان های بانفوذ ایل قشقایی است نتواند از دادن گوشواره ی خود یا اسب خسرو به دختر حاکم خودداری کند ، نشانه ی ذهنیت منفعل ، محافظه کار و خودخواهانه ی زن سنتی چهل سال پیش جامعه ی ماست . در حالی که همین زنی زمانی که خود دانش آموز بوده ، از روی غریزه ی زنانه با مدیر آموزشگاه مخالفت می کرده و برخلاف دستور او و از روی شهامت ، روزه ی خود را باطل نمی کرده و یا لباس عزای خود را به دلیلی عوض نمی کرده .
- با وجود این ، همین ” زری ” در پایان رمان از نظر ذهنی متحول می شود ؛ چنان که پس از کشته شدن مظلومانه ی شوهرش ” یوسف ” تعزیه ی او را به نمایشی سیاسی و تظاهراتی آرام اما اعتراضی تبدیل می کند و در برابر مخالفت مقامات دولتی با برگزاری تظاهرات مذهبی مقاومت می کند . آیا نمی شود گفت : بذر تحول ذهنی خانم دانشور در پایان همین رمان هم نمود پیدا کرده ؟
باز هم به نکته ی ظریفی اشاره کردید و من اِشراف شما را برداستان تحسین می کنم . با وجود این دقت کنید که این پایان بندی رمان ، بیش تر ارزش هنری دارد تا واقعیت عینی ، زیرا تحول ذهنی ، روندی آنی و دفعی نیست و نیاز به یک رشته مقدمات و پیش شرط های ذهنی ، خانوادگی و فردی دارد ؛ یعنی درست است که قتل ” یوسف ” به اشاره ی مقامهای انگلیسی اشغالگر می تواند تکانه ای ذهنی بر همسر بگذارد ، اما این ضربه ضرورتاً سیاسی نیست ؛ مثلاً می تواند از او زنی پرخاشگر و ناآرام بسازد نه این که بی درنگ مراسم تعزیه ی معمول و رایج را به اعتراض سیاسی تبدیل کند . گذشته از این توجه داشته باشم که او همسر ” خان ” بزرگ ایل است و آنان که چیزهای زیادی برای از دست دادن دارند ، اهل خطر کردن نیستند . چگونه امکان دارد مادری که نگران فعالیت سیاسی خسرو است یا از سوار شدن او بر اسب می ترسد ، یک مرتبه به این فکر بیفتد که به دست همین جوانک تفنگ بدهد تا مثلاً به یاری افراد ایل با دولت یا کارگزاران آن بجنگد ؟ تصور من این است که چون زنده یاد جلال آل احمد پس از سفر مکه و زیارت خانه ی خدا در سال ۱۳۴۸ درگذشته و رمان سووشون هم در همین سال نوشته و منتشر شده است ، نویسنده زیر تأثیر مرگ طبیعی شوهر ، به نوعی بازآفرینی واقعیت هنری پرداخته اند . نه ذهنیت سنتی و نه وابستگی های طبقاتی فئودالی ” زری ” هیچ یک به او اجازه نمی دهد که خطر کند . با این همه این نکته را هم اضافه کنم که در سال هایی که این رمان منتشر می شد ، ذهنیت روشنفکری حاکم بر جامعه ی ما ، ذهنیتی سیاسی بوده و گروه های روشنفکری و مذهبی مخالف نظام ستم شاهی وارد عرصه ی مبارزه ی سیاسی شده بودند و این گونه رمان های سیاسی و ادبیات مقاومت را می پسندیدند و می خواند و یکی از دلایل شمارگان میلیونی این رمان ، همین نکته بوده است . البته ظرفیت های زیبایی شناختی و شخصیت خاص خانم سیمین دانشور به عنوان استاد دانشگاه ، به عنوان نویسنده و مترجم و نام و یاد زنده یاد جلال آل احمد هم در اقبال عمومی از این اثر بی تأثیر نبوده است .
- شما از تحول ذهنی زنانه یا زن محوری در رمان های بعدی خانم دانشور یعنی ” جزیره ی سرگردانی ” و ” ساربان سرگردان ” در کتاب خود نوشته اید . در این مورد توضیح بفرمایید .
با کمال میل. در ” جزیره ی سرگردانی ” شخصیتی به نام ” هستی ” وجود دارد که جانشین ” زری ” یا نویسنده در ” سووشون ” شده . این خانم ، دانشجوی دانشکده ی هنرهای زیبای دانشگاه تهران است و در روز شانزده آذر ماه به مناسبت بزرگداشت سالگرد روزدانشجو به اتفاق بسیاری از دیگر دانشجویان در اطراف مجسمه ی شاه سابق در میدان ۲۴ اسفند پیشین بست نشسته اند و اعتراض سیاسی دارند و بعداً وی به همین اتهام بازداشت و مورد بازجویی قرار می گیرد و مشکلات طاقت فرسایی را تحمل می کند . می بیند که صِرف شرکت در تظاهرات آرام سیاسی ، گونه ای تجدید نظر در نگرش اجتماعی نویسنده است . ” زری ” در سو و شون خانه دار است اما خانم دکتر سیمین دانشور بر همان سمت دانشگاهی پیشین خود باقی مانده اند و استاد ” هستی ” است و خواننده نویسنده را با نام و نشان و سمتِ استادی در کلاس در حال تدریس عرفان بودایی می بیند . ” هستی ” که سیمای دیگر نویسنده است چون زبان انگلیسی می داند ، می خواهد در آموزش و پرورش تهران تدریس کند اما با دخالت و کارشکنی مشاوران آمریکایی رو به رو می شود و چون سابقه ی کار سیاسی دارد ، از تدریس او جلوگیری می شود . ” هستی ” به اندیشه ها و نگرش اجتماعی شخصیت هایی چون جلال آل احمد ، دکتر شریعتی و شخصیت های سیاسی چپ علاقه نشان می دهد اما در میان دریایی از ذهنیت های مختلف و متضاد سرگردان است . همین شخصیت ، می خواهد با کار در بیرون از خانه به استقلال اقتصادی برسد اما شوهرش ” سلیم فرخی ” که ذهنیتی سنتی ، به ظاهر عرفانی اما به شدت محافظه کارانه دارد با کار زن در بیرون از خانه موافق نیست . ” هستی ” که می خواهد بر باورهای اجتماعی خود باقی بماند به این دلیل و دیگر دلایل طلاق می گیرد .
- اگر از این موارد بگذریم، به اعتبار ادبی و هنری خانم دانشور چه تحول و پیشرفتی در پهنه ی رمان نویسی را پشت سر گذاشته اند؟
خانم دانشور از همان نخستین داستان کوتاهشان با عنوان ” اشک ها ” در سال ۱۳۲۱ تا آخرین رمان هایشان که مورد بررسی ماست به جنسیت و منش خاص زنانه پرداخته اند . تحول عمده ای که در بینش زنانه ی ایشان رخ داده ، دوری از مطلق گرایی است ؛ مثل این باور که گویا زن نماد یا تجسمی از مظلومیت است و مردان هم بدون استثنا و به طور طبیعی تبلوری از تباهی ، کامخواهی ، تنوع طلبی و خشونت محض . در” سووشون ” این طلسم پس از سه دهه شکسته می شود اما نمود واقعی شخصیت زنانه در دو رمان آخر نویسنده متجلی می شود . زنان در این رمان ها سیماهایی متفاوت دارند ؛ به اصطلاح ، رمان چند صدایی است . هم زن تباهکار و خائنی مثل ” مامان عشی ” هست و هم زنی چون دکتر سیمین دانشور ِ استاد یا هستی دانشجو و هم زنان بازاری که پس از انقلاب اسلامی باید بازپروری شوند و هم زنانی که در حلبی آبادها زندگی می کنند و رفتار و گفتارشان ، تابعی از وضعیت اجتماعی حاکم و منش فردی آنان است . یکی از نمودهای تحول ذهنیت زنانه ، نقد و خرده گیری ادبیات گذشته ی ماست . نویسنده حتی بر فردوسی خرده می گیرد که مثلا ً چرا وی درد و رنج مادر رستم یعنی رودابه را برای زاییدن رستم که جثه ای بزرگ داشته و تنها به شیوه ی سزارین می توانست به دنیا بیاید در نظر نداشته و اصولا ً تولد رستم را باید نخستین هفت خوان او دانست اما فردوسی هفت خوان دیگر را حساب کرده ؛ این یکی را حساب نکرده و هستی می افزاید : زجز زن ها را هیچ کس به حساب نمی آورد حتی فردوسی .
- متشکرم . شما در کتاب ” درنگی بر سرگردانی های شهرزاد پسامدرن : سیمین دانشور ” بخش مفصلی را به ذهنیت اجتماعی سیاسی خانم دانشور اختصاص داده اید . شما این نگرش سیاسی و اجتماعی را چگونه ارزیابی می کنید ؟
تردیدی نیست که با در گذشت زنده یاد جلال آل احمد و کمرنگ شدن این ذهنیت در اندیشه ی فردی خانم دانشور و به ویژه روند تحولات اجتماعی پیش و پس از انقلاب ، خانم دانشور با اشرافی که بر ادبیات معاصر ایران و انگلیسی زبان داشته اند ، کوشیده اند به تعبیر خودشان ” به روز ” بنویسند . گرایش پسامدرن در ذهنیت ایشان در دو رمان آخر ، کاملا ً آشکار است و من فصلی را به همین ذهنیت اختصاص داده ام . با این همه باید دانست که خانم دانشور نه تنها تجربه ی مستقل سیاسی نداشته اند ، بلکه حتی با نظریات سیاسی هم آشنا نبوده اند . به عنوان مثال ، انگلیسی های اشغالگر در ” سووشون ” یوسف را که حاضر غله ی خود را به آنان بفروشد ، ترور می کنند اما سفارت انگلستان ظاهراً به خاطر رقابت سیاسی با آمریکائیان به سفارت پاکستان اشاره می کند تا ترتیب آزادی و فرار ” مراد پاکدل ” را از کویری در کرمان فراهم کنند . سستی بینش سیاسی نویسنده در رمان ” ساربان سرگردان ” آشکار است . دولت انگلستان هیچ گاه با ایالات متحده ی آمریکا رقابت جدی نداشته است حتی در ماجرای ملی شدن صنعت نفت در ایران پیش از کودتای ننگین سال ۳۲ . این که کسانی در “ساواک” یا سازمان اطلاعات و امنیت کشور هستند که با شدت عمل برخی مإموران عالی رتبه در همان سازمان مخالف هستند و پنهانی به دو زندانی سیاسی کمک می کنند ، واقع بینانه نیست ؛ به ویژه اگر بدانیم که مراد پاکدل به سازمان های چریکی و چپ وابسته است ، حتی احتمال چنین رفتاری هم بعید به نظر می رسد . این که مراد پاکدل با چنین بینشی یک مرتبه تغییر عقیده بدهد ، باورهای مذهبی بیابد و حاضر بشود به جبهه های جنگ برود و بخواهد مشکل کم آبی رزمدگان یا سکنه ی نزدیک به جبهه ها را حل کند ، باز با واقعیت همخوانی ندارد . اصولا ً ضعف ذهنیت سیاسی ، یکی از ویژگی های برجسته ی زنان نویسنده است . تربیت خانم دانشور در یک خانواده ی اشرافی و نداشتن شرکت مستقیم در فعالیت یا حتی گرایش سیاسی فردی ، به رمان های ایشان ، خصلتی ضد سیاسی بخشیده و این ویژگی از ارزش هنری آثارشان می کاهد .
مطالب زیر را حتما مطالعه کنید
عکس یک غریبه
تیزر معرفی کتاب: سینما و روانپزشکی
تیزر معرفی کتاب: سینما و روانپزشکی : بررسی اختلالات روانپزشکی در فیلمهای سینمایی یک قرن اخیر نویسنده: دکتر ماهیار آذر به روایت مجید سیف العلمایی
اقتباس ادبی در سینمای ایران
بیندیشید و فیلمساز شوید
منابع آزمون کارشناسی ارشد فیلمنامه نویسی
فیلمنامهنویسی
کتاب آموزش فیلمنامه نویسی را که حاصل ۲۰ سال تدریس در رشته فیلم نامه نویسی است به علاقمندانی تقدیم میکنم که میخواهند مشغله های ذهنی فاخرشان را در قالبهای مورد انتظار آثار حرفه ای، به دفاتر تهیه و تولید فیلم عرضه کنند. حق الزحمه من دعای خیر استفاده کنندگان این کتاب است.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.