قواعد مربوط به نور در عکاسی
قواعد مربوط به نور در عکاسی
Photographic rules
در تمام دنیا ما فقط یک منبع نور اصلی داریم و آن “خورشید” است. چه بیرون باشیم یا جایی که سقف دارد، این نور همهجا هست و درک آن برای ما بسیار راحت است. حتی شب هم میشود انعکاس آن را دید. در طول روز همهی اجسام توسط یک منبع نور واحد در جهان نورگیری میشوند و ما همهی اجسام را براساس نور انعکاسی از خورشید به آن جسم مشاهده میکنیم. حالا ممکن است این نور از بالا بتابد یا از اطراف بتابد و توسط سایهای که در سمت دیگرش ایجاد میکند دیده شود.
نور نه تنها توسط سایههایی که ایجاد میکند، بلکه توسط انعکاس اشعههای آن هم دیده میشود. همانطور که میدانیم نور در یک خط مستقیم سیر کرده، به سطح ماده برخورد میکند و با همان زاویهای که برخورد کرده بازتاب می شود. (شکل ۱)
به عبارت دیگر میشود گفت زاویهی تابش با زاویهی انعکاس نور مساوی است. این یک قانون فیزیک است، قانونی که برای عکاسان بسیار مهم است؛ چون به ما اجازه میدهد تا بتوانیم ایفکتهای هدایت نور را پیشگویی و اجرا کنیم. (شکل ۲)
به عنوان مثال همهی ما میدانیم زمانی که شعاع های نور از سمت راست به سطح یک جسم برخورد می کند رفلکت یا انعکاس آن از سمت راست خواهد بود، همینطور رسیدن پرتوهای نور از پشت و سمت بالا به جسم باعث میشود رفلکت آن به سمت بالا و جلو و حتی گاهی اوقات مستقیم به سوی لنز دوربین باشد. البته گاهی اوقات تشخیص یک چنین زاویهی تابشی غیر ممکن است. (شکل ۳)
به عنوان مثال به این علفها در این عکس نگاه کنید این علفها از تعداد نامحدودی سطوح کوچک که هر کدام از آن ها یک زاویهی منحصر به فرد را در اثر برخورد نور به سطحشان به وجود میآورند تشکیل شده است. چیزی که اتفاق می افتد این است که اشعههای نوری که علفزار آن را رفلکت میکند، نمیتوانند دریک خط مستقیم سازماندهی شوند، برای همین بر اساس زاویهی تابششان در زوایای مختفی پراکنده میشوند. و این جواب این سوال است که میگوییم چرا ما نمیتوانیم یک دسته پرتو پر نور را در علفهای سبز مشاهده کنیم. (شکل ۴)
در موارد دیگری، مثلا زمانی که سطح بازتابش صاف، صیقلی و براق است، ممکن است کور و تاریک به نظر برسد؛ مانند استخری که آب آن راکد است، یا بالهی یک هواپیما. دلیلاش این است که زاویهی تابش واحد و مستقیم است. در این صورت بازتاب پرنورتر و دستنخورده به چشم یا دوربین میرسد. البته ما میتوانیم مقدار و وضعیت نور مستقیم رفلکت شده از موضوع به دوربین را توسط تغییر دادن وضعیت نسبی دوربین، منبع نور و شیء کنترل کنیم.
تا اینجا گفتیم که چگونه از تنها منبع نور جهان، یعنی خورشید، نور برخورد و از اجسام ثابت رفلکت میشود، اما سایههایی هم که مستقیما توسط خورشید در اجسام روشن نشدهاند هنوز روشناییهایی دارند که به آن روشنایی محدود گفته میشود، و شما آن را در درجات بیشتر یا کمتر آن پیدا خواهید کرد. “نور محدود” به نوری میگویند که مستقیما از منبع اصلی نور نیاید. در حقیقت این نوع نور اصلا کیفیت جهت ندارد، و نوری است که خط سیر تصادفی دارد و توسط هر عنصری که در اطرافمان یافت میشود، رفلکت می شود؛ مانند زمین، آسمان، دیوار یک اتاق و حتی ریزههای گرد و غبار که در هوا پراکندهاند. نور محدود، همانگونه که هوا به یک خلا نفوذ میکند در اطرافمان پخش میشود. و هیچگونه ایفکت، سایه و نور قابل مشاهدهای ایجاد نمیکند. این نور مانع از این میشود که همهی سایهها سیاه شوند. (شکل ۵)
بیایید ببینیم ما چطور میتوانیم مهارتمان را به کار بگیریم تا بتوانیم مشخصههای جهتی نور را برای اینکه موضوع را در حالتهای مختلف قرار دهیم مورد استفاده قرار دهیم.
وقتی نور به یک شی برخورد میکند، در واقع شکل شیء را مشخص میسازد. و این با مشخص کردن سه ناحیه در شیء صورت میگیرد. یکی ناحیهی پررنگی است که نور بسیار زیادی دارد که نور را مستقیما با دوربین یا چشم ما انتقال میدهد و معمولا نور رفلکتشده شدید است به طوری که نمیتوانید جزئیات سطحی که رفلکت شده است را خوب ببینید. منطقهی روشنشده که آن هم نورانی است و شما می توانید جزئیات سطح را ببینید. سطح سایهدار هم توسط طرف دیگر شیء از منبع نور پوشیده شده است و هیچ جزئیاتی در آن دیده نمیشود. ترکیب این سه فاکتور یعنی قسمت نورانی، سایه، و ناحیهای بین این دو میتواند همهی اطلاعات منظری را دربارهی شیء به ما بدهد. اطلاعاتی نظیر شکل، اندازه، بافت و رنگ موضوع. قسمت روشن اطلاعاتی در مورد رنگ، در حد وسط روشنایی بافت شیء ظاهر میشود و آن درست جایی است که نور به صورت نامنظم به سطح برخورد کرده است. همهچیز در عکاسی زمانی اتفاق میافتند که ما با تغییر وضعیتهایی نظیر تغییر منبع نور، دوربین و سوژه شرایط بهتری را برای عکاسی به وجود بیاوریم.
زاویهای را هم که انتخاب میکنیم بستگی به این دارد که تصمیم داریم کدام قسمت عکس نورانیتر، سایه دارتر یا حد وسط آن باشد. و یا اصلا اینکه چه مفهومی را بخواهیم برسانیم. البته تا اندازهی زیادی هم بستگی به موضوع مورد نظر دارد و به حالت شیء و احساسی که نسبت به آن داریم. و مواردی اینگونه که در دنیای عکاسی کم نیستند. (شکل ۶)
تاریخ ارسال: ۹ خرداد ۱۳۸۶
بازدیدها: ۰
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.