جستجو برای:
سبد خرید 0
  • خانه
  • آموزش روی خط
    • فیلم‌سازی
    • فیلم‌نامه‌نویسی
    • نویسندگی
    • عکاسی
  • آموزش آنلاین
    • فن تدریس
    • آموزش راهبردی
    • عضویت الماسی
  • آموزش رایگان
    • هنر انتخاب
    • کتاب‌های ما
    • عکاسی و فیلم‌سازی با موبایل
    • سینمای جوان، از دیروز تا فردا
  • بلاگ
    • دمو
    • الماسی
    • تی وی توس
    • شرح احوال
    • مقاله – یادداشت
    • کانون تحلیل‌گران سینما
  • خوبه بدونید
    • درباره ما
    • تماس با ما
    • مدیر مسئول
    • مجید سیف‌العلمایی
    • مدرسان
    • قوانین و مقررات
    • سیاست حریم خصوصی
"مجید سیف‌العلمایی" هستم، “مربی و مشاور فیلم‌نامه‌نویسی و فیلم‌سازی” از “سیف‌دات‌آی‌آر”. ماموریتم کمک به مشتاقان و فعالان سینمایی است تا بتوانند بهتر فیلم‌نامه بنویسند و اصولی فیلم بسازند، به روش کاملاً کاربردی و نتیجه محور.
  • 05135420705
  • sayfdotir@gmail.com
  • محصولات آموزشی
  • تماس با ما
  • پرداخت / تسویه حساب
SAYF.IR
  • خانه
  • آموزش روی خط
    • فیلم‌سازی
    • فیلم‌نامه‌نویسی
    • نویسندگی
    • عکاسی
  • آموزش آنلاین
    • فن تدریس
    • آموزش راهبردی
    • عضویت الماسی
  • آموزش رایگان
    • هنر انتخاب
    • کتاب‌های ما
    • عکاسی و فیلم‌سازی با موبایل
    • سینمای جوان، از دیروز تا فردا
  • بلاگ
    • دمو
    • الماسی
    • تی وی توس
    • شرح احوال
    • مقاله – یادداشت
    • کانون تحلیل‌گران سینما
  • خوبه بدونید
    • درباره ما
    • تماس با ما
    • مدیر مسئول
    • مجید سیف‌العلمایی
    • مدرسان
    • قوانین و مقررات
    • سیاست حریم خصوصی
ورود / عضویت
آخرین اطلاعیه ها
لطفا برای نمایش اطلاعیه ها وارد شوید
0

وبلاگ

SAYF.IR > بلاگ > توسعه، معرفی و تحلیل هنر > مرگ برای من منشا وحشتی دائمی می باشد

مرگ برای من منشا وحشتی دائمی می باشد

۱ آذر ۱۳۸۳
ارسال شده توسط آگاه فیلم
توسعه، معرفی و تحلیل هنر

دکتر محمدرضا صباغ: مرگ برای من منشا وحشتی دائمی می‌باشد – مهر هفتم Seventh Sea اینگمار برگمان

78337328650522421820.jpg

مهر هفتم (Seventh Sea) شاید یکی از مشهورترین فیلم‏ های اینگمار برگمان کارگردان صاحب نام سوئدی باشد اما، مطمئناً بهترین فیلم او نیست. این فیلم هنوز هم بعد از چهل سال که از ساخت آن می‏گذرد به گونه ‏ای خارق‏ العاده و قابل توجه مسحور کننده است.

فیلم، با نمایی از دریا و صخره‏ هایی بلند و گیج ‏کننده که آن را احاطه کرده‏است، آغاز می‏گردد و لحظه‏ای بعد مرگ با لباسی سراپا سیاه، ایستاده بر ساحل، دیده می‏شود. شوالیه آنتونیوس بلاک ( Antonius Black) ;که اندکی پیش از جنگ صلیبی بازگشته ‏است، از مرگ می‏ خواهد، با او بازی شطرنجی را آغاز کند که شرطش زندگی شوالیه باشد تا اگر او بُرد، زندگی جاودان یابد.

برگمان می‏ گوید: این حرکتی هنرمندانه، حساس و ظریف بود که ممکن بود به شکست منجر شود. ناگهان هنرپیشه ‏ای با صورت سفید، پریده‏رنگ، ظاهر می‏شود، لباسی سر تا پا، سیاه پوشیده و اعلام می‏کند: من مرگ هستم! . در یک درام برجسته همه می‏پذیرند که او مرگ است به‏جای این‏که بگویند: ولمان کن! نمی‏ خواهد سرمان را کلاه بگذاری، تو فقط هنرپیشه با استعدادی هستی که سیاه پوشیده ‏ای، صورتت را سفید کرده‏ای و خودت را به‏ شکل مرگ درآورده‏ای. تو مرگ نیستی! اما هیچ کس اعتراض نکرد و این بود که مرا واقعاً خوشحال کرد و احساس موفقیت نمودم.

75761777687125547997.jpg

برگمان کار را با تئاتر آغاز کرد و بعد از ساختن ده‏ ها فیلم و گذران بیش از نیم قرن در سینما به تئاتر بازگشته ‏است. ایده اصلی فیلم; مهر هفتم; نیز شاید به همان سال‏های اولیه کارش بازگردد.

من در مدرسه مالمو ( Malmoe) معلم تئاتر بودم. تعدادی نوجوان هفت تا ده ساله، در کلاس من بودند. من در جستجوی نمایشنامه ‏ای بودم که به اجرا بگذارم، چون معتقدم ، بهترین روش آموزشی، روش عملی آن است. هیچ چیز نتوانستم پیدا کنم، خوب! بنابراین فکر کردم خودم چیزی بنویسم. نمایشنامه‏ ای نوشتم – نقاشی روی چوب – واقعاً نمایشی ناب و خالص بود. به‏جز یک قسمت، همه نمایش به مقدار زیاد، مونولوگ داشت. دانش‏آموزی برای قسمت کمدی موزیکال، آموزش دیده‏ بود. او صدای‏ آوازی خارق‏ العاده و بسیار زیبایی داشت اما تا دهانش را برای سخن گفتن باز می‏کرد، فاجعه بود. بنابراین من به او یک قسمت بی‏کلام را در نمایش واگذار کردم. او شوالیه‏ای بود که وحشی‏ها زبانش را بریده‏ بودند. من با شاگردانم این کار را روی سن اجرا کردیم. اگر درست به‏ خاطر داشته‏ باشم، تصمیم گرفته ‏شد، فیلمی از این نمایشنامه بسازم، بنابراین شروع به نوشتن فیلم‏نامه کردم. آن روزها وضعیت معده‏ام بسیار خراب بود و در بیمارستانی در استکهلم برای درمان، بستری شده بود م. فیلم‏نامه را در بیمارستان نوشتم و آن‏را به سازمان فیلم‏سازی سوئد ارائه نمودم. جواب آن‏ها می‏دانید چه بود؟ نه متشکریم! . خوب! چه باید می‏کردم؟ اما بعد از موفقیت فیلم لبخند شب تابستان ، به من اجازه داده ‏شد که آن‏را بسازم، مشروط بر اینکه در ۳۵ روز به پایان رسد.

سینمای برگمان و طبیعتاً مهر هفتم، بازتاب بیم‏ ها، امیدها، باورها و ایده ‏آل‏ های دهه‏ های مختلف زندگی او است و این، اصالت هنر برگمان می‏باشد.

واقعیت این است که مرگ برای من منشاء وحشتی دائمی می‏باشد. در زمان مرگ که دیر یا زود خواهد رسید، من از دروازه تاریکی عبور خواهم کرد، جایی خواهم بود که هیچ چیز را نمی‏توانم کنترل کنم. نمی‏توانم پیش‏بینی نمایم و قادر به تغییرشان نخواهم بود. برای بالا بردن جرأتم در برابر مرگ و اولین قدم در مقابله با ترس عظیم از آن، نشان دادن آن به شکل دلقکی سفیدرو بود که سخن می‏گوید، شطرنج بازی می‏کند و هیچ رمز و رازی ندارد.

89241337491431585093.gif

به‏ علاوه، من‏‏ با اکروت ( Beugt;; Ekero t) که نقش مرگ را بازی می‏ کرد به توافق رسیدیم که مرگ، صورت یک دلقک را با امتزاجی از اسکلت یک جمجمه داشته باشد. برگمان با بهره جستن از چهره مرگ، به موجودیت انسان و اعتقادات مذهبی او می‏اندیشد. شک‏ها، باورها و آرزوهای شوالیه بلاک، برای رسیدن به یقین و معرفت در واقع به کارگردان تعلق دارد و برگمان ، خود به دنبال آن است.

مهر هفتم The Sevent Sealشوالیه شکست خورده از جنگی صلیبی بازگشته ‏است. شدیداً نومید و افسرده است در مرز بین الحاد و ایمان قرار دارد. ایمان به خدایی که تا کنون برایش جنگیده ‏است. شخصیت فیلم – یا شاید خود برگمان – در کشمکشی عمیق و درونی، قرار گرفته ‏است. او برای باز یافتن ایمان‏اش کوششی نمی‏کند، فقط می‏خواهد بداند که خدا وجود دارد یا نه! احتمالاً برای اطمینان از این مسئله، می‏تواند خدا را فراموش کند، حاشا نماید و در درون خود، او را بکشد. دلتنگی درونی او که از شک‏هایش ناشی شده‏ است، بسیار شدید می‏باشد. به‏ طوری‏ که می‏ توان گفت، شوالیه، آن‏ چنان‏ که شاید و باید، در جست وجوی معرفتی برای ایمانش نیست. بیشتر بر این مقصود است که کشمکش درونی‏ اش را بزداید و به آرامش و صلح دست یابد. پس اتفاقی ‏نیست که برگمان خودش فیلم را این‏گونه تعـــریف می‏کند. فیلم، درباره ترس از مرگ است و مرا از ترسی که خود از مرگ دارم، می ‏رهاند.

در سکانس اعتراف آنتونیوس، که مرگ در شکل راهبی در جایگاه، برای شنیدن اعتراف قرار گرفته ‏است و از قوی‏ترین قسمت‏ های فیلم است، این موضوع روشن‏تر بیان می‏ گردد.

توجه به گفتگوهای این دو جالب ‏توجه است.

آنتونیوس:‌ می‏خواهم تا جایی که برایم ممکن است با شما صادقانه سخن بگویم، اما قلب من تهی است.

مرگ: پاسخی نمی‏دهد.

آنتونیوس: این خلأ، چون آیین ه‏ای در برابر من است. می‏توانم خود را در آن بنگرم، حس می‏‌کنم از تنفر و ترس لبریزم.

مهر هفتم The Sevent Sealمرگ: پاسخی نمی‏دهد.

آنتونیوس: به‏ خاطر بی‏تفاوتی‏ام در برابر دیگران، منزوی شده ‏ام. حال در دنیای ارواح زندگی می‏کنم. اسیر رؤیاها و تخیلات شده‏ام.

مرگ: و هنوز هم قصد مردن نداری؟

آنتونیوس: آری دارم!

مرگ: و منتظر چه هستی؟

آنتونیوس: آگاهی، می‏خواهم آگاه شوم.

مرگ: در جستجوی یقین و اطمینان می‏ باشی.

آنتونیوس: هرچه می‏‏ خواهید آن‏را بنامید. این واقعاً ناممکن و باورنکردنی است که خدا را بتوانیم با حواسمان درک کنیم؟ چرا او باید در هاله‏ ای از وعده‏ های ناقص و معجزاتی نامعلوم، پنهان شده‏ باشد؟

مرگ: پاسخی نمی‏دهد. آنتونیوس: چگونه می‏ توانیم آنهایی را که ایمان دارند باور کنیم در حالی‏که خود را باور نداریم. بر آن دسته از مردم که مایلند باور داشته ‏باشند اما نمی‏توانند، چه خواهد رفت و بر آن دسته که نه می‏خواهند باور داشته ‏باشند و نه می‏توانند چه؟

شوالیه با سکوت، منتظر پاسخ می‏ماند. اما کسی سخنی نمی‏گوید. سکوتی کامل برقرار می‏شود.

آنتونیوس: چرا نمی‏توانم خدای درون را بکشم؟ چرا او به حضور در این دنیای محنت‏بار و حقیر ادامه می‏دهد؟ کفر می‏گویم و می‏خواهم با انگشتانم او را قطعه قطعه از قلبم بیرون بکشم. چرا علی‏رغم همه اینها، او وهمی واقعی است که من قادر نیستم خود را از او برهانم؟ به من گوش می‏کنیـد؟

مرگ: گوش می‏کنم!

آنتونیوس: من معرفت می‏خواهم نه ایمان، نه انگاشت، معرفت! می‏خواهم خدا دستش را بر من بگشاید. خود را بر من آشکار کند و با من سخن بگوید.

مهر هفتم The Sevent Sealمرگ: اما او خاموش است!

آنتونیوس: من او را در تاریکی صدا کرده‏ام اما به نظر کسی آنجا نیست.

مرگ:‌ شاید کسی آنجا نیست!;

آنتونیوس: پس زندگی خوفناک است. هیچ‏کس نمی‏تواند در انتظار مرگ زندگی کند و بداند که همه‏چیز، هیچ است.

مرگ: بیشتر مردم هرگز به فراسوی مرگ و پوچی زندگی نمی‏اندیشند.

آنتونیوس: اما روزی نوبت آن‏ها نیز خواهد رسید و در مقابل تاریکی قرار خواهند گرفت.

مرگ: حال تا آن روز برسد!

آنتونیوس: در بطن ‏‏ترس‏ هامان تصویری می‏سازیم و آن‏را خدا می‏ نامیم.

شوالیه به این نتیجه می‏رسد که خدایی وجود ندارد. خدا فقط ترس از مرگ است. خدا را تصور مردمی ساخته تا ترس از مردن را تخفیف دهد و آن‏را از بین ببرد.

با این حال در صحنه پایانی فیلم تغییرات شگرف در باورهای شوالیه پیدا می‏شود. مرگ بازی شطرنج را می‏برد و در دقایق آخرین زندگی، آنتونیوس تقاضای رحمت الهی را می‏کند؛ پروردگارا! تو که جایی وجود داری که باید وجود داشته باشی، بر من رحمت کن. او می‏نالد و می‏گرید.

مانند همه دیگر فیلم‏ هایش برگمان به سادگی، شبهه‏ها و گمان‏هایش را به ما نشان می‏دهد و ما را به خود وامی‏گذارد. شاید شدت ترس شوالیه در برابر مرگ محتوم، سبب می‏شود او به تصورات موهومش پناه ببرد.

برگمان می‏ گوید: مهر هفتم قطعاً از آخرین فیلم‏ های من می‏ باشد که تصورات و گمان‏ه ایم را در مورد ایمان نشان می‏دهد. تصوراتی که از پدر به ارث برده‏ام و از کودکی با من باقی است. زمانی‏ که مهر هفتم را ساختم نیایش‏ها و دعاهایم در برابر کسی و یا چیزی در زندگی، تمرکز مسلم و واقعی یافته ‏بودند و کاری کاملاً طبیعی بود که آنها را ارتقاء دهم.

در فیلم همچون در یک آیینه (از میان‏ آیینه کدر)، تأثیرات کودکی‏ام باقی مانده ‏است و این راه ادامه یافته ‏است.

بازتاب‏های فکری برگمان درباره خدا – بودن یا نبودن – در کارهای بعدیش تکرار می‏ گردد. در هم چون در یک آیینه ، سکوت و بیش‏تر از همه روشنایی زمستان این مسئله بارز است.

مهر هفتم یکی از چند فیلمی است که واقعاً به من نزدیک است و در حقیقت نمی‏دانم چرا؟ مطمئناً فاصله زیادی از یک فیلم عالی دارد. من مجبور بودم؛ با بسیاری از نافهمی‏ ها مقابله کنم. یکی سرعت ساخت آن بود اما به‏هرحال آن را قوی، زنده و جان‏دار می‏دانم. وانگهی من به شکلی احساساتی نظرم را بیان کرده‏ام. بعد از آن زمان، من هنوز هم به مقداری زیاد در حوزه ایمان مذهبی سرگردان می‏باشم.

فیلم با سکانس معروف رقص‏ مرگ در افق پایان می‏ یابد. مرگ، دست شوالیه و دیگر همرامان او را در دست دارد.

کانون تحلیل‌گران سینماسکانس نهایی، زمانی‏که مرگ با شخصیت‏ های فیلم می‏رقصد در هاوزهالو، فیلم‏برداری شد. ما مجبور بودیم کارها را فشرده انجام دهیم زیرا پیش‏بینی کرده‏ بودند که طوفانی در راه است. ناگهان من توده‏ای ابر عجیب و غریب دیدم. گونار فیشر مدیر فیلمبرداری با شتاب; دوربین را در محلی مستقر نمود. تعدادی از هنرپیشه‏ها کنار ما بازگشته بودند و اما تعدادی از زوج‏ها در جایگاه خودشان در حال رقص بودند و هیچ ایده‏ای از آن‏چه اتفاق خواهد افتاد، نداشتند.

صحنه رقص‏ مرگ در زیر ابر سیاه که بعدها، معروف‏ترین سکانس فیلم مهر هفتم نام گرفت در واقع، فی‏ البداهه و فقط در چند دقیقه ساخته شد.

در اینجا، باوری تازه به وجود می‏ آید. مرگ این مردم را به دنیایی می‏برد که انکارش می‏کردند.


  • ارسال اول آذر ۱۳۸۳
برچسب ها: اینگمار برگمانتئاترمحمدرضا صباغمهر هفتم
درباره آگاه فیلم

شبکه آمورش مجازی سینما

نوشته‌های بیشتر از آگاه فیلم
قبلی مجید اخوان
بعدی آرمائیس آقامالیان

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.

جستجو برای:
آخرین نوشته‌ها
  • معرفی لایو «سینما در کرونا» ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴
  • تحول و تغییر بنیادین در سامانه سیف دات آی آر ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴
  • دموی «شناخت فیلم‌نامه» ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴
  • کانون ۸۴ «چه کسی امیر را کشت؟» مهدی کرم‌پور ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴
  • کی می‌خواد فیلم‌نامه‌نویس بشه؟ ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۴
دسته‌ها
نمادها

logo-samandehi

تمرین کن!

logo-samandehi

توجه:

برای استفاده از محتوای آموزشی، لازم است با هویت واقعی ثبت نام انجام دهید. این برنامه‌های آموزشی فقط برای استفاده شخصی شماست. هر گونه انتشار محتوای این برنامه، پیگرد قانونی دارد.

تمامی حقوق معنوی و مادی "سیف دات آی آر" ("مربی و مشاور فیلم‌سازی") متعلق به "مجید سیف العلمایی" بوده که طبق قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت می‌نماید. ©1403
ورود
استفاده از موبایل
استفاده از آدرس ایمیل
آیا هنوز عضو نیستید؟ اکنون عضو شوید

بازنشانی رمز عبور
استفاده از موبایل
استفاده از آدرس ایمیل
عضویت
قبلا عضو شدید؟ اکنون وارد شوید

بروزرسانی 1 آذر 1383

مرگ برای من منشا وحشتی دائمی می باشد

در کنارتان هستیم.

با ما تماس بگیرید.

سوالی دارید؟

کارشناسان ما آماده پاسخگویی به شما هستند.

پشتیبانی آنلاین

کارشناسان ما آماده پاسخگویی به شما هستند.

هنر اگر چه نان نمی‌شود، اما شراب زندگی است.

اطلاعات تماس

با یک کلیک در کنارتان هستیم.
آدرس مرکز

ایران، خراسان رضوی، مشهد

تلفن تماس

تلفن تماس

ارسال پیامک

ارسال پیامک

پست الکترونیکی

پست الکترونیکی

[gravityform id="2" title="false" description="false" ajax="false"]
::: درخواست خود را به‌صورت کامل برای ما ارسال نمایید تا آن را بررسی کنیم :::