بررسی فیلم آژانس شیشه ای حاتمی کیا
مجید سیف العلمایی
بررسی فیلم “آژانس شیشه ای” ساخته “ابراهیم حاتمی کیا“
آژانس شیشه ای
خدایا : مرا به ابتذال آرامش و خوشبختی مکشان. اضطراب های بزرگ، غم های ارجمند و حیرت های عظیم را به روحم عطا کن. لذت ها را به بندگان حقیرت بخش و دردهای عزیز بر جانم ریز٫ [۱]
سخت تر از فکر کردن، عمل کردن است. و سختتر از عمل کردن، قضاوت کردن است. ما نه به عنوانِ یک مخاطب معمولی بلکه میخواهیم به عنوانِ مخاطبی نسبتاً آگاه به فیلم «آژانس شیشه ای» نگاه کنیم. و در واقع منتقدانه به «داوری» و قضاوت بنشینیم. و چه سخت است. قصد داریم تحلیل کنیم. نه تجلیل و نه تخریب. ضرورت نقادی تحقیق است و لازمه ى محقق بودن هم بیطرفی.
اثرِ هنری حیاتی مستقل دارد منهای هنرمند.
یعنی هر اثرِ هنری + مخاطب = یک اثر منحصر به فرد.
من عاشق این گونه سینما هستم.
برای به کار انداختن اندیشه، احساس را غلغلک می کند.
سینمایی که از قوه ى عاطفه استفاده میکند تا قوه ى فاهمه به کار افتد.
زبانِ سینما:
صحنه (نور، رنگ، حجم، لوازم صحنه):
۱٫ مرکزِ صحنه. ۲٫ پسزمینه. ۳٫ پیشزمینه.
زمان:
صدا:
راوی:
مبانی فیلم نامه:
نام: چرا «آژانس شیشه ای»؟
مضمون: «چرا ما اینقدر از هم دوریم.»، یا «هر کس فکر میکند بهترین است.»
موضوع : حاج کاظم جهت درمان دوستش (عباس حیدری) و بردن او به لندن کوششها میکند. ولی به هنگام تهیهى بلیط هواپیما قضیه گره میخورد.
مبانی داستان:
قابل فهم بودن :
محتمل بودن :
باورپذیربودن :
ایجاد همذاتْ پنداری[۲]:
دارای سطح ( ظاهر ) و عمق ( باطن ) داشتن :
مبانی شخصیت:
در بحران شخصیت ها خودِ واقعی خویش را بهتر نشان می دهند.
شخصیت اصلی : حاج کاظم . قهرمان نیست . مطلق نیست . اشتباه هم می کند. مثلاً دو مرتبه به سبب توقف اتومبیل در مکان توقف ممنوع ، جریمه می شود.
شخصیت اساسی : عباس حیدری . ( شخصیت مکمل . نیمى دیگر شخصیت اصلی . )
شخصیتِ کمکی[۳] (همراه): اصغر.
شخصیت منفی : در این فیلم یک شخصیت منفی به معنای معمول وجود ندارد.
به عبارتی شخصیت منفی ناپیداست .
شخصیت منفی ، یک جریان ، نظام است نه یک فرد.
تیپ :
ساختار فیلم نامه:
آغاز – میان – پایان :
ماقبل داستان :
عناصِر درام:
کنش اصلی : عباس[۴] جهت مداوا و معالجه باید هر چه سریع تر به لندن برود.
فراموش نکنیم پیرامون همین کنش، کنش های فرعی هم دیده میشود.
واکنش (نیاز دراماتیک) اصلی: تهیهى بلیط هواپیما.
و باز یادمان باشد که واکنش ها (نیاز دراماتیک)ی فرعی دیگری به چشم می خورد. که طبعاً دارای انگیزه ها، قصدها، و هدف های فرعی نیز هستند. یعنی نیازهای دیگر که برآورده میشوند مثل ویزا و پاسپورت.
کشاکش: در این فیلم شخصیت بازدارنده به معنای معمول وجود ندارد. عامل بازدارنده ناپیداست. هرکس به وظیفه ى خود عمل میکند.
نقطه ى عطف اوّل: شکستن شیشه و آمدن مأمور و گرفتن ژ ۳ از او.
مبانی کلام:
استفاده از لهجه.
چند نکته:
زنان در آثار حاتمیکیا و مخصوصاً در «آژانس شیشه ای»:
فاطمه – نرگس – دانشجو – کارکنان شرکت –
کودکان در آثار حاتمی کیا و مخصوصاً در «آژانس شیشه ای»:
جوانان در آثار حاتمی کیا و مخصوصاً در «آژانس شیشه ای»:
[۱] نیایش (۸): ص۹۹
[۲] همذاتْ پنداری (Identification)
[۳] شخصیتِ کمکی
[۴] دوست، همرزم، همسنگر، باور، اعتقاد، خویشتن و… حاج کاظم
۱۳۸۱/۰۷/۲۲
بازدیدها: ۰
درباره مجید سیفالعلمایی
"مجید سیفالعلمایی" هستم، “مربی و مشاور فیلمنامهنویسی و فیلمسازی” از “سیفداتآیآر”. ماموریتم کمک به مشتاقان و فعالان سینمایی است تا بتوانند بهتر فیلمنامه بنویسند و اصولی فیلم بسازند، به روش کاملاً کاربردی و نتیجه محور.
نوشتههای بیشتر از مجید سیفالعلمایی
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.