جستجو برای:
سبد خرید 0
  • خانه
  • آموزش روی خط
    • فیلم‌سازی
    • فیلم‌نامه‌نویسی
    • نویسندگی
    • عکاسی
  • آموزش آنلاین
    • فن تدریس
    • آموزش راهبردی
    • عضویت الماسی
  • آموزش رایگان
    • هنر انتخاب
    • کتاب‌های ما
    • عکاسی و فیلم‌سازی با موبایل
    • سینمای جوان، از دیروز تا فردا
  • بلاگ
    • دمو
    • الماسی
    • تی وی توس
    • شرح احوال
    • مقاله – یادداشت
    • کانون تحلیل‌گران سینما
  • خوبه بدونید
    • درباره ما
    • تماس با ما
    • مدیر مسئول
    • مجید سیف‌العلمایی
    • مدرسان
    • قوانین و مقررات
    • سیاست حریم خصوصی
"مجید سیف‌العلمایی" هستم، “مربی و مشاور فیلم‌نامه‌نویسی و فیلم‌سازی” از “سیف‌دات‌آی‌آر”. ماموریتم کمک به مشتاقان و فعالان سینمایی است تا بتوانند بهتر فیلم‌نامه بنویسند و اصولی فیلم بسازند، به روش کاملاً کاربردی و نتیجه محور.
  • 05135420705
  • sayfdotir@gmail.com
  • محصولات آموزشی
  • تماس با ما
  • پرداخت / تسویه حساب
SAYF.IR
  • خانه
  • آموزش روی خط
    • فیلم‌سازی
    • فیلم‌نامه‌نویسی
    • نویسندگی
    • عکاسی
  • آموزش آنلاین
    • فن تدریس
    • آموزش راهبردی
    • عضویت الماسی
  • آموزش رایگان
    • هنر انتخاب
    • کتاب‌های ما
    • عکاسی و فیلم‌سازی با موبایل
    • سینمای جوان، از دیروز تا فردا
  • بلاگ
    • دمو
    • الماسی
    • تی وی توس
    • شرح احوال
    • مقاله – یادداشت
    • کانون تحلیل‌گران سینما
  • خوبه بدونید
    • درباره ما
    • تماس با ما
    • مدیر مسئول
    • مجید سیف‌العلمایی
    • مدرسان
    • قوانین و مقررات
    • سیاست حریم خصوصی
ورود / عضویت
آخرین اطلاعیه ها
لطفا برای نمایش اطلاعیه ها وارد شوید
0

وبلاگ

SAYF.IR > بلاگ > نقد هنری > حسین عصاران: “صداها ” گامی به پیش

حسین عصاران: “صداها ” گامی به پیش

2 اسفند 1387
ارسال شده توسط آگاه فیلم
نقد هنری

صداها

  • حسین عصاران:

گامی به پیش


89241337491431585093.gif

با شناختی که من از “فرزاد مؤتمن” داشتم تصور نمی‌کردم فیلم خوبی بسازد. چون تا به حال هر فیلمی از ایشان دیدم فیلم خوبی از کار درنیامده. مخصوصا زمانی‌که “سعید حقیقی” فیلم‌نامه‌نویس‌اش بود – در فیلم‌های “شب‌های روشن” و “هفت پرده” که اکران نشد- ولی در فیلم “صداها” فکر نمی‌کردم به این زیبایی در آمده باشد و این روایت تودرتویی که لازمه‌ی فیلم است.

اولین نکته‌ای که می‌خواهم بگویم این است که چرا داستان فیلم خطی روایت نشد؟ چرا ما باید داستان “رویا نونهالی” را رها کنیم و ناگهان به سمت پایین پرتاب شویم. و اصلا کی به پلیس خبر داد؟ “پگاه آهنگرانی”،‌ او کیست؟ و چرا از خانه بیرون آمد و چرا به پلیس زنگ زد در صورتی که با اولین سروصدا در پله‌ها که آدم به پلیس زنگ نمی‌زند. بنابراین این لازم بوده که برویم و برگردیم و این شخصیت‌ها را بشناسیم و تداخلی را که در زندگی همدیگر دارند را بشناسیم. زمانی که دکمه‌ی آیفون را می‌فشارد، یکی از آن‌ها آیفون را برای یکی دیگر می‌فشارد و در وضعیت عصبی اصلا نمی‌داند که برای چه کسی دکمه‌ی آیفون را می‌زند. در حالی که به خودی خود در یک مجتمع این چنینی که زنگ نمی‌زنند. این رفت و برگشت‌ها کاملا تاثیر دارد. در کنار این، به‌نظر من آن اساس و هسته‌ی این‌که جریانات زندگی‌ها دارد شنیده می‌شود توسط فردی به‌نام صدابردار که در آن دخالت نمی‌کند که اگر بخواهد دخالت کند اکت به این آخری می‌رسد. داستان براساس دخالت پیش می‌رود. “آتیلا پسیانی” در زندگی جدید آن‌ها دخالت می‌کند. مادر دخالت می‌کند. این دختر آمده در زندگی “شهرام” و زن معتاد دخالت می‌کند و صدابردار که همه‌ی این‌ها را می‌شنود اما دخالت نمی‌کند. لحظه‌ای که دخالت می‌کنیم به‌نظر من بن‌مایه‌ی مدرن و قوی‌ای باید داشته باشیم و اتفاقات فرق می‌کند تا مادامی که دخالت نمی‌کنیم. به نظر من این روایت غیرخطی به‌شدت لازم بوده است و اصلا منطق این فیلم این را می‌خواسته است که تاثیری که زندگی دیگران بر زندگی ما دارد و اتفاقاتی که در طبقه‌ی پایین دارد می‌افتد و بن مایه‌ی مدرنش که تاثیر زندگی هر کسی بر زندگی دیگران و این‌که کارگردان توانسته از این تمهید در راستای آن چیزی که می‌خواسته استفاده کند.

یعنی جزء‌ همان کل است و یا همان وحدت و کثرت. همان دنیای هولوگرافیک که من جدیدا به آن علاقه پیدا کرده‌ام این خاصیت دنیای هولوگرافیک است که هر جزء‌ ریز خصوصیات تمام کل را دارد. بیایید یک بار این‌طور به فیلم نگاه کنیم. اگر مادر “پگاه آهنگرانی” پشت پنجره نرفته بود پلیس در انتها در این خانه نمی‌آمد. اگر نرفته بود نمی‌دید که دخترش از ماشین یک پسری پیاده شده و رودست آخر را به دختر نمی‌زد که گفت مگر نمی‌بینم که با هر بی سر و پایی می‌آیی. و بعد دختر دلگیر شد و رفت خانه‌ی دوست دیگرش و او بود که دعوا کرد و از پله‌ها آمد پایین و این بود که زنگ زد به پلیس و بقیه‌ی اهالی ساختمان قرار شد که زنگ نزنند.

این نکته‌ای که می‌خواهم اشاره کنم خیلی مهم است. با یک دوربین دارد توی اتاق “پگاه آهنگرانی” می‌چرخد که ما یک لحظه تصویر “ساموئل بکت” می‌بینیم و تقابلش با مادر که دارد تلویزیون نگاه می‌کند و ناخودآگاه می‌دانیم که این‌ها با هم درگیری دارند. “ساموئل بکت” و تئاتر پوچ و نهیلیست در مقابل مادری که فقط دارد کانال‌ها را عوض می‌کند. این تقابل در همین چیزهاست که به‌وجود می‌آید. و ما پیش‌بینی می‌کنیم که احتمالا تقابلی وجود دارد و از دست هم عصبی هستند. دختر جری‌تر از این حرف‌هاست که به حرف مادر گوش کند و مادر یک زندگی داشته که دختر راضی نیست و حتی با دیالوگ‌ها ما به گذشته‌ی مادر هم پی می‌بریم.

فیلم “لیلا” “داریوش مهرجویی” واقعا بحثی راه انداخته بود که قدرت این کارگردان را می‌رساند، شخصیتی که “علی مصفا” بازی می‌کرد، که آدم بدی هم نبود، اما منطقی که نگاه می‌کردی می‌دیدی چه آدم بدی است و چه‌قدر موذی است. و این هنر این کارگردان بود که شخصیت “علی مصفا” می‌گفت: “نه من زن نمی‌خواهم” و “لیلا” می‌گفت: “پس وایستا و بگو نمی‌خواهم تو که می‌خواهی”. و این هنر “داریوش مهرجویی” است. حالا این‌جا “آتیلا پسیانی” شخصیت بده بود و “رویا نونهالی” شخصیت مظلوم بود. اما در عمل ما می‌فهمیم که “رویا نونهالی” ایدز دارد و در این‌جا شخصیت بده “رویا نونهالی” می‌شود و این را با یک حرکت و با یک دیالوگ نشان داده است. این‌که گفت: “تنها کسی که می‌توانسته زنگ بزند و این‌ها را بکشاند این جا تویی”. ببینید با این دیالوگ‌هاست که شخصیت‌ها برای ما رو می‌شوند، ‌در واقع مونولوگ هم نمی‌شود گفت، بلکه دیالوگ‌هایی که در کل فیلم گم است. این‌جاست که ما می‌فهمیم کارگردان و فیلم‌نامه‌نویس شخصیت را می‌شناخته‌اند.

نکته‌ی مهم دیگر این است که در سینما این فیلم را می‌دیدم، با تمام پیچیدگی‌هایی که داشت همه خیلی راحت خودشان را در اختیار فیلم قرار داده بودند، سالن خیلی ساکت بود و همه در اختیار فیلم بودند و به نظر من این همان قدرت فیلم است. و کسانی هم که از سینما آمده بودند بیرون اساس و مایه‌ی فیلم را درک کرده بودند و در جریان فیلم قرار گرفته بودند. ضمن این که بازی خانمی که نقش آن خانم معتاد را بازی می‌کرد که اسمش را هم نمی‌دانم خیلی خوب بود و به نظر من به عنوان نقش دوم می‌تواند جایزه ببرد و از آن هنرپیشه‌هایی نیست که برای زیبایی‌اش آمده است سینما. و یک مشکل هم که فیلم داشت آن صحنه‌ای بود که “رضا کیانیان” کتک می‌خورد. حالا این که روشنفکر دعوا بلد نیست، دفاع که بلد است. آن را خیلی بد در آورده بودند.


  • تاریخ ارسال: ۲ اسفند ۱۳۸۷
  • منبع: سایت آگاه فیلم
برچسب ها: آگاه فیلمجشنوارهحسین عصارانرویا نونهالیسینماسینمای ایرانفرزاد مؤتمننقد فیلم
درباره آگاه فیلم

شبکه آمورش مجازی سینما

نوشته‌های بیشتر از آگاه فیلم
قبلی کانون ۱۲۳ : بوتیک / حمید نعمت الله
بعدی زندگی با "بی پولی" جریان دارد ...

پست‌های مرتبط

20 آذر 1403

روش نگارش طرح فیلم‌نامه داستانی

مجید
ادامه مطلب
روز سینما 21 شهریور 1387

13 دی 1402

“بیگانگان در ترن” اثر “هیچکاک” (21 شهریور 1376)

مجید
ادامه مطلب
فیلم_نامه_نویسی با ۲۱ سوال کلیدی به زبان ساده در یک جلسه

23 اسفند 1397

فیلم‌نامه‌نویسی با ۲۱ سوال کلیدی

مجید
ادامه مطلب

21 شهریور 1397

روز ملی سینما ۲۱ شهریور ماه ۱۳۹۵ رباط طرق

آگاه فیلم
ادامه مطلب

10 اسفند 1395

میزانسن

آگاه فیلم
ادامه مطلب

19 خرداد 1395

درخشش

آگاه فیلم
ادامه مطلب

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.

جستجو برای:
آخرین نوشته‌ها
  • خان بابا معتضدی، راوی تاریخ ایران 23 شهریور 1404
  • «صنعت سینما» 3 22 شهریور 1404
  • روز سینما 1386 با مجید سیف العلمایی 21 شهریور 1404
  • معرفی کتاب «چگونه در ۲۱ روز فیلم‌نامه بنویسیم؟» 20 شهریور 1404
  • معرفی «قصه درمانی» اثر “دکتر علی صاحبی” برای سینماگران 19 شهریور 1404
دسته‌ها
تمرین کن!

logo-samandehi

توجه:

برای استفاده از محتوای آموزشی، لازم است با هویت واقعی ثبت نام انجام دهید. این برنامه‌های آموزشی فقط برای استفاده شخصی شماست. هر گونه انتشار محتوای این برنامه، پیگرد قانونی دارد.

تمامی حقوق معنوی و مادی "سیف دات آی آر" ("مربی و مشاور فیلم‌سازی") متعلق به "مجید سیف العلمایی" بوده که طبق قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت می‌نماید. ©1404
ورود
استفاده از موبایل
استفاده از آدرس ایمیل
آیا هنوز عضو نیستید؟ اکنون عضو شوید
بازنشانی رمز عبور
استفاده از موبایل
استفاده از آدرس ایمیل
عضویت
قبلا عضو شدید؟ اکنون وارد شوید
بروزرسانی 2 اسفند 1387

حسین عصاران: “صداها ” گامی به پیش

در کنارتان هستیم.

با ما تماس بگیرید.

سوالی دارید؟

کارشناسان ما آماده پاسخگویی به شما هستند.

پشتیبانی آنلاین

کارشناسان ما آماده پاسخگویی به شما هستند.

هنر اگر چه نان نمی‌شود، اما شراب زندگی است.

اطلاعات تماس

با یک کلیک در کنارتان هستیم.
آدرس مرکز

ایران، خراسان رضوی، مشهد

تلفن تماس

تلفن تماس

ارسال پیامک

ارسال پیامک

پست الکترونیکی

پست الکترونیکی

نام(ضروری)
اکنون به ما اطلاع دهید که چه چیزی در ذهن شماست. سوالی از ما دارید؟ پس لطفا بپرسید.
با تیک زدن ثابت کنید ربات نیستید!
::: درخواست خود را به‌صورت کامل برای ما ارسال نمایید تا آن را بررسی کنیم :::