معرفت سینمایی (مصاحبه با جهانگیر الماسی)
- گفت و گوی اختصاصی با جهانگیر الماسی
این گفتوگو توسط خانم فهیمه زهرایی در زاهدان با جناب جهانگیر الماسی انجام پذیرفت. از هر دو بزرگوار سپاسگزاریم.
معرفت سینمایی
- با تشکر از شما که قبول زحمت فرمودید و با این زمان محدود در گفتوگوی ما شرکت کردید. جناب آقای الماسی! “معرفت سینمایی” چگونه بهدست میآید؟
دقیقاً متوجه معنای سؤال نمیشوم، بنابراین با تفکیک کلمات و با توسل بهمعنای شرطی کلمات در مختصاتی که حدس میزنم منظور سؤال شماست؛ سعی میکنم به پاسخی در خور دررسم:
“معرفت” را مترادف آگاهی فراهم آمده از بستری معنوی- اخلاقی و عرفانی ترجمه میکنم با تأکید بر اینکه این کلمه معنا و مفهومی بسیطتر در حوزهای و خلاصهتر و مشخصتر و مانعتر در حوزهای دیگر دارد که موضوع سؤال و پاسخ ما نیست.
کلمهی سینما (Cinema) در ترجمه و برگردان مشخص؛ عبارت است از یک مکان که پذیرای تجمعی انسانی است برای مشاهدهی محصولی چندوجهی- بهلحاظ شناخت و طبقهبندی فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی (صنعت، رسانه، هنر) – بهنام فیلم.
احیاناً در مواردی خاص، کلمهی سینما، تعبیر اندیشهی توان فیلمساز و حتی روش ارتباطی فیلمساز و معماری ملحوظ در فیلمها را نیز به خود میپذیرد. حالا اگر منظور شما از سؤال قید شده دستیابی به مهندسی، روش تصویرسازی، چگونگی تقطیع نماها و حتی چگونگی بهکارگیری زبان و توانهای بالقوه در فیلم از یکسو و سینما از سوی دیگر است، باید بگویم این تکنیک را میشود در مدارس سینمایی و از مطالعهی تجربهی پیشگامان آن آموخت. اما اگر مراد از “معرفت سینمایی” – که البته ترکیب ناموزونی هم هست – تفکر و اندیشه و تجربهی فیلمساز و مدیر فرهنگی پیش و پس از ساخت فیلم یا نمایش آن و توان ملحوظ داشتن مفاهیمی ازجمله آنچه در تعریف ابتر و ناقص “معرفت” عرض کردم باشد؛ موقعیت، سواد، دانش و توانایی شهود و استدراک معنویتی است که آموختن آنهم در خلوت و تفکر پیرامون هستی و خلقت و تکامل در حوزهی بینش الهی و تکوین و تکامل مادی و تجربهی آن در حوزهی بینش مادیگرا و هم در متن جامعه و میان مردم و تأمل در تجربه و میراث گذشتگان دنیا، در باور ما ایرانیان علاوه بر اینها از طریق سلوک و دستگیری هدهد و پیری رهنما و البته در تعریفی دیگر حسب عنایت حضرت دوست و انتخاب و ارادهی مطلق او در سپردن رازها به برخی که اهلیت درک و حفظ آنرا داشته باشند تحصیل میشود.
باری سینما محلی است که در آن فیلمهای ساختهشده را نمایش میدهند. تجمع و همنشینی مردم در اتاق و محوطهای برای دیدن فیلم، خود فراهمآورندهی یک قوه و بستر خاص است و فیلم نیز به دوگونه ساخته میشود؛ یا رعابت یکسری قواعد و فرمولهای تجربه شده برای روایت یک قصه در سطوح کیفی مختلف است، یا محملی است برای طرح اندیشهای بینشی و دریافتی معنوی و انتقال آن به دیگران از طریق استفاده از زبان تصویر و ریتم و موسیقی و زیبایی، حول محور مختصاتی که از آن با نام معماری رنگ و نور و روشنایی و تاریکی و تناسب و توارد و تقارن هم میشود نام برد. در هر دو شکل انگیزهی تولید فیلم و نمایش آن مشخصکنندهی پشتوانهای است که شما از آن به نام “معرفت” یاد کردید … باید تذکر بدهم این “معرفت” طرفهای فراهم آمده و مشخص، فقط در ذهن یک فرد یا چندنفر نیست، چه تمام و کلیت آن بههنگام همنشینی اجزا و جنبش دراماتیک آن در موقعیتی شهودی و تجربی همچنان کاملتر میشود و شکل تازه میگیرد و ورز میآید.
- امروزه در جامعهی ما استقبال از بهدست آوردن “معرفت” بسیار بسیار ناچیز است. چرا؟
بهصورت جامع نمیتوانم پاسخ دهم. دلایل بسیاری دارد؛ میدانید همه متکی بر حاکمیت ارزشهاست. جامعهی ما در حال گذار از موقعیتی ایدهآلیستی به واقعگرایی محض است. گاهی رنگ باختن برخی ارزشهای آرمانی و پررنگ شدن واقعیتهای قابل تجزیه و تحلیل جاری است. گاهی جایگزینی برخی ارزشها با ضدارزشها در انتخاب افراد یک جامعه است و بهطور کلی الیناسیون، سطحینگری، روزمرهگرایی، اهمیت محاسبات اقتصادی و توجیهات اقتصادی برای همهی رفتارهای فردی و اجتماعی ما میتواند از دلایل آن باشد اما این همه نیست.
- آقای الماسی! با توجه به روند امروز سینمای ایران، آیا شما نگران سینما نیستید؟
چه بگویم؟! هم آری! هم نه! نه، بهخاطر اینکه من اصولاً به تحول و تکامل اجتماعی در متن زمان و درک تفکر انسانی در نیاز به معنویت، برای سامان دادن به ناهمگونیهای روحی و اجتماعی قائل هستم، خوشبین هم هستم و آینده را نیکو میبینم. و آری، از اینرو که احساس میکنم من شخصاً و شما شخصاً و دیگران هم، همهی توان و دریافتمان را از حقیقت به بایستههای اخلاقی و معنوی به مخاطبان خود منتقل نمیکنیم. تسامح و تجاهل و تغافل باعث میشود ما در عمر کوتاه خود با موقعیت پیروز مفروض برخورد نکنیم و البته این جای افسوس دارد.
- سینما چه تأثیری در زندگی شما داشته است؟
سینما، تئاتر، هنر، موسیقی، با روح و روان و جان و اندیشه و تفکر و احساس آدمی ارتباط برقرار میکند. وقتی در مقام تولیدکنندهی آثار هنری و محصولات فرهنگی و نمایشی واقع میشوی، اگر بر موقعیت مسئولیت و وظیفه و توانایی خود واقف باشی هماره در مرز لذت و شور و شعف، و کار و تلاش و امید گام برمیداری. توفیق و عدم توفیق در تأمین بایسته و شایستهها هم همینگونه با نردبان صعودی لذتبخشاند. پا و حجمی کروی که سراشیبی شکست و یأس و افسردگی را سریعتر میپیماید. سینما آیینهای است که بیش از هر چیز مرا آموخته است که صادقانه حضور دو روزهی خود را بر عرصهی خاک ببینم و بسنجم و قضاوت کنم. برایم رؤیا ساخته و رؤیاهای کودکی را جامهی عمل پوشاند، نیز برخی سرابها را زدوده است.
- سینمای امروز ایران چهطور با زندگی شما بهعنوان یک اهل سینما عجین شده است؟
موقعیت سینمای امروز ایران آنچنان هم که شما گمان میبرید در همهی جوانب خوار و در حضیض و خفته و بیبو و خاصیت نیست، اسباب افتخار و تکیه و لذت و فخر هم هست. از سوی دیگر برای من همیشه تلاش و کوشش برای رسیدن به موقعیت برتر ارجمند است. خلاصه سینمای ایران را هنوز دوست دارم و به حضور و فعالیتم در آن افتخار میکنم.
- بهنظر شما، دانشجویان رشتهی سینما، تا چه حد سینما را فرا میگیرند و چهقدر آنرا ارائه میدهند؟
راستش را بخواهید نمیدانم، اصلاً نمیدانم. پاسخدادن به این سؤال احتیاج به تأمل و تحقیق و تدبیر و تطبیق و اشراف به جوانب مختلف آموزشی در حوزههای مختلف دانشگاهها، مؤسسات، انجمنها و سازمانهای مسؤول مختلف دارد که اینهمه اطلاعات را من ندارم. فقط میتوانم بگویم دیگر تنها، آراء و تجربیات و سرفصلهای مورد علاقهی تکنیسینها کفایت نمیکند. سینما و فیلمسازان نوگرا عرصههایی را پیمودهاند و تجربه کردهاند که فقط براساس محک گذشتگان اشتباه است. در حالی که امروز مختصات زیباییشناختی جدیدی را تفسیر و تعریف میکنیم که عادت و شناخت مردم هم شده است. کافی است در حوزهی طراحی صنعتی مثلاً به شکل اتوبوسها یا در معماری به شکل ساختمانها توجه کنید. گذار از ترکیببندیهای هندسی خطی و رسیدن به حجمهای ایرودینامیکی در طراحی صنعتی و عکس آن در معماری و اصول در شکلگرایی پیشگامان فلسفهی هنر. البته این نظر بنده است اینگونه افکار چه شیوهی ارتباطجمعی، چگونه تجمعی از تصاویر و چگونه انتقالی را از مفاهیم و قابلیتهای استدراکی، طلب میکند.
- چه اشکالاتی بر سینمای امروز ایران میگیرید؟
معتقدم باید اول محاسن سینما را برشماریم، امتیازهامان را برشماریم. اگر ارزشها را برشماریم، اشکالات، خود چهره خواهند نمود. تا نمونهی بالندهی قابل تأملی را تعریف نکنیم چگونه اشکالات را برشماریم. بهقول همشهری شما مرحوم دکتر شریعتی: “خدایا چگونه زیستن را به من بیاموز، چگونه مردن را خود خواهم آموخت”.
- نظر شما در مورد راهاندازی “آگاه فیلم، شبکه آموزش مجازی سینما” که برای اولینبار در ایران صورت گرفته است چیست؟
دستمریزاد، زنده باشید و سربلند و موفق. عرض کردم، من با تلاش و کوشش و کار، رابطهی خوبی دارم. همینکه نیازی روشن با روشی جدی شما را برانگیخته در جمع دارندگان شبکههای ارتباط جمعی اینترنتی حضور داشته باشید و اینکه خود را نقد میکنید و از چون منی دربارهی خود نظر میجویید نشان دهندهی راه درخشان پیشرو است و البته نشان سلامت اندیشه و احیاناً توان بالقوهی شما. موفق باشید و سربلند و درود بر همهی همکارانتان.
- مجدداً از شما متشکرم که دعوت ما را پذیرفتید. من هم از طرف همهی همکاران “آگاه فیلم” آرزوی سلامتی و پیروزی برایتان دارم. در پناه حق
- تاریخ ارسال: چهارشنبه ۱۰ خرداد ۱۳۸۵
- منبع: سایت آگاه فیلم
بازدیدها: ۰
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.