ایرانیزه کردن داستان
تنگنا
دانوش یزدان پناه
ایرانیزه کردن داستان
ارسال: ۸۵/۰۳/۱۹
منبع: سایت آگاه فیلم
اگر ما فیلم تنگنا را از یک فیلمساز مکزیکی دیده بودیم که هیچ شناختی از او نداشتیم قطعاَ میرفتیم سراغ خود فیلم. ولی ما اینجا در ایران اول سراغ فیلمساز میرویم اینکه کارگردان آقا یا خانم ایکس، چی ساخته و تفکرش چی هست؟ من خودم معتقدم که یک خالق اثر حالا جدا از مسائل اجتماعی و محیطی یک مقدار تحتتأثیر شرایط روحی خودش فیلم میسازد یعنی شرایط برای آن شخص ایجاد شده که فیلم بسازد. شاید ما در کارنامهی آقای نادری تقریبا دو یا سه دوره فیلمسازی میبینیم که هرکدام برای خودش یک ژانری است و جدای از تأثیرات محیط شاید خود آقای نادری متحول شده و یا فلان کتاب را مطالعه کرده و یا در زمینهی یک سری القائات بیرونی این اتفاق افتاده. به نظر من فیلم تنگنا یک فیلم بسیار خوش ساخت از لحاظ قواعد سینمایی است ما در سینمای فرانسه ژانپیر ملویل را داریم که تقریبا یک نوع سینمای خاص خودش را دارد.
در فیلم تنگنا از همان ابتدای فیلم به فیلمهای ژانپیر ملویل خیلی نزدیک میشویم. آن چراغ چشمک زن و آن فضای سرد و بارانی. هرچند که این فیلم به طریقهی سیاه و سفید ساخته شده و رنگ در آن جایگاهی ندارد ولی به نظر من صحنههای تاریک و روشن بسیار زیبایی که در فیلم قرار گرفته آن سرمای حاکم بر جامعه را به ما نشان میدهد. غیر از لانگشاتها و بعضا مدیوم شاتهایی که ما در فیلم از خرابهها میبینیم، که میخواهد اینرا به جامعهی روز تسری بدهد، اگر ژانر نوآر ایرانی تعریف کنیم فیلم تنگنا یکی از بهترین و خاصترین فیلمهای نوآر ایرانی است با تعاریف خاص فیلم نوآر که همهی دوستان به آن واقف هستند و دیگر من به آن اشاره نمیکنم. فیلم تنگنا، لایههای زیرین بسیاری دارد من فقط به چند نکته اشاره میکنم یکی از این موارد که شاید برای همهی ما تکراری باشد این است: ورود مدرنیته و تکنولوژی. بیلیارد یکی از مواردی است که از غرب وارد جامعهی ما شده است.
اگر مدرنیته یکبار بخواهد وارد جامعهی ما شود و ما بخواهیم آنرا بپذیریم دچار مشکل میشویم یعنی ابزارهای کنترل بر آن را از دست میدهیم. از بازی بیلیارد این اتفاقها میافتد و در واقع کنش و واکنشهای بعدی فیلم از همین اتفاق ساده شکل میگیرد. همانطور که ممکن است در سه قاپ هم این اتفاق بیافتد.
مطلب دیگر ایرانیزه کردن داستان است اینکه چه اشکالی دارد ما آثار خوب خارجی را ایرانیزه بکنیم. بهنظر من خوب است که فیلمی ایرانی ساخته شود و قواعد آنطرف را برای ما بسیار ایرانی و امروزی کند چون قابل فهمتر و قابل درکتر است.
نکتهی دیگری که نشان میدهد فیلم تنگنا در زمرهی ژانر نوآر است اینکه بیشتر صحنههای خیابانی را داریم. فضاهای داخلی خیلی کم داریم و اکثر فضاها خارجی است. در این صحنهها امیر نادری با یک دقت و وسواس خاصی تا توانسته از جامعه القا کرده است یعنی جامعهی ایران آن زمان را خیلی خوب نشان داده است. شما یک نکته را میبینید: شاگرد و اوستایی، تمام جاهایی که شما میبینید شاگردی دارد و اوستایی و ظلمی که اوستا به شاگرد میکند، حتی در حد یک جمله. یعنی ببینید شما از کلهپزی، دوچرخهسازی، بنگاه معاملات ماشین و آرایشگاه زنانه و بقالی همه و همه. با توجه با سابقهی امیر نادری که در دوران کودکی در آبادان دوچرخهسازی میکرده حتی در سازدهنی و غیره این تأثیرش واضح میشود. اگر دقت کنید طبقهی فرودست را خیلی جالب بررسی میکند و اتفاقاتی که برای آنها میافتد و کنش و واکنشهایی که آنها با آن درگیرند و بحث دیگر در مورد خوشساختی که یکی از مواردی بود که در این فیلم حائز اهمیت است و ما نمیتوانیم آنرا کتمان کنیم بحث موسیقی فیلم و وجود ترانه در فیلم است که بسیار تأثیرگذار بود و در تأثیر معنایی تصاویر بسیار تأثیرگذار بود.
بازدیدها: ۰
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.